English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
English Persian
metempsychosis حلول روح متوفی در بدن انسان یا جانوردیگری
Other Matches
quando acciderint وقتی مدیرترکه در مقابل غرماء متوفی به دفاع در دست نبودن مالی از متوفی متوسل میشودمحکمه با صدور حکمی باعنوان بالا مقرر می دارد که هر گاه مالی از متوفی بدست اید باید به غرماء داده شود
escheat حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
anthrop پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
penetration حلول
transduction حلول
incarnations حلول
reincarnation حلول
incarnation حلول
reincarnations حلول
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
endosmosis حلول داخلی
exosmosis حلول برونی
transpiration نشر حلول
infusible غیرقابل نفوذ یا حلول
dead متوفی
deceased با the متوفی
deceased متوفی
late متوفی
defunct متوفی
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
the defunct شخص متوفی
distributions تقسیم ترکه متوفی
distribution تقسیم ترکه متوفی
decedent شخص متوفی مرحوم
reincarnate تجسم یا زندگی تازه دادن حلول کردن
zombiism اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
obsequy مجلس ترحیم یا تجلیل متوفی فرمانبرداری
transmigration حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
deat benefit وفیفه یا پولی که کارفرمابعیال و اولاد کارگر متوفی میدهد
nonagium عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
zombi روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombie روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombies روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
plene administravit دفاع امین یا مدیر ترکه درمقابل دعاوی مطروحه علیه متوفی
plene administrative preter دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
creditor's bill رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
real representative قائم مقامی حقیقی یا واقعی سمت وراث یا مدیر ترکه نسبت به اموال غیر منقول متوفی
plene administravit بر این مبنا که اموال متوفی مستغرق دیونش شده است و دیگر چیزی باقی نمانده است
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
mortals انسان
human beings انسان
mortal انسان
in human shape انسان
loard of creation انسان
homosapiens انسان
homo انسان
man انسان
human being انسان
mans انسان
anthropomorphic شبیه انسان
homo politicus انسان اجتماعی
superhuman برتر از انسان
godman انسان خداوار
humankind نوع انسان
homo faber انسان ابزارساز
heidelberg man انسان هایدلبرگ
humanist انسان گرا
humanly مثل انسان
hominid جنس انسان
homo economicus انسان اقتصادی
subhuman مادون انسان
palm کف دست انسان
primitive انسان اولیه
anthropomorphism انسان انگاری
misanthropy انسان بیزاری
anthropophobia انسان هراسی
atomy اسکلت انسان
economic man انسان اقتصادی
anthropocentrism انسان محوری
kindlity انسان وار
anthropology انسان شناسی
eudemonology گفتاردرسعادت انسان
mankind نوع انسان
humanoids شبیه انسان
humanoid شبیه انسان
cannibalism ادمخواری انسان
palms کف دست انسان
pithecanthrope انسان میمونی
rump کفل انسان
rumps کفل انسان
bods بدن انسان
misanthrope انسان گریز
misanthropes انسان گریز
anthropologist انسان شناس
marginal man انسان حاشیهای
dewlaps غبغب انسان
human nature طبیعت انسان
The human body بدن انسان
voice صدای انسان
bod بدن انسان
voices صدای انسان
voicing صدای انسان
the outward man انسان فاهر
brisket سینه انسان
manward بطرف انسان
humanitarian انسان گرایانه
infrahuman پایین تر از انسان
egalitarian طرفدارتساوی انسان
anthropoids انسان نما
humansit انسان دوست
anthropoids شبه انسان
human movement حرکت انسان
anthropoid انسان نما
infrahuman مادون انسان
dewlap غبغب انسان
homosapiens نوع انسان
anthropoid شبه انسان
theophany فهور خدابه انسان
hypomorph انسان سرگرد وپاکوتاه
foliate mask صورت مجسمه انسان
varment انسان یاحیوان مزاحم
varmint انسان یاحیوان مزاحم
homosapiens نام علمی انسان
cultural anthropology انسان شناسی فرهنگی
hu man وابسته ب ه انسان بشری
man trap دام برای انسان
man of mould انسان خاکی یا فانی
equalitarian طرفدار تساوی انسان
anthropology علم انسان شناسی
kindlily بطورملایم انسان وار
neoanthropic وابسته به انسان جدید
neoanthropic شبیه انسان جدید
ape میمون انسان نما
feces مدفوع انسان وحیوان
anthropometry انسان سنجی جسمانی
physical anthropology انسان شناسی جسمانی
manxman اهل جزیره انسان
pre adamite انسان پیش از ادم
prehuman پیش از پیدایش انسان
theophany تجلی خدا به انسان
anthropomorphic دارای شکل انسان
trunks خرطوم بینی انسان
trunk خرطوم بینی انسان
voice صدای سخنرانی انسان
buffs جلا پوست انسان
buff جلا پوست انسان
humanism مکتب اصالت انسان
man-made ساخته دست انسان
man made مصنوع انسان انسانی
man-made مصنوع انسان انسانی
man made ساخته دست انسان
humankind بشریت نژاد انسان
misanthropic مربوط به انسان گریزی
aped میمون انسان نما
homo sapiens انسان اندیشه ورز
voices صدای سخنرانی انسان
supermen موجود مافوق انسان
voicing صدای سخنرانی انسان
ethos صفات وشخصیت انسان
superman موجود مافوق انسان
aping میمون انسان نما
apes میمون انسان نما
hu man دارای خوی انسانی انسان
satyrs موجود نیمه انسان ونیمه بز
theophanic وابسته به تجلی خدا به انسان
gorillas بزرگترین میمون شبیه انسان
self born پیدا شده در نفس انسان
preadolescence دوره قبل از بلوغ انسان
gorilla بزرگترین میمون شبیه انسان
non-human غیر متعلق به نژاد انسان
satyr موجود نیمه انسان ونیمه بز
ash بقایای جسد انسان پس از مرگ
automaton ماشینی که کارهای انسان را میکند
trichotomy تقسیم وجود انسان به سه قسمت
automatons ماشینی که کارهای انسان را میکند
truncal وابسته به تنه انسان یا درخت
polygenesis پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
zombi انسان زنده شد ادم احمق
man is a risible creature انسان مخلوقی است خنده کن
macaque بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man eater جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
pithecanthrope برزخ میان انسان و میمون
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
man-eater جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
macaca بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
man-eaters جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
superhuman ابر انسان فوق بشری
glanders بیماری مسری اسب و انسان
humanization انسان پروری متمدن سازی
anthropology مبحث روابط انسان با خدا
as memory serves هر وقت بیاد انسان بیاید
anthropic مربوط به دوران پیدایش انسان
zombies انسان زنده شد ادم احمق
anthropogenic مربوط به پیدایش و تکامل انسان
droid یک ادم ماشینی شبیه انسان
zombie انسان زنده شد ادم احمق
subhuman دارای صفاتی شبیه انسان
crutches محل انشعاب بدن انسان
crutch محل انشعاب بدن انسان
floruit دوره رشد وپیشرفت انسان
non human غیر متعلق به نژاد انسان
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
memento mori کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
bleb برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com