Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
picot
حلقه زینتی توری بافی
Other Matches
meshwork
توری بافی
macrame knot
گره توری بافی
knitting pin
میل جوراب بافی یاکش بافی که درته ان دگمه یاگلولهای دارد
chain stitch
گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
base ring
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
decorative
زینتی
decorated tile
کاشی زینتی
plumage
پرهای زینتی
pieplant
روبارب زینتی
fagot
بخیه زینتی
faggots
بخیه زینتی
faggot
بخیه زینتی
top-knot
گره زینتی
top-knots
گره زینتی
dressed
سنگ های زینتی
beadings
گویچه یا دانهی زینتی
frieze
حاشیه زینتی دادن به
beading
گویچه یا دانهی زینتی
friezes
حاشیه زینتی دادن به
topknot
گره زینتی روبان گیسو
write enable ring
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
shoulder knot
روبان یاحمایل زینتی روی شانه
flambeau
مشعل چند فتیلهای شمعدان زینتی
etui
جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
scrimshaw
اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
acroter
انتهای پایهء مجسمه کنگرههای زینتی عمارات
nests
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
crispest
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop
حلقه درون حلقه دیگر
loops
حلقه درون حلقه دیگر
looped
حلقه درون حلقه دیگر
crisper
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
plaiting
کج بافی
negativism
منفی بافی
binding
شیرازه بافی
confabulation
افسانه بافی
knitting needle
میل کش بافی
weft wrapping
شیرازه بافی
mythomania
افسانه بافی
abstractionism
خیال بافی
hosiery
جوراب بافی
draperies
پارچه بافی
drapery
پارچه بافی
knitting machine
ماشین کش بافی
philosophism
فلسفه بافی
ropery
طناب بافی
matting
حصیر بافی
gnosticize
بافی کردن
turn arounds
شیرازه بافی
fabrication
افسانه بافی
plaiting
اریب بافی
knitting machines
ماشین کش بافی
fabulation
افسانه بافی
knitting needle
میل جوراب بافی
politick
سیاست بافی کردن
envisioned
خیال بافی کردن
envisions
خیال بافی کردن
printworks
کارخانه چیت بافی
nattering
چرند بافی کردن
envisioning
خیال بافی کردن
osier
بیدمخصوص سبد بافی
natters
چرند بافی کردن
nattered
چرند بافی کردن
natter
چرند بافی کردن
strander
ماشین طناب بافی
envision
خیال بافی کردن
yarn dye
نخ پارچه بافی را رنگ کردن
matting
بوریا بافی پوشش حصیری
interlocking
گلیم بافی ابتداء فرش
bight
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
rondelle
جسم مدور سنگهای قیمتی مدور زینتی
politicizing
سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicizes
سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicized
سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicize
سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicization
سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicising
سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicised
سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicises
سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
wreathy
حلقه حلقه شده
purl
حلقه حلقه شدن
quoit
حلقه پرتاب حلقه
purled
حلقه حلقه شدن
purling
حلقه حلقه شدن
purls
حلقه حلقه شدن
convolute
حلقه حلقه کردن
eye bolt
حلقه حلقه اتصال
hairnet
توری سر
meshing
توری
filters
توری
grids
توری
lacing
توری
lace
توری
grid
توری
filter
توری
hairnets
توری سر
meshes
توری
laces
توری
nets
توری
net
توری
gratings
توری
grating
توری
mesh
توری
nett
توری
mantles
توری چراغ
mesh connection
اتصال توری
fancywork
توری دوزی
mantles
کلاه توری
lanterns
چراغ توری
lantern
چراغ توری
mantle
کلاه توری
jet blast deflector
توری محافظ
incandescent mantle
توری چراغ
imitation lace
توری نما
imitation lace
توری بدل
mantle burner
چراغ توری
mantle
توری چراغ
Flugelaltar
توری کاری
mantle lamp
چراغ توری
meat safe
قفسه توری
wire gauze
توری سیمی
ruche
پارچه توری
diffraction grating
توری پراش
networks
شبکه توری
ruching
پارچه توری
screen grid
توری غربال
scramble net
پله توری
brass screen
توری برنجی
reflection grating
توری بازتاب
lattice
توری منظم
lattices
توری منظم
network
شبکه توری
netting
توری دوزی
control grid
توری کنترل
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
star thistle
قنطوریون ستارهای گل توری
tat
توری حاشیه بافتن
tat
حاشیه توری گذاشتن
guipure
پارچه توری گلدار
tatting
توری حاشیه لباس
lattice network
شبکه توری منظم
fan tracery
طاق توری کاری
gauze
نوعی بافت توری
drawnwork
حاشیه توری پارچه
metal gauze
بافت توری فلزی
wire netting
بافت توری سیمی
Lattice
[order]
توری
[ترتیب]
[ریاضی]
gauze brush
زغال توری شکل
flashback screen
توری مانع شعله
filet
توری دارای اشکال مربع
bobbinet
نوعی توری نخی یا ابریشمی
trampoline
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
wracked
توری مشبک اشغال گیر
caul
نوعی روسری مشبک توری
the drop the veil
توری یانقاب خودراپایین انداختن
tiffany
پارچه توری ابریشمی نازک
to raise the v
توری یانقاب ازروی برداشتن
rack
توری مشبک اشغال گیر
trampolines
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
macrame
توری ضخیم و ریشه دار
wracks
توری مشبک اشغال گیر
tat
دارای حاشیه توری کردن
racks
توری مشبک اشغال گیر
racked
توری مشبک اشغال گیر
penicillate
دارای شبکه توری فریف
twill weave
بافت ساده حصیری
[که گاه در جاجیم و و گلیم و پتو بافی استفاده می شود.]
screened
تور سیمی پنجره توری دار
lattic-moulding
[ابزار بند مشبک یا توری مانند]
live bag
توری که ماهی را در زیر اب زنده نگهمیدارد
screen
تور سیمی پنجره توری دار
goffer
اهنی که باان توری راچین میدهند
screening, screenings
تور سیمی پنجره توری دار
screens
تور سیمی پنجره توری دار
grillage
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
Elibilinde
[طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
overcasting
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
ruche
یقه باریک توری وحاشیه دار زنانه
batting cage
حصار توری برای تمرین بیس بال
ruching
یقه باریک توری وحاشیه دار زنانه
racking
تمیز کردن شبکه توری اشغال گیر
mignonette
یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
mechlin
توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
centaury
گیاه سن توری که از ریشه آن رنگینه زرد به دست می آید
decoys
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
tulle
پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
decoy
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
jobot
توری یا چین چینی که برای ارایش درسینه بند زنانه میگذارند
bolstered
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolster
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com