Dictiornary-Farsi | حمایل نظامی وغیره | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (8 milliseconds)

English	Persian
sash	حمایل نظامی وغیره
sashes	حمایل نظامی وغیره


Other Matches

port	روزنه دید حمایل نگهداشتن تفنگ حمایل فنگ
cross belt	کمربند حمایل قطار حمایل فشنگ
militarism	روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
baldric	حمایل
bandolier	حمایل
shoulder belt	حمایل
gimp	حمایل
cross belt	قطار حمایل
bandoleer	حمایل قطارفشنگ
sashes	حمایل زدن
sash	حمایل زدن
slinging	بند حمایل فنگ
sling	بند حمایل فنگ
slings	بند حمایل فنگ
judge advocate	دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
stole	جامه سفید حمایل دار
facings	یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facing	یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
manoeuvre	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvring	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
terminal command	فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
maneuvres	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring	تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
scarfs	حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
scarf	حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
terminals	سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal	سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
rank and file	صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
phantom order	قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel	چانل نظامی مجرای نظامی
military government	حکومت نظامی فرمانداری نظامی
army terminals	باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
military impedimenta	شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
hand salute	سلام نظامی دادن سلام نظامی
martial law	مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
court martial	محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
And so on and so forth. Etcetera et cetera .	وغیره وغیره
et cetera	وغیره
etcaetera	وغیره
snapped	قفلکیف وغیره
snapping	قفلکیف وغیره
sheeting	ملافه وغیره
dale	خلیج وغیره
dales	خلیج وغیره
pile	پرزقالی وغیره
piled	پرزقالی وغیره
snap	قفلکیف وغیره
snaps	قفلکیف وغیره
subsidence	تخفیف درد وغیره
coronal	هاله خورشید وغیره
curlicue	تزئینات خطاطی وغیره
dossal	پشتی صندلی وغیره
propeller	پروانه هواپیماوکشتی وغیره
dollops	دسته علف وغیره
service charge	سرویس مهمانخانه وغیره
coequal	درشان ومقام وغیره
clop	لنگی اسب وغیره
ratoon	نهال موز وغیره
seance	جلسه احضارارواح وغیره
pillboxes	قوطی حب دارو وغیره
pillbox	قوطی حب دارو وغیره
furnaces	تون حمام وغیره
furnace	تون حمام وغیره
propellor	پروانه هواپیماوکشتی وغیره
trap	زانویی مستراح وغیره
shell	پوست فندق وغیره
snouts	لوله کتری وغیره
shelling	پوست فندق وغیره
shells	پوست فندق وغیره
vase	گلدان نقره وغیره
tubes	لوله خمیرریش وغیره
tube	لوله خمیرریش وغیره
snout	لوله کتری وغیره
tamp	سوراخی را با شن وغیره پرکردن
frontlet	پیشانی اسب وغیره
dollop	دسته علف وغیره
dower	لانه خرگوش وغیره
dossel	پشتی صندلی وغیره
vases	گلدان نقره وغیره
coronel	هاله خورشید وغیره
stations	ایستگاه اتوبوس وغیره
stationed	ایستگاه اتوبوس وغیره
Dont move . Hold it. Keep stI'll.	بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
station	ایستگاه اتوبوس وغیره
To score a goal .	گل زدن ( درفوتبال وغیره )
stancher	بند اور خون وغیره
speedup	ازدیاد تولید یا سرعت وغیره
spinule	خارهای ریز چرخ وغیره
cess	سرازیری کنار رودخانه وغیره
hobs	با دندانه ماشین وغیره بریدن
closures	دریچه درب بطری وغیره
floats	بستنی مخلوط با شربت وغیره
closure	دریچه درب بطری وغیره
hob	با دندانه ماشین وغیره بریدن
floated	بستنی مخلوط با شربت وغیره
My hair stood on end .	مو بر بدنم راست شد ( از وحشت وغیره )
sick berth	بهداری کشتی ودانشکده وغیره
nephews	پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
copartner	سهیم وشریک در تجارت وغیره
The kI'lled and the wounded.	کشته وزخمی ( در جنگ وغیره )
To hit a wining streak.	شانس آوردن ( درقمار وغیره )
To be decorated .	نشان گرفتن ( مدال وغیره )
Please pay the bearer .	دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
To turn over the pages .	ورق زدن ( کتاب وغیره )
float	بستنی مخلوط با شربت وغیره
Known and unknown .	معلوم ومجهول ( درریاضیا ؟ وغیره )
nephew	پسربرادر زن و خواهر شوهر وغیره
blear	تاری حاصل از اشک وغیره
choreography	رقص مخصوصا درتئاتر وغیره
hide	پوست خام گاووگوسفند وغیره
skyrockets	ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketing	ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocketed	ازدیاد سریع قیمت وغیره
skyrocket	ازدیاد سریع قیمت وغیره
sick bay	بهداری کشتی ودانشکده وغیره
sick bays	بهداری کشتی ودانشکده وغیره
eversion	برگرداندن پلک چشم وغیره
downswing	تنزل کارهای تجارتی وغیره
wreckage	لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
hides	پوست خام گاووگوسفند وغیره
barns	انبار کاه و جو وکنف وغیره
lysis	زوال وفساد سلول وغیره
loge	جای ویژه در تاتر وغیره
bisk	ماهی وغیره درست میکنند
tank farm	محوطه مخازن نفت وغیره
barn	انبار کاه و جو وکنف وغیره
horologe	ساعت مچی ودیواری وغیره
tailpiece	ارایش ته فصل کتاب وغیره
tick	انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
I have a toothache (headache).	دندانم ( سرم وغیره ) درد می کند
brakeman	متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
ticks	انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
speed limit	حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
speed limits	حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
backboard	تختهء پشت قاب عکس وغیره
pailette	زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
citriculture	کاشتن مرکبات مانند لیمووپرتقال وغیره
A strong (weak)coffee (tea,etc. )	قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
To decay . To go bad .	فاسد شدن ( مواد خوراکی وغیره )
To knock someone down.	کسی رازمین زدن ( درکشتی وغیره )
mannitol	ماده قندی شیر خشت وغیره
Black and white.	سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
To behead ( decapitate ) someone .	کسی را گردن زدن (با شمشیر وغیره )
tele communication	مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
workbench	میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
workbenches	میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
wreckage piece	تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
stenotype	دستگاه ضبط مکالمات سخنرانی وغیره
stow away	مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
mannite	ماده قندی شیر خشت وغیره
lictor	پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
shortening	روغن ترد کننده شیرینی وغیره
suspended animation	وقفه موقت فعالیتهای حیاتی وغیره
giblet	احشاء خوراکی مرغ خانگی وغیره
fuller's earth	خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
ticked	انواع ساس وکنه وغریب گز وغیره
To dismount from a horse(bicycle).	از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
No vacancies.	جاموجود نیست ( درهتل ؟رستوران وغیره )
taxidermy	پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
A concession	امتیاز بهره برداری ( از معادن وغیره )
To climb down.	پایین آمدن ( از کوه ،نردبان وغیره )
To air the clothes (bed-sheets etc).	آفتابب دادن لباس ،( ملحفه وغیره )
In a state of despair(anxiety,etc).	درحالت یأس ونومیدی (تشویش وغیره )
foreign military sales	فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
haulm	ساقه وپوشال حبوبات وغیره که باانهاسقف رامیپوشانند
drylot	محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
gauger	کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
lumpen	محروم شده از حقوق اجتماعی وسیاسی وغیره
A bare hourse .	اسب لخت ( بدون زین ودهنه وغیره )
tasters	کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
She has emotional entanglements (involvement ) .	گرفتاریهای احساسی دارد ( عشق ؟ احساسات وغیره )
life preserver	وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
life preservers	وسیله نجارت غریق وغیره اسباب نجات
cadre	واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
shook	روکش چوب مخصوص جعبه یا مبل وغیره
stave	بشکل چوب دستی یاچماق وغیره دراوردن
cadres	واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
twiddling	باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddles	باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddled	باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddle	باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
taster	کارشناس چشیدن مزه شراب وچای وغیره
fielder	بازیکن میدان فوتبال وغیره صحرا نورد
To operate something .	چیزی را بکار انداختن (موتور، دستگاه وغیره )
halm	ساقه وپوشال حبوبات وغیره که باانهاسقف رامیپوشانند
Proof – reading.	غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
lycanthropy	تبدیل به هیبت گرگ در اثر جادو وغیره
state aid	کمک دولت به موسسات عام المنفعه وغیره
crater	دهانه یا حفره حاصله در اثر بمب وغیره
pits	سیاه چال هسته البالو و گیلاس وغیره
pit	سیاه چال هسته البالو و گیلاس وغیره
hutches	نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
To turn off the lights. (T. V. ,radio).	چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
talking book	صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
post	تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
talking books	صفحه گرامافون مخصوص تدریش زبان وغیره
taxidermist	ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره

sash