Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
English
Persian
constituencies
حوزه انتخاباتی
constituency
حوزه انتخاباتی
Search result with all words
pocket borough
حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
Other Matches
period of concentration
در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
election campaign
مبارزه انتخاباتی
election propaganda
تبلیغات انتخاباتی
candidate
نامزد انتخاباتی
running mate
متحد انتخاباتی
electioneering
مبارزه انتخاباتی
running mates
متحد انتخاباتی
slates
فهرست نامزدهای انتخاباتی
slated
فهرست نامزدهای انتخاباتی
campaign
لشکرکشی مبارزه انتخاباتی
campaigns
لشکرکشی مبارزه انتخاباتی
campaigning
لشکرکشی مبارزه انتخاباتی
campaigned
لشکرکشی مبارزه انتخاباتی
polls
فهرست نامزدهای انتخاباتی
poll
فهرست نامزدهای انتخاباتی
polled
فهرست نامزدهای انتخاباتی
electioneer
فعالیت انتخاباتی کردن
slate
فهرست نامزدهای انتخاباتی
plateform
برنامه کار نامزدهای انتخاباتی
The campaign was considered to have failed.
مبارزه
[انتخاباتی]
شکست خورده بحساب آورده شد.
gerrymander
تقسیم حوزههای انتخاباتی وغیره بطور غیر عادلانه
departments
حوزه
extent
حوزه
jurisdication
حوزه
sphere
حوزه
spheres
حوزه
circuity
حوزه
basins
حوزه
field
حوزه
aquifer
حوزه
presidency
حوزه
range
حوزه
basin
حوزه
ranges
حوزه
ranged
حوزه
ambit
حوزه
zero field
بی حوزه
districts
حوزه
department
حوزه
areas
حوزه
area
حوزه
domains
حوزه
domain
حوزه
district
حوزه
precincts
حوزه
precinct
حوزه
scope
حوزه
fielded
حوزه
zones
حوزه
fields
حوزه
zone
حوزه
realms
حوزه
realm
حوزه
chapelry
حوزه کلیسا
free field
حوزه ازاد
f.of operations
حوزه عملیات
modules
حوزه گنجایش
drainage area
حوزه ابخیز
drainage basin
حوزه زهکش
drainge area
حوزه زهکشی
span of control
حوزه نظارت
seepage area
حوزه تراوش
prefecture
حوزه اداری
scope of coverage
حوزه عمل
kingdom
حوزه اقتدار
judicature
حوزه قضایی
induction field
حوزه القائی
image field
حوزه تصویر
ground water basin
حوزه اب زیرزمینی
test bay
حوزه ازمایش
circles
محفل حوزه
circled
محفل حوزه
precincts
بخش حوزه
catchment area
حوزه ابریز
circle
محفل حوزه
electorates
حوزه انتخابیه
circuits
جریان حوزه
catchment areas
حوزه ابریز
electorate
حوزه انتخابیه
constituency
حوزه انتخابیه
constituencies
حوزه انتخابیه
module
حوزه گنجایش
circling
محفل حوزه
magnetic field
حوزه مغناطیسی
precinct
بخش حوزه
domains
حوزه دایره
apanage
حوزه درامداتفاقی
domain
حوزه دایره
circuit
جریان حوزه
departments
حوزه کمیته
department
حوزه کمیته
circuit
حوزه قضائی
circuits
حوزه قضائی
scope
قلمرو حوزه
magnetic fields
حوزه مغناطیسی
sees
مقر یا حوزه اسقفی
see
مقر یا حوزه اسقفی
flashing
کاهش حوزه مغناطیسی
catchment areas
حوزه ابخیز ابگیر
poll
حوزه رای گیری
circuit
حوزه صلاحیت دادگاه
polled
حوزه رای گیری
polls
حوزه رای گیری
circuits
حوزه صلاحیت دادگاه
basin
حوزه رودخانه ابگیر
catchment area
حوزه ابخیز ابگیر
bolson
حوزه ابریز بسته
active zone of well
حوزه فعال چاه
military area
حوزه جغرافیایی نظامی
magnetic deflection
انحراف در حوزه مغناطیسی
catchment
حوزه ابریز مرزی
basin area
حوزه ابریز رودخانه
coil field
حوزه سیم پیچ
intersplere
در حوزه یکدیگر امدن
intendancy
مدیریت حوزه مباشرت
free trade area
حوزه تجارت ازاد
flooding area
حوزه سیل گیر
venue
حوزه صلاحیت دادگاه
venues
حوزه صلاحیت دادگاه
blind drainage area
حوزه ابریز بسته
constituencies
هیات موکلان یک حوزه
princedom
حوزه حکومت شاهزاده
constituency
هیات موکلان یک حوزه
compass
حدود وثغور حوزه
basins
حوزه رودخانه ابگیر
well field
حوزه تغذیه کننده چاه
circuit
حوزه قضایی یک قاضی دور
to come within the scope of the law
در حوزه عمل قانون بودن
circuits
حوزه قضایی یک قاضی دور
plural vote
رای یک تن در چند حوزه انتخابی
runoff
جریان اب حاصل ازبارندگی در حوزه ابریز
degaussing
تعدیل حوزه میدان مغناطیسی ناو دیگازینگ
vicariate
قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
vicarate
قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
rain discharge
حجم بارندگی در یک حوزه تقسیم بر مدت ریزش بارندگی
occupation franchise
حق رای در انتخابات درصورتی که مستلزم درتصرف داشتن مقداربخصوصی از اراضی در حوزه محل رای گیری باشد
Sarouk
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab
سراب
[حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
room-sized rug
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com