English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
parliamentarism حکومت پارلمانی
parliamentary government حکومت پارلمانی
Search result with all words
parliamentarian طرفدار حکومت پارلمانی
parliamentarians طرفدار حکومت پارلمانی
Other Matches
czarism حکومت استبدادی ومطلقه حکومت تزاری
hagiarchy حکومت کشیشان وروحانیون حکومت مقدسان
technocracies حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
technocracy حکومت دارندگان حکومت تکنوکراسی سیستمی که زمامداران در ان از میان کارشناسان و دانشمندان انتخاب می شوند و امورجاریه را از طریق فنی و برمبنای قواعد فیزیکی لایتغیراداره می کنند
theocracies حکومت خدا حکومت روحانیون
autocracy حکومت مطلق حکومت استبدادی
theocracy حکومت خدا حکومت روحانیون
civicism اصول حکومت کشوری بستگی ووفاداری باصول یاحقوق حکومت کشوری
parliamentary پارلمانی
whipper نافم پارلمانی
privilege of paliament مصونیت پارلمانی
parliamentary language اصطلاخات پارلمانی
parliamentary socialism سوسیالیزم پارلمانی
select committe کمیسیون پارلمانی
privilege of parliament مصونیت پارلمانی
bicameralism سیستم دو پارلمانی
caucuses کمیتههای پارلمانی
caucus کمیتههای پارلمانی
parliamentary مجلسی پارلمانی
debated مذاکرات پارلمانی منازعه
unparliamentary برخلاف اصول پارلمانی
debate مذاکرات پارلمانی منازعه
debating مذاکرات پارلمانی منازعه
debates مذاکرات پارلمانی منازعه
recommitment ارجاع بکمیسیون پارلمانی
recommittal ارجاع بکمیسیون پارلمانی
home rule حکومت به دست خود اهالی حکومت مردم بر مردم
stationery office اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
frontbencher رهبر گروه پارلمانی حزب
frontbenchers رهبر گروه پارلمانی حزب
opposition parliamentary group گروه مخالف در مجلس پارلمانی [سیاست]
assembly of notables مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
unicameral دارای یک مجلس مقننه سیستم پارلمانی یک مجلسی
heptarchical دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
heptarchic دارای حکومت هفت تنی وابسته به حکومت هفت تنی
martial law مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
gynocracy حکومت زن
gynarchy حکومت زن
government حکومت
administrations حکومت
administration حکومت
governments حکومت
dominion حکومت
raj حکومت
democratic government حکومت ملی
enemy state حکومت دشمن
autarchy حکومت استبدادی
autarky حکومت استبدادی
dyarchy حکومت دومجلسی
caesarism حکومت امپراطوری
caesarism حکومت مطلقه
central government حکومت مرکزی
dyarchy حکومت دوپادشاه
duumvirate حکومت دو نفری
coalition government حکومت ائتلافی
constitutional government حکومت مشروطه
despotic rule حکومت استبدادی
despotic rule حکومت مطلقه
czarisme حکومت قیصری
czarisme حکومت تزاری
constitutionalism حکومت مشروطه
monarchy حکومت سلطنتی
despotism حکومت مطلقه
polity طرز حکومت
polities طرز حکومت
monarchies حکومت سلطنتی
sword law حکومت قلدری
martial law حکومت نظامی
local government حکومت محلی
police states حکومت پلیسی
police state حکومت پلیسی
fair arbitration حکومت عدل
quirinal حکومت ایتالیا
nomocracy حکومت قانونی
mobocracy حکومت رجاله ها
mixed government حکومت مختلط
military government حکومت نظامی
martial rule حکومت نظامی
the sabre حکومت نظامی
thalassocracy حکومت بر دریاها
sword law حکومت سرنیزه
stratocracy حکومت نظامیان
puppet government حکومت پوشالی
seat of government مقر حکومت
self goverment حکومت بر نفس
prelacy حکومت روحانی
presidential government حکومت جمهوری
plutocratic goverment حکومت دولتمندان
self goverment حکومت مستقل
plutartchy حکومت دولتمندان
statolatry حکومت پرستی
kakistocracy بدترین حکومت
governorship حکومت حکمرانی
governorship استانداری حکومت
governor's seat حکومت نشین
governmentalist حکومت گرا
governmentalism حکومت گرایی
governance طرز حکومت
governable قابل حکومت
gerontocrasy حکومت پیران
gerontocracy حکومت سالخوردگان
gynaecocracy حکومت زنان
gynecocracy حکومت زنان
home rule حکومت داخلی
home rule حکومت ملی
hierocracy حکومت روحانیون
thearchy حکومت خدایان
hagiocrasy حکومت مقدسان
theonomy حکومت خدایی
under the seway of تحت حکومت
gynocracy حکومت زنان
gynecocracy حکومت نسوان
federal government حکومت متحده
democracies حکومت ملی
governed حکومت کردن
govern حکومت کردن
condominiums حکومت مشترک
condominium حکومت مشترک
plutocracy حکومت توانگران
technocracy حکومت اربابان فن
technocracies حکومت اربابان فن
theocracy حکومت مذهب
theocracies حکومت مذهب
dictatorships حکومت استبدادی
dictatorship حکومت استبدادی
governs حکومت کردن
democracy حکومت ملی
plutocracies حکومت اغنیاء
plutocracies حکومت توانگران
plutocracy حکومت اغنیاء
plutocracy حکومت دولتمندان
rule حکومت سلطه
misrule بد حکومت کردن
misruled بد حکومت کردن
misrules بد حکومت کردن
misruling بد حکومت کردن
rule حکومت کردن
aristocracy حکومت اشرافی
imperialism حکومت امپراتوری
autocracy حکومت مطلق
tyranny حکومت ستمگرانه
fascism حکومت فاشیستی
reigns حکومت حکمفرمایی
reigned حکومت حکمفرمایی
autocracy حکومت مستقل
reign حکومت حکمفرمایی
regimens دسته حکومت
regimen دسته حکومت
rTgimes طرز حکومت
regimes طرز حکومت
regime طرز حکومت
tyranny حکومت استبدادی
plutocracies حکومت دولتمندان
aristocracies حکومت اشرافی
rTgimes روش حکومت پرهیزغذایی
squirearchy حکومت ملاکین واربابان
state of martial law حالت حکومت نظامی
world federalist طرفدار حکومت جهانی
princedom حوزه حکومت شاهزاده
interrex رئیس حکومت موقتی
kaiserdom قلمرو حکومت قیصر
steer حکومت اداره کردن
squirarchy حکومت ملاکین واربابان
pentarchy اتحاد پنج حکومت
democracies حکومت قاطبه مردم
self-government حکومت بدست مردم
heptarchy حکومت هفت نفری
regime روش حکومت پرهیزغذایی
seigneury قلمرو حکومت لرد
self government حکومت به دست مردم
regimes روش حکومت پرهیزغذایی
steered حکومت اداره کردن
steers حکومت اداره کردن
monarchy constitutional حکومت مشروطه سلطنتی
mobocracy حکومت اجامر واوباش
mobocracy حکومت عوام الناس
monocracy حکومت مستقل یا انفرادی
ochlocracy حکومت توده خلق
octarchy حکومت هشت تنی
stratocracy حکومت یا دولت نظامی
subject to the british rule تابع حکومت انگلیس
technocracy حکومت کارشناسان فنی
technocracies حکومت کارشناسان فنی
terrorization حکومت باتهدید وارعاب
khanate قلمرو حکومت خان
lese majeste خیانت علیه حکومت
lese majesty خیانت علیه حکومت
polycracy حکومت چند تنی
polyarchy حکومت چند تنی
plutocratic مربوط به حکومت توانگران
martial rule تحت حکومت نظامی
pentarchy حکومت پنج تنی
interregnums دوره حکومت موقتی
decentralising حکومت محلی دادن
tyrannized مستبدانه حکومت کردن
declare martial اعلان حکومت نظامی
interregna دوره حکومت موقتی
decentralize حکومت محلی دادن
tyrannize مستبدانه حکومت کردن
democratism اصول حکومت ملی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com