Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
English
Persian
coalition government
حکومت ائتلافی
Search result with all words
pluralism
حکومت ائتلافی جمع گرایی
pluralities
حکومت ائتلافی جمع گرایی
plurality
حکومت ائتلافی جمع گرایی
Other Matches
federal
ائتلافی
coalition cabinet
کابینه ائتلافی
fraternal
برادر وار ائتلافی
federalism
اصل دولت ائتلافی
czarism
حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
hagiarchy
حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
technocracies
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy
حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracies
حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracy
حکومت خدا حکومت روحانیون
autocracy
حکومت مطلق حکومت استبدادی
civicism
اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
popular front
ائتلافی که احزاب غیر فاشیست در 5391در انترناسیونال کمونیست پیشنهاد شد و بر مبنای ان دولتهایی نیز در فرانسه واسپانیا روی کار امد
home rule
حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
heptarchical
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchic
دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
martial law
مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
administrations
حکومت
administration
حکومت
gynarchy
حکومت زن
gynocracy
حکومت زن
raj
حکومت
governments
حکومت
dominion
حکومت
government
حکومت
hagiocrasy
حکومت مقدسان
plutartchy
حکومت دولتمندان
parliamentary government
حکومت پارلمانی
misruling
بد حکومت کردن
misrules
بد حکومت کردن
polities
طرز حکومت
misruled
بد حکومت کردن
polity
طرز حکومت
home rule
حکومت ملی
home rule
حکومت داخلی
martial rule
حکومت نظامی
local government
حکومت محلی
governance
طرز حکومت
mixed government
حکومت مختلط
kakistocracy
بدترین حکومت
mobocracy
حکومت رجاله ها
military government
حکومت نظامی
autocracy
حکومت مطلق
autocracy
حکومت مستقل
nomocracy
حکومت قانونی
plutocratic goverment
حکومت دولتمندان
parliamentarism
حکومت پارلمانی
hierocracy
حکومت روحانیون
despotism
حکومت مطلقه
federal government
حکومت متحده
fair arbitration
حکومت عدل
autarchy
حکومت استبدادی
autarky
حکومت استبدادی
enemy state
حکومت دشمن
dyarchy
حکومت دومجلسی
constitutional government
حکومت مشروطه
caesarism
حکومت امپراطوری
caesarism
حکومت مطلقه
central government
حکومت مرکزی
dyarchy
حکومت دوپادشاه
constitutionalism
حکومت مشروطه
duumvirate
حکومت دو نفری
czarisme
حکومت قیصری
czarisme
حکومت تزاری
despotic rule
حکومت استبدادی
democratic government
حکومت ملی
gerontocracy
حکومت سالخوردگان
gerontocrasy
حکومت پیران
monarchies
حکومت سلطنتی
monarchy
حکومت سلطنتی
police state
حکومت پلیسی
police states
حکومت پلیسی
gynocracy
حکومت زنان
gynecocracy
حکومت نسوان
gynecocracy
حکومت زنان
gynaecocracy
حکومت زنان
governorship
حکومت حکمرانی
governorship
استانداری حکومت
governor's seat
حکومت نشین
martial law
حکومت نظامی
governmentalist
حکومت گرا
governmentalism
حکومت گرایی
governable
قابل حکومت
despotic rule
حکومت مطلقه
govern
حکومت کردن
dictatorship
حکومت استبدادی
aristocracy
حکومت اشرافی
thalassocracy
حکومت بر دریاها
the sabre
حکومت نظامی
tyranny
حکومت استبدادی
tyranny
حکومت ستمگرانه
sword law
حکومت سرنیزه
dictatorships
حکومت استبدادی
condominiums
حکومت مشترک
condominium
حکومت مشترک
statolatry
حکومت پرستی
technocracy
حکومت اربابان فن
stratocracy
حکومت نظامیان
technocracies
حکومت اربابان فن
theocracy
حکومت مذهب
theocracies
حکومت مذهب
sword law
حکومت قلدری
fascism
حکومت فاشیستی
thearchy
حکومت خدایان
theonomy
حکومت خدایی
rTgimes
طرز حکومت
regimes
طرز حکومت
regime
طرز حکومت
imperialism
حکومت امپراتوری
under the seway of
تحت حکومت
reigns
حکومت حکمفرمایی
reigned
حکومت حکمفرمایی
reign
حکومت حکمفرمایی
aristocracies
حکومت اشرافی
regimens
دسته حکومت
regimen
دسته حکومت
presidential government
حکومت جمهوری
self goverment
حکومت بر نفس
seat of government
مقر حکومت
democracies
حکومت ملی
quirinal
حکومت ایتالیا
misrule
بد حکومت کردن
puppet government
حکومت پوشالی
prelacy
حکومت روحانی
plutocracies
حکومت اغنیاء
democracy
حکومت ملی
plutocracies
حکومت توانگران
plutocracies
حکومت دولتمندان
plutocracy
حکومت اغنیاء
plutocracy
حکومت توانگران
plutocracy
حکومت دولتمندان
self goverment
حکومت مستقل
governs
حکومت کردن
governed
حکومت کردن
rule
حکومت کردن
rule
حکومت سلطه
kaiserdom
قلمرو حکومت قیصر
ochlocracy
حکومت توده خلق
pentarchy
حکومت پنج تنی
pentarchy
اتحاد پنج حکومت
state of martial law
حالت حکومت نظامی
squirearchy
حکومت ملاکین واربابان
martial rule
تحت حکومت نظامی
polyarchy
حکومت چند تنی
polycracy
حکومت چند تنی
domineer
مستبدانه حکومت کردن
squirarchy
حکومت ملاکین واربابان
monocracy
حکومت مستقل یا انفرادی
monarchy constitutional
حکومت مشروطه سلطنتی
self government
حکومت به دست مردم
terrorization
حکومت باتهدید وارعاب
khanate
قلمرو حکومت خان
lese majeste
خیانت علیه حکومت
seigneury
قلمرو حکومت لرد
lese majesty
خیانت علیه حکومت
heptarchy
حکومت هفت نفری
subject to the british rule
تابع حکومت انگلیس
octarchy
حکومت هشت تنی
stratocracy
حکومت یا دولت نظامی
mdiatize
بدولت یا حکومت دیگرافزودن
princedom
حوزه حکومت شاهزاده
mobocracy
حکومت اجامر واوباش
interrex
رئیس حکومت موقتی
mobocracy
حکومت عوام الناس
world federalist
طرفدار حکومت جهانی
plutocratic
مربوط به حکومت توانگران
self-government
حکومت بدست مردم
tyrannize
مستبدانه حکومت کردن
tyrannising
مستبدانه حکومت کردن
tyrannises
فالمانه حکومت کردن
tyrannised
فالمانه حکومت کردن
interregna
دوره حکومت موقتی
interregnum
دوره حکومت موقتی
interregnums
دوره حکومت موقتی
tyrannised
مستبدانه حکومت کردن
decentralised
حکومت محلی دادن
tyrannize
فالمانه حکومت کردن
tyrannized
مستبدانه حکومت کردن
decentralises
حکومت محلی دادن
decentralising
حکومت محلی دادن
decentralize
حکومت محلی دادن
decentralizes
حکومت محلی دادن
tyrannizing
فالمانه حکومت کردن
tyrannizing
مستبدانه حکومت کردن
tyrannizes
فالمانه حکومت کردن
tyrannizes
مستبدانه حکومت کردن
tyrannized
فالمانه حکومت کردن
democracies
حکومت قاطبه مردم
steers
حکومت اداره کردن
steered
حکومت اداره کردن
technocracies
حکومت کارشناسان فنی
aristocrate
طرفدار حکومت اشراف
democracy
حکومت قاطبه مردم
colonial government
دولت یا حکومت مستعمراتی
rTgimes
روش حکومت پرهیزغذایی
regimes
روش حکومت پرهیزغذایی
declare martial
اعلان حکومت نظامی
regime
روش حکومت پرهیزغذایی
proclamation of martial law
اعلان حکومت نظامی
democratism
اصول حکومت ملی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com