English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 233 (12 milliseconds)
English Persian
mitsvot حکم کتاب مقدس
mitzvah حکم کتاب مقدس
Search result with all words
Holy Writ کتاب مقدس
biblical مطابق کتاب مقدس
biblical وابسته به کتاب مقدس
paradigm ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
paradigms ایه کتاب مقدس که مثالی رامتضمن است
bible کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
bibles کتاب مقدس که شامل کتب عهد عتیق وجدید است
scripture کتاب مقدس
scriptures کتاب مقدس
biblicism پیروی تحت لفظی از کتاب مقدس
bibliolatry پرستش کتاب مقدس
capitulary کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
futurism اعتقاد بوقوع پیشگوییهای کتاب مقدس عقیده به اخرت
i saw this p in the scripture این فقره را در کتاب مقدس دیدم
inspirationist کسیکه کتاب مقدس را الهام خدابا وحی میداند
isagogics گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
it is said in the bible that در کتاب مقدس می گوید یامینویسد که
it say in the bible that در کتاب مقدس میگوید
lectionary ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
lector قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
lower criticism انتقاد نسبت به مندرجات متن کتاب مقدس
methuselah " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
midrash تفسیر کتاب مقدس یهود
postil تفسیر کتاب مقدس
revised version ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
scriptural مطابق متن کتاب مقدس
scripturalism اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
the holy کتاب مقدس
veda کتاب مقدس باستانی هند
vulgate نسخه لاتین قدیمی کتاب مقدس
People of the Book پیروان کتاب مقدس [ دین]
Other Matches
halidom چیز مقدس جای مقدس
deuteronomic وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
book of reference کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
caxton کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
reader مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
readers مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
invisible hand منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
holiest مقدس
holy مقدس
saintly مقدس
numinous مقدس
venerable مقدس
prayerful مقدس
sanctimonious مقدس
saint مقدس
heavenly minded مقدس
sacred مقدس
inviolable مقدس
sanctified مقدس
sacrosanct مقدس
holier مقدس
saints مقدس
hallowed مقدس
Mashhad هر مقدس مشهد
holyday روز مقدس
holy legislator شارع مقدس
holily بطور مقدس
saint مقدس شمردن
innocent مبرا مقدس
sanctimonious مقدس نما
hagiology ادبیات مقدس
halidome چیز مقدس
halidome جای مقدس
saints مقدس شمردن
hallow مقدس کردن
Holy Father پدر مقدس
fiestas روز مقدس
fiesta روز مقدس
sacred books کتابهای مقدس
Holy Week هفتهی مقدس
Holy Weeks هفتهی مقدس
sacred places جاهای مقدس
SS مخفف مقدس
shrines جای مقدس
the Holy Trinity تثلیت مقدس
Holly Sepulchre مقبره مقدس
sancify مقدس شمردن
sanctuary جایگاه مقدس
sanctified airs مقدس نمایی
sanctimoniousness مقدس نمایی
sanctuaries جایگاه مقدس
sanctimony مقدس نمایی
St مخفف مقدس
st.michael پطرس مقدس
stoup قدح اب مقدس
tartufe مقدس ریایی
tartuffe مقدس ریایی
moralistic خشکه مقدس
tartuffe خشکه مقدس
tartufe خشکه مقدس
shrine جای مقدس
relics اثار مقدس
relic اثار مقدس
dedication cross صلیب مقدس
sacredly بطور مقدس یا محترم
altar-table میز مقدس در کلیسا
guaiacum عودالانبیاء درخت مقدس
sanctum قدس جایگاه مقدس
pontify خودرا مقدس نمودن
pali زبان مقدس بودائیان
religiosity خشکه مقدس بودن
hermeneutic ایین تفسیرکتاب مقدس
anointment تقدیس با روغن مقدس
buretto تنگ مخصوص شراب مقدس
bibles بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
bible بطورکلی هر رساله یاکتاب مقدس
feretory [صندوق آثار مقدس کلیسا]
vedic وابسته به وداکتاب مقدس هندو
martinmas جشن مارتین مقدس در 11نوامبر
hermeneutics علم یا ایین تفسیرکتاب مقدس
to مادریک کلمه مقدس است
altar of credence [جایگاه نان و شراب مقدس]
apis گاو مقدس مصریان قدیم
lignum vitae درخت مقدس خشب الانبیاء
buret تنگ مخصوص شراب مقدس
enshrine ضریح ساختن مقدس وگرامی داشتن
it say in the bible that درکتاب مقدس گفته شده است
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
zion کوه مقدس اورشلیم قوم اسرائیل
reliquaries فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
franciscan وابسته بدسته راهبان فرقه فرانسیس مقدس
reliquary فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
pierian spring الهام بخش شعر وسخنوری چشمه مقدس شاعری
ampullae niche [طاقچه ای در کلیسا برای نگه داشتن ظروف آب مقدس]
grey friar عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
altar of repose [طاقچه یا گوشه محراب کلیسا که گنجه ای از نان مقدس در آن است.]
Chrismon [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
fundamentalist کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
sangreal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
blue laws قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
iconostasis [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
blue law قوانینی که رقص و نمایش ومسابقات و حتی کار را در روز مقدس تحریم کند
books کتاب
bokk کتاب
booked کتاب
text کتاب
hexateuch شش کتاب
i sold the book for rials 0 کتاب را
that book ان کتاب
texts کتاب
letter writer کتاب
book کتاب
list of lights کتاب چراغها
storybook کتاب داستان
speller کتاب املاء
many books چندین کتاب
songbook کتاب سرود
avesta کتاب زرتشت
octateuch هشت کتاب
text book کتاب درسی
biblioklept کتاب دزد
bibliographer کتاب شناس
bibliograph کتاب شناس
pseudograph کتاب جعلی
bibiliography کتاب شناسی
leviticus کتاب لاویان
letter book کتاب رونوشت
margent حاشیه کتاب
abecedarium کتاب الفباء
booklets کتاب کوچک
policy book کتاب روشها
pressmark شماره کتاب
red book کتاب سرخ
sketchbooks کتاب مسوده
psalter کتاب سرود
pseudograph کتاب قلب
purview of a book ویعت کتاب
sketchbook کتاب مسوده
philobiblic عاشق کتاب
philobiblic کتاب دوست
booklet کتاب کوچک
mass book کتاب نماز
miaasl کتاب نماز
missal کتاب نماز
missal کتاب دعا
p. album کتاب عکس
paper stainer کتاب نویس
pepole of the book اهل کتاب
book review انتقاد از کتاب
bibliophil کتاب دوست
casebook کتاب موارد
ecclesiastes کتاب واعظ
casebook کتاب زایه
boookbinder کتاب ساز
enchiridion کتاب کوچک
encyclopaedia کتاب حاوی
word book کتاب لغت
white book کتاب سفید
ecclesiastes کتاب جامعه
wordbook کتاب لغت
class book کتاب کلاسی
fortunebook کتاب فالگیری
corrigenda غلطهای کتاب
book plates برچسب کتاب
catalog کتاب فهرست
deuteronomy کتاب تثنیه
your book کتاب شما
by the book ازروی کتاب
bookplate برچسب کتاب
casebooks کتاب موارد
comic books کتاب کاریکاتور
here is my book کتاب من اینها
blue book کتاب ابی
that is my book کتاب من است
black book کتاب سیاه
that book این کتاب
vademecum کتاب موردمراجعه
bibliophile دوستدار کتاب
here is my book اینست کتاب من
guide book کتاب راهنما
booker کتاب دار
casebooks کتاب زایه
f. of books عاشق کتاب
book one کتاب نخست
book og kings کتاب پادشاهان
formulary کتاب نماز
comic book کتاب کاریکاتور
vademecum کتاب درسی
book plate برچسب کتاب
postscript ضمیمه کتاب
postscripts ضمیمه کتاب
primers کتاب الفباء
guide کتاب راهنما
guided کتاب راهنما
guides کتاب راهنما
primer کتاب الفباء
jacket جلد کتاب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com