Dictiornary-Farsi | حکومت مطلق حکومت استبدادی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
autocracy	حکومت مطلق حکومت استبدادی


Other Matches

czarism	حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
dictatorships	حکومت استبدادی
tyranny	حکومت استبدادی
despotic rule	حکومت استبدادی
dictatorship	حکومت استبدادی
autarky	حکومت استبدادی
autarchy	حکومت استبدادی
autocracy	حکومت مطلق
hagiarchy	حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
technocracies	حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy	حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracies	حکومت خدا حکومت روحانیون
theocracy	حکومت خدا حکومت روحانیون
civicism	اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
home rule	حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
heptarchic	دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchical	دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
martial law	مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
administration	حکومت
gynocracy	حکومت زن
governments	حکومت
government	حکومت
administrations	حکومت
dominion	حکومت
gynarchy	حکومت زن
raj	حکومت
gynaecocracy	حکومت زنان
rule	حکومت کردن
rule	حکومت سلطه
governorship	حکومت حکمرانی
democracies	حکومت ملی
democracy	حکومت ملی
martial law	حکومت نظامی
plutocracies	حکومت اغنیاء
aristocracy	حکومت اشرافی
theocracies	حکومت مذهب
theocracy	حکومت مذهب
puppet government	حکومت پوشالی
condominiums	حکومت مشترک
prelacy	حکومت روحانی
condominium	حکومت مشترک
presidential government	حکومت جمهوری
gynocracy	حکومت زنان
govern	حکومت کردن
technocracy	حکومت اربابان فن
technocracies	حکومت اربابان فن
governed	حکومت کردن
gynecocracy	حکومت زنان
governs	حکومت کردن
gynecocracy	حکومت نسوان
plutocracies	حکومت توانگران
plutocracies	حکومت دولتمندان
despotism	حکومت مطلقه
military government	حکومت نظامی
mixed government	حکومت مختلط
polity	طرز حکومت
polities	طرز حکومت
monarchies	حکومت سلطنتی
governor's seat	حکومت نشین
martial rule	حکومت نظامی
thearchy	حکومت خدایان
police states	حکومت پلیسی
police state	حکومت پلیسی
monarchy	حکومت سلطنتی
mobocracy	حکومت رجاله ها
kakistocracy	بدترین حکومت
coalition government	حکومت ائتلافی
parliamentarism	حکومت پارلمانی
parliamentary government	حکومت پارلمانی
plutartchy	حکومت دولتمندان
plutocratic goverment	حکومت دولتمندان
plutocracy	حکومت دولتمندان
plutocracy	حکومت توانگران
plutocracy	حکومت اغنیاء
misrule	بد حکومت کردن
misruled	بد حکومت کردن
autocracy	حکومت مستقل
nomocracy	حکومت قانونی
home rule	حکومت داخلی
home rule	حکومت ملی
hierocracy	حکومت روحانیون
hagiocrasy	حکومت مقدسان
misruling	بد حکومت کردن
misrules	بد حکومت کردن
local government	حکومت محلی
enemy state	حکومت دشمن
despotic rule	حکومت مطلقه
federal government	حکومت متحده
gerontocracy	حکومت سالخوردگان
regimes	طرز حکومت
imperialism	حکومت امپراتوری
gerontocrasy	حکومت پیران
tyranny	حکومت ستمگرانه
thalassocracy	حکومت بر دریاها
governable	قابل حکومت
czarisme	حکومت تزاری
the sabre	حکومت نظامی
regimen	دسته حکومت
fair arbitration	حکومت عدل
under the seway of	تحت حکومت
democratic government	حکومت ملی
reign	حکومت حکمفرمایی
reigned	حکومت حکمفرمایی
reigns	حکومت حکمفرمایی
regime	طرز حکومت
duumvirate	حکومت دو نفری
dyarchy	حکومت دوپادشاه
constitutional government	حکومت مشروطه
dyarchy	حکومت دومجلسی
regimens	دسته حکومت
theonomy	حکومت خدایی
czarisme	حکومت قیصری
sword law	حکومت سرنیزه
sword law	حکومت قلدری
caesarism	حکومت امپراطوری
rTgimes	طرز حکومت
governmentalism	حکومت گرایی
self goverment	حکومت مستقل
governmentalist	حکومت گرا
self goverment	حکومت بر نفس
seat of government	مقر حکومت
governorship	استانداری حکومت
quirinal	حکومت ایتالیا
aristocracies	حکومت اشرافی
fascism	حکومت فاشیستی
statolatry	حکومت پرستی
governance	طرز حکومت
constitutionalism	حکومت مشروطه
central government	حکومت مرکزی
caesarism	حکومت مطلقه
stratocracy	حکومت نظامیان
regimes	روش حکومت پرهیزغذایی
ochlocracy	حکومت توده خلق
decentralised	حکومت محلی دادن
rTgimes	روش حکومت پرهیزغذایی
tyrannizing	فالمانه حکومت کردن
decentralizing	حکومت محلی دادن
heptarchy	حکومت هفت نفری
decentralizes	حکومت محلی دادن
decentralize	حکومت محلی دادن
democratism	اصول حکومت ملی
decentralising	حکومت محلی دادن
decentralises	حکومت محلی دادن
regime	روش حکومت پرهیزغذایی
monocracy	حکومت مستقل یا انفرادی
aristocrate	طرفدار حکومت اشراف
khanate	قلمرو حکومت خان
martial rule	تحت حکومت نظامی
colonial government	دولت یا حکومت مستعمراتی
declare martial	اعلان حکومت نظامی
mobocracy	حکومت اجامر واوباش
interregnums	دوره حکومت موقتی
interregnum	دوره حکومت موقتی
interregna	دوره حکومت موقتی
lese majeste	خیانت علیه حکومت
world federalist	طرفدار حکومت جهانی
mobocracy	حکومت عوام الناس
proclamation of martial law	اعلان حکومت نظامی
kaiserdom	قلمرو حکومت قیصر
interrex	رئیس حکومت موقتی
monarchy constitutional	حکومت مشروطه سلطنتی
lese majesty	خیانت علیه حکومت
tyrannizing	مستبدانه حکومت کردن
parliamentarian	طرفدار حکومت پارلمانی
steer	حکومت اداره کردن
steered	حکومت اداره کردن
steers	حکومت اداره کردن
polycracy	حکومت چند تنی
polyarchy	حکومت چند تنی
self-government	حکومت بدست مردم
democracies	حکومت قاطبه مردم
democracy	حکومت قاطبه مردم
plutocratic	مربوط به حکومت توانگران
pentarchy	اتحاد پنج حکومت
parliamentarians	طرفدار حکومت پارلمانی
terrorization	حکومت باتهدید وارعاب
subject to the british rule	تابع حکومت انگلیس
seigneury	قلمرو حکومت لرد
self government	حکومت به دست مردم
squirarchy	حکومت ملاکین واربابان
technocracies	حکومت کارشناسان فنی
squirearchy	حکومت ملاکین واربابان
technocracy	حکومت کارشناسان فنی
mdiatize	بدولت یا حکومت دیگرافزودن
state of martial law	حالت حکومت نظامی
stratocracy	حکومت یا دولت نظامی
princedom	حوزه حکومت شاهزاده
pentarchy	حکومت پنج تنی
tyrannising	مستبدانه حکومت کردن
tyrannize	فالمانه حکومت کردن
octarchy	حکومت هشت تنی
tyrannising	فالمانه حکومت کردن
domineer	مستبدانه حکومت کردن
tyrannized	مستبدانه حکومت کردن
tyrannised	فالمانه حکومت کردن
tyrannized	فالمانه حکومت کردن
tyrannizes	مستبدانه حکومت کردن
tyrannises	مستبدانه حکومت کردن
tyrannize	مستبدانه حکومت کردن
tyrannises	فالمانه حکومت کردن