Dictiornary-Farsi | حوضچه نمک گیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
brine pan	حوضچه نمک گیری


Other Matches

crater	حوضچه
craters	حوضچه
basin	حوضچه
setting basin	حوضچه رسوب
recharge basin	حوضچه تغذیه
receiving basin	حوضچه ابگیر
equalizing basin	حوضچه توزیع اب
laver	اب انبار حوضچه
impact basin	حوضچه ارامش
flush tank	حوضچه شستشو
settling basin	حوضچه تهنشینی
graving dock	حوضچه تعمیرکشتی
trap box	حوضچه رسوب
sedimentation basin	حوضچه رسوبگیر
arctic basin	حوضچه قطبی
boat pool	حوضچه قایق
settling basin	حوضچه رسوب
sedimentation pond	حوضچه ته نشینی
resting pool	حوضچه ارامش
stilling basin	حوضچه ارام کننده
cisterns	حوضچه ارامش منبع
cistern	حوضچه ارامش منبع
dock	حوضچه تعمیر ناو
dry dock	کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
dry docks	کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
ship	کشتی را در حوضچه تعمیرگذاردن
trap box	حوضچه رسوب زهکشها
impact basin	حوضچه بار شکن
docks	حوضچه تعمیر ناو
floating drydock	حوضچه شناور خشک
docked	حوضچه تعمیر ناو
docking report	گزارش عملیات تعمیراتی در حوضچه
floating dock	حوضچه شناور تعمیر کشتی
sealing basin	حوضچه ایجاد هوابند ابی
hawser	طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
hawsers	طناب فولادی مخصوص نگاهداشتن کشتی در حوضچه
jet diffusion basin	حوضچه ایکه در اثر پخش فورانی انرژی را کاهش میدهد
He's a wet blanket.	او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
docking plan	نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
his severity relaxed	از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
digamy	دو زن گیری دو شوهر گیری
stream gaging	اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter	مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
with the utmost rigour	با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
point voting system	سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process	فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
declinating station	ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter	وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
exorcisms	جن گیری
catch	بل گیری
lutation	گل گیری
skims	کف گیری
biases	سو گیری
bias	سو گیری
exorcism	جن گیری
skim	کف گیری
resumption	از سر گیری
recapturing	پس گیری
recaptures	پس گیری
recaptured	پس گیری
recapture	پس گیری
skimmed	کف گیری
dewatering	اب گیری
monogyny	یک زن گیری
retractaion	پس گیری
scorification	کف گیری
recature	پس گیری
luting	گل گیری
refueled	سوخت گیری
cavil	خرده گیری
ensues	پی گیری کردن
attrition	کناره گیری
refueling	سوخت گیری
renunciation	کناره گیری
wrestling	کشتی گیری
extrapolations	قیاس گیری
refuelled	سوخت گیری
refuels	سوخت گیری
ensue	پی گیری کردن
ensued	پی گیری کردن
extrapolation	قیاس گیری
palsy	زمین گیری
sewed up <idiom>	تصمیم گیری
stake-outs	زیرنظر گیری
creels	تورماهی گیری
creel	تورماهی گیری
calk	درز گیری
embrasure	دراغوش گیری
piscatology	فن ماهی گیری
strictures	سخت گیری
stricture	سخت گیری
cavils	خرده گیری
embrasures	دراغوش گیری
stain removed	لکه گیری
cavilled	خرده گیری
refuel	سوخت گیری
refuelling	سوخت گیری
caviled	خرده گیری
caviling	خرده گیری
stake-out	زیرنظر گیری
churning	کره گیری
moulding	قالب گیری
module	اندازه گیری
measurements	اندازه گیری
modules	اندازه گیری
sampling	نمونه گیری
fueling	سوخت گیری
crackdown	سخت گیری
stamping	قالب گیری
crackdowns	سخت گیری
conscription	سرباز گیری
forming	شکل گیری
vendetta	انتقام گیری
derivation	مشتق گیری
interpolation	درون گیری
derivations	مشتق گیری
gauging	اندازه گیری
recruitment	توان گیری
dialing	شماره گیری
recruitment	سرباز گیری
voting	رای گیری
paralysis	زمین گیری
vendettas	انتقام گیری
permissiveness	اسان گیری
measurement	اندازه گیری
modeling	سرمشق گیری
integration	انتگرال گیری
sternly	با سخت گیری
interpolations	درون گیری
abdication	کناره گیری
follow up	پی گیری کردن
impressmeat	باز گیری
inarm	در اغوش گیری
inarm	در بغل گیری
ingurgtation	فرا گیری
samplery	نمونه گیری
insuperability	دشوار گیری
introsusception	در خود گیری
intussusception	در خود گیری
invalidism	زمین گیری
river capture	رود گیری
rigorousness	سخت گیری
implantation	لانه گیری
i. and evdevolution	ریشه گیری
silting up	لای گیری
gaging	اندازه گیری
metering	اندازه گیری
separatism	کناره گیری
garth	سد یا بندماهی گیری
halieutics	ماهی گیری
sedimentation	لای گیری
renouncement	کناره گیری
scotomization	نادیده گیری
scorification	تفاله گیری
i am in a bad f.	بد گیری امدم
knoit	تغ تغ خرده گیری
laxity	اسان گیری
mechanical disadvantage	نیرو گیری
mensuration	اندازه گیری
monogyny	یک جفت گیری
nitrification	ازت گیری
nitrification	نیتروژن گیری
noise suppression	پارازیت گیری
number dialling	شماره گیری
punctiliousness	نکته گیری
originationu	سرچشمه گیری
measurment	اندازه گیری
measuring bridge	پل اندازه گیری
limit of inflammability	حد اتش گیری
retired ness	کناره گیری
loading capacity	بار گیری
lodgement	موضع گیری
lodgment	موضع گیری
lodgment or lodge	منزل گیری
removal of slag	شلاکه گیری
removal of phosphorus	فسفر گیری
removal of cinder	تفاله گیری
luting	درز گیری
measurer	اندازه گیری
paralytic disability	زمین گیری
sound absorbing	صدا گیری
ablactation	از شیر گیری
collier	ذغال گیری
commensurateness	اندازه گیری
toothing plane	رنده خط گیری
complementation	متمم گیری
coppering	مس گیری لوله
corf	سبدماهی گیری
coring	نمونه گیری
coring	مغزه گیری
crabber	خرچنگ گیری
criticalness	خرده گیری
damage control	اسیب گیری
chronicity	دامن گیری
censoriousness	خرده گیری
acceleration lane	خط سرعت گیری
nitpicking	بهانه گیری
against time	تایم گیری
amphimixis	جفت گیری