Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
sortie
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
sorties
حمله پادگان محاصره شده بمحاصره کنندگان
Other Matches
contravallation
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
scramble
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambled
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambles
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
scrambling
دویدن مهاجم به پشت خط تجمع و به دور ان برای دوری از حمله کنندگان صعود با چهار دست و پا
compounded
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounds
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound
انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
troop information
مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
beleaguered
در محاصره یکان محاصره شده
blockages
محاصره محاصره کردن
blockage
محاصره محاصره کردن
producers burden of tax
بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
velimirovic attack
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
hysterics
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
counter riposte
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
campound
پادگان
presidio
پادگان
sites
پادگان
sited
پادگان
site
پادگان
soldiers' home
پادگان
garrison
پادگان
casern
پادگان
garrison house
پادگان
garrisons
پادگان
caserne
پادگان
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
post property
اموال پادگان
presidial
پادگان شهر
provost marshal
دژبان پادگان
posts
پادگان قرارگاه
post
پادگان قرارگاه
post-
پادگان قرارگاه
posted
پادگان قرارگاه
permanent duty station
پادگان دایمی
garrison house
پادگان مجزا
pantry
بوفه ناو یا پادگان
pantries
بوفه ناو یا پادگان
army base
پادگان نیروی زمینی
rio treaty
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
ond shot
بیک حمله دریک حمله
hysteroid
حمله تشنجی شبیه حمله
hysterogenic
حمله تشنجی شبیه حمله
exchanging
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanged
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchanges
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
post exchange
فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
exchange
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
out leased
انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
commissary store annex
شعبه فروشگاه مواد غذایی پادگان
ruminantia
نشخوار کنندگان
recipient
دریافت کنندگان
recipients
دریافت کنندگان
producers association
انجمن تولید کنندگان
tertiary consumers
مصرف کنندگان سومین
the longs
پیش خرید کنندگان
visitors from abroad
بازدید کنندگان خارجی
we the under signed
امضا کنندگان زیر
cheerleaders
سر دستهی تشویق کنندگان
cheerleader
سر دستهی تشویق کنندگان
weŠthe undersigned
ما امضاء کنندگان زیر
information providers
تهیه کنندگان اطلاعات
particular baptists
گروهی از تعمید کنندگان
revel rout
گروه کیف کنندگان
primary consumers
مصرف کنندگان نخستین
electorate
هیئت انتخاب کنندگان
electorates
هیئت انتخاب کنندگان
notonecta
بر پشت شنا کنندگان
secondary consumers
مصرف کنندگان دومین
commissary
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
commissaries
فروشگاه مواد غذایی پادگان مامور خوار بار و کارپردازارتش
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
syngraph
تنظیم کنندگان رسیده باشد
consumer organization
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
border crosser
عبور کنندگان از مرز پناهندگان
back
پشتی کنندگان تکیه گاه
backs
پشتی کنندگان تکیه گاه
drug pushers
توزیع کنندگان مواد مخدر
encompassment
محاصره
blockade
محاصره
siege
محاصره
sieges
محاصره
blockades
محاصره
besiegement
محاصره
blockading
محاصره
block age
محاصره
blockaded
محاصره
electress
خانمیکه عضوهیئت انتخاب کنندگان است
electoral college
هیئت انتخاب کنندگان رئیس جمهور
The demonstrators were waving the flags.
تظاهر کنندگان پرچمها راتکان می دادند
encircle
محاصره کردن
leaguer
محاصره کردن
blockages
محاصره دریایی
pocket
محاصره شدن
paper blockade
محاصره بی حاصل
state of siege
حالت محاصره
enclaves
تحت محاصره
paper blockade
محاصره کاغذی
enclave
تحت محاصره
girt
محاصره کردن
pockets
محاصره شدن
encircled
محاصره کردن
blockades
محاصره دریائیsortie
beleaguered
محاصره شده
siege
محاصره کردن
siege
محاصره حصار
sieges
محاصره کردن
sieges
محاصره حصار
blockage
محاصره دریایی
battering train
توپخانه محاصره
beleaguer
محاصره کردن
beseige
محاصره کردن
0To break thru a blockade ( siege ) .
محاصره را شکستن
ambient
محاصره شده
blockading
محاصره دریائیsortie
blockades
محاصره اقتصادی
blockades
محاصره کردن
blockaded
محاصره دریائیsortie
blockaded
محاصره اقتصادی
blockaded
محاصره کردن
blockade
محاصره دریائیsortie
blockade
محاصره اقتصادی
blockade
محاصره کردن
blockading
محاصره کردن
envelop
محاصره کردن
blockading
محاصره اقتصادی
Economic enciclement ( blockade , embargo ) .
محاصره اقتصادی
Naval blockade .
محاصره دریایی
encompass
محاصره کردن
encompassed
محاصره کردن
to lay siege to
محاصره کردن
encompasses
محاصره کردن
encompassing
محاصره کردن
besiege
محاصره کردن
besieged
محاصره کردن
encircles
محاصره کردن
envelops
محاصره کردن
enveloping
محاصره کردن
enveloped
محاصره کردن
besieging
محاصره کردن
encircling
محاصره کردن
besieges
محاصره کردن
consumer research
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
computerese
استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
front line
خط حمله خط حمله یادفاع
To lay siege to a city .
شهری را محاصره کردن
belted
بستن محاصره ردن
lift a blockade
محاصره را پایان دادن
To rais ( lift, remove ) an embargo.
رفع محاصره کردن
belt
بستن محاصره ردن
belts
بستن محاصره ردن
leaguer
محاصره عضو اتحادیه
surrounds
محاصره کردن احاطه شدن
surrounded
محاصره کردن احاطه شدن
surround
محاصره کردن احاطه شدن
home grown software
برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
attestation clause
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا
target date
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
gird
احاطه کرده محاصره کردن نیرومندکردن
guide
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
silicon
عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
guides
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
decus
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
guided
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
silicon
محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
environ
دورزدن دورکسی یا چیزی را گرفتن محاصره کردن
leg theory
روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
We cloced in on the enemy .
حلقه محاصره خودمان را روی دشمن تنگ تر کردیم
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
prize fighting
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
safety valve
پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
holdees
پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
altar-rail
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
sig
Interest Special زیرمجموعهای از یک سازمان تخصصی یا کلوپ استفاده کنندگان است بااعضایی دارای علاقههای مشترک
precedent
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
viewport
فرایندی که به استفاده کنندگان اجازه میدهد تا هر عکس انتخاب شده را در محل معینی روی یک صفحه نمایش قراردهند
precedents
نمونه و پیش نویس اسناد مختلف که به منظور استفاده تهیه کنندگان بعدی اینگونه اسنادتهیه و منتشر میشود
camped
پادگان اردو زدن چادر زدن
camps
پادگان اردو زدن چادر زدن
camp
پادگان اردو زدن چادر زدن
server
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
bunkcombe
نطق وکیل در مجلس برای خودنمایی در پیش وکیل کنندگان
gavels
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
exequy
مراسم تشییع جنازه مشایعت کنندگان جنازه مجلس ترحیم
strike pay
حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
consumer logistics
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
artspeak
یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است
winter quarters
پادگان زمستانی اقامتگاه زمستانی
general act
قرارداد عمومی سندی است که شرکت کنندگان در کنفرانس تنظیم نموده مفاد ان را مانند قسمتی ازقوانین داخلی بر خود لازم الاتباع اعلام می نمایند
brian kellogg
پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
post attack
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
contain
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
Viewdata
سیستم خانگی تحویل اطلاعات که از طریق ان استفاده کنندگان می توانند بطورمحاورهای از تلویزیونهای محلی خود به پایگاه داده مرکزی دسترسی پیدا کنند داده نما
seal off
محاصره کردن ممنوع الورود کردن
dynamic condition
شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
shares
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com