Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (5 milliseconds)
English
Persian
lithograph
حکاکی روی سنگ حجاری
lithographs
حکاکی روی سنگ حجاری
Search result with all words
inscribe
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribed
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribes
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribing
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
Other Matches
relief
حجاری برجسته
incises
حجاری کردن
incised
حجاری کردن
incise
حجاری کردن
sculpts
حجاری کردن
anaglyph
حجاری برجسته
sculpt
حجاری کردن
sculpted
حجاری کردن
sculpting
حجاری کردن
glyph
علامت یا نشان حجاری شده
damascene-work
[طراحی حجاری شده بر روی فلز]
femur
[نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
glyptics
حکاکی
carving
حکاکی
engravings
حکاکی
engraving
حکاکی
gravure
حکاکی
in intaglio
با حکاکی
stylography
حکاکی
burin
قلم حکاکی
cutting chisel
قلم حکاکی
scribe
حکاکی کردن
glyptic
مربوط به حکاکی
graving tool
قلم حکاکی
scribes
حکاکی کردن
woodcut
حکاکی روی چوب
intagliated
حکاکی شده منقوش
toreutics
فن حکاکی وقلم زنی
inscribes
حکاکی کردن نشاندن
inscribed
حکاکی کردن نشاندن
lithography
حکاکی بر روی سنگ
lithograph
حکاکی روی سنگ
lithographs
حکاکی روی سنگ
inscribe
حکاکی کردن نشاندن
inscribing
حکاکی کردن نشاندن
styluses
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
corn-cob
حکاکی روی ظرف چوبی
stylograph
قلم حکاکی وگراور سازی
stilus
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
stylus
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
die sinking and engraving machine
دستگاه فرز حدیده و حکاکی
carving knives
چاقوی حکاکی یا گوشت بری
styli
قلم فولادی حکاکی وگراورسازی
carving knife
چاقوی حکاکی یا گوشت بری
woodcut
گراوور چوبی حکاکی بر لوحه چوبین
scrimshaw
اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی
photoglyph
صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
lion
[حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
intaglio
تصویر حکاکی شده روی سنگ یا مواد سخت
bas relif
حجاری ونقوش برجسته برجسته
microchips
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
integrated circuit
مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
microchip
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
lithoglyptics
کنده کاری روی گوهر حکاکی روی جواهر
glyptography
شناسائی نقشهای جواهر حکاکی در روی جواهر
engraves
کنده کاری کردن در حکاکی کردن
engraved
کنده کاری کردن در حکاکی کردن
engrave
کنده کاری کردن در حکاکی کردن
insculp
حکاکی کردن گراور کردن
printed circuit board
ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
printed circuit
ماده سطح که شیارهای هادی از جنس آهن دارد به صورت چاپ شده یا حکاکی روی سطح آن که وقتی قط عات روی آن نصب می شوند مدار را کامل میکند
rom
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com