English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
gynaecocracy حکومت زنان
gynecocracy حکومت زنان
gynocracy حکومت زنان
Other Matches
czarism حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
hagiarchy حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
technocracies حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracies حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracy حکومت خدا حکومت روحانیون
autocracy حکومت مطلق حکومت استبدادی
civicism اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
home rule حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
heptarchical دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchic دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
womankind زنان
womenfolk زنان
feminine زنان
applaudingly کف زنان
fair sex زنان
womankind گروه زنان
greensickness کم خونی زنان
plumes پر کلاه زنان تل
plume پر کلاه زنان تل
gynecology پزشکی زنان
pantingly نفس زنان
hirsutism نابجارویی مو در زنان
gaspingly نفس زنان
flutteringly پروبال زنان
feminity طبقه زنان
womanish مربوط به زن یا زنان
asymetrical bars پارالل زنان
uneven parallel bars پارالل زنان
womanly در خور زنان
boastingly لاف زنان
catamenia قاعدگی زنان
gyringly چرخ زنان
womenfolk جماعت زنان
menstruation قاعدگی در زنان
boxers مشت زنان
demimonde زنان هرزه
evadingly طفره زنان
wifely درخور زنان
petticoats rule تسلط زنان
the female sex زنان ودختران
period قاعده زنان
vauntingly لاف زنان
when will women have the vote? زنان کی حق رای
periods قاعده زنان
feminicide قتل زنان
women's army corps ارتش زنان
women's dres جامه زنان
mutch زنان وکودکان
beauty زنان زیبا
menses قاعدگی زنان
reelingly چرخ زنان
beauties زنان زیبا
menstruation قاعدگی زنان طمث
feminism برابری طلبی زنان
chlorosis سبزرنگی زنان کم خون
feminist طرفدار حقوق زنان
feminists طرفدار حقوق زنان
catamenia عادت ماهیانه زنان
women labor force نیروی کار زنان
to catch napping چرت زنان گرفتن
fluor قاعدگی زنان سیال
sapphism همجنس خواهی زنان
female participation rate نرخ مشارکت زنان
premenstrual قبل از قاعدگی زنان
phlegmasia alba dolens ورم سفیدران زنان
women's army corps قسمت زنان ارتش
demimonde جهان زنان هرجایی
lothario گمراه کننده زنان
ladykiller مرد محبوب زنان
heats تحریک جنسی زنان
heat تحریک جنسی زنان
ladykillers مرد محبوب زنان
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
music stool کرسی پیانو زنان
gynecologist متخصص بیماریهای زنان
leucorrhoea سوزنک مزمن غیرمسری زنان
steatopygia بزرگی وفربهی کفل زنان
gynaecophysiology علم ووفایف جهازتناسلی زنان
a comparison of men's salaries with those of women مقایسه حقوق مردان با زنان
evadingly گریز زنان بابهانه یاحیله
diva سردسته زنان خواننده اپرا
plead for the widow در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
suffragette زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
housecoat لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoats لباسی که زنان درخانه می پوشند
suffragettes زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
whites سوزنک مزمن غیر مسری زنان
hairdo ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
hairdos ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
wimple روسری زنان قرون وسطی چرخ
women students زنان دانش اموز محصلین اناث
sapphic vice شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
YWCA مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
YWCAs مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
chatelaine زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
greensick مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
height of the volleyball net 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
gallant متعارف وخوش زبان درپیش زنان
hysteria غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
abbess رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbesses رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
modiste کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
phlegmasia dolens ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
accoucheur پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
lady's man مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' man مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' men مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
sanitary napkins دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
hereford round مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
sanitary napkin دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
triathlon مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
squire of dames کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
purdah برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
bluestockings منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
bluestocking منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
ducking stool کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
finishing school اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
finishing schools اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
ruffs یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
venire facias tot matrons دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است
saree ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است برپارچهای که بدور بدن می پیچند
saris ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
sari ساری یا لباس زنان هندو که مشتمل است بر پارچهای که بدور بدن می پیچند
government حکومت
dominion حکومت
administration حکومت
administrations حکومت
gynocracy حکومت زن
governments حکومت
gynarchy حکومت زن
raj حکومت
plutartchy حکومت دولتمندان
technocracies حکومت اربابان فن
condominium حکومت مشترک
plutocratic goverment حکومت دولتمندان
theocracy حکومت مذهب
parliamentarism حکومت پارلمانی
czarisme حکومت تزاری
caesarism حکومت مطلقه
caesarism حکومت امپراطوری
theocracies حکومت مذهب
reign حکومت حکمفرمایی
autarky حکومت استبدادی
autarchy حکومت استبدادی
coalition government حکومت ائتلافی
technocracy حکومت اربابان فن
parliamentary government حکومت پارلمانی
constitutional government حکومت مشروطه
constitutionalism حکومت مشروطه
mobocracy حکومت رجاله ها
czarisme حکومت قیصری
tyranny حکومت استبدادی
martial rule حکومت نظامی
governorship حکومت حکمرانی
governorship استانداری حکومت
governor's seat حکومت نشین
governmentalist حکومت گرا
gynecocracy حکومت نسوان
tyranny حکومت ستمگرانه
kakistocracy بدترین حکومت
home rule حکومت داخلی
home rule حکومت ملی
hierocracy حکومت روحانیون
local government حکومت محلی
hagiocrasy حکومت مقدسان
fascism حکومت فاشیستی
governmentalism حکومت گرایی
governance طرز حکومت
governable قابل حکومت
dyarchy حکومت دومجلسی
dyarchy حکومت دوپادشاه
duumvirate حکومت دو نفری
reigns حکومت حکمفرمایی
reigned حکومت حکمفرمایی
despotic rule حکومت استبدادی
despotic rule حکومت مطلقه
nomocracy حکومت قانونی
enemy state حکومت دشمن
dictatorships حکومت استبدادی
fair arbitration حکومت عدل
gerontocrasy حکومت پیران
gerontocracy حکومت سالخوردگان
aristocracy حکومت اشرافی
military government حکومت نظامی
mixed government حکومت مختلط
dictatorship حکومت استبدادی
federal government حکومت متحده
democratic government حکومت ملی
regime طرز حکومت
rule حکومت سلطه
governed حکومت کردن
govern حکومت کردن
thalassocracy حکومت بر دریاها
sword law حکومت سرنیزه
sword law حکومت قلدری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com