Dictiornary-Farsi | حیاط رعیتی صاحب ملک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
barton	حیاط رعیتی صاحب ملک


Other Matches

barnyards	حیاط رعیتی
barnyard	حیاط رعیتی
jointer	صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
serfdom	رعیتی
vassalage	رعیتی
villeinage	رعیتی
villenage	رعیتی
rural	رعیتی
hovel	خانه رعیتی
serfdom	نظام رعیتی
hovels	خانه رعیتی
homestead	مزرعه رعیتی
farmery	ساختمانهای رعیتی
farmhouse	خانه رعیتی
serfdom system	نظام رعیتی
farm-house	خانه رعیتی
villeinage	ارباب رعیتی
homesteads	مزرعه رعیتی
farmhouses	خانه رعیتی
steading	خانه رعیتی
farm house	خانه رعیتی
onstead	خانه رعیتی
servitude	خدمت اجباری رعیتی
farmery	خانه رعیتی ومتعلقات ان
hull	خانه رعیتی تنه کشتی
farmstead	مزرعه و حوالی ان علاقجات رعیتی
hulls	خانه رعیتی تنه کشتی
cottar	روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
cotter	روستایی اسکاتلندی که کلبه رعیتی دارد
vassal	رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
vassals	رعیتی که در ملک مورد تیول کار میکند
grounds	حیاط
court	حیاط
court yard	حیاط
curtilage	حیاط
garth	حیاط
yard	حیاط
yards	حیاط
patio	حیاط
patios	حیاط
close	حیاط
courtyard	حیاط
courtyards	حیاط
compounds	حیاط
compound	حیاط
compounded	حیاط
innyard	حیاط مسافرخانه
yard	حیاط محوطه
light ventilation area	حیاط خلوت
quirk	حیاط تغییرفکر
patios	حیاط خلوت
quirks	حیاط تغییرفکر
patio	حیاط خلوت
back yard	حیاط خلوت
back yards	حیاط خلوت
yards	حیاط محوطه
backhouse	حیاط پشت
barnyard	حیاط انبار
cortile	حیاط اندرونی
churchyards	حیاط کلیسا
back house	حیاط خلوت
compound	عرصه حیاط
dooryard	حیاط منزلdoorjamb
farm yard	حیاط مزرعه
compounded	عرصه حیاط
compounds	عرصه حیاط
barnyards	حیاط انبار
stock yard	حیاط طویله
schoolyards	حیاط مدرسه
aula	حیاط درونی
aula	پیش حیاط
light ventilation area	حیاط خلوت
cour d'honneur	حیاط اصلی
hypaethron	حیاط باز
schoolyard	حیاط مدرسه
churchyard	حیاط کلیسا
farm-yard	حیاط مزرعه
atrium	حیاط اصلی
wards	حیاط محوطه زندان
parvis	حیاط یا دیوارجلو کلیسا
farm yard	حیاط کشت زار
ward	حیاط محوطه زندان
base court	حیاط بیرونی یاعقبی
woodyard	حیاط یا انبار الوار و هیزم
outhouse	منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
outhouses	منزل یا حیاط پهلویی یا دورافتاده
light-well	[حیاط کوچک برای عبور نور]
peristyle	ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
cavaedium	[پیش حیاط در خانه های رومی]
quadrangle	حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
bailey	دیوار با حیاط خارجی قلعه ملوک الطوایفی
quadrangles	حیاط یافضای بزرگ که دوران ساختمان باشد
death-lantern	[ستون های احاطه شده با فانوس در حیاط یا قبرستان کلیسا]
toft	عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
master	صاحب
lord	صاحب
lords	صاحب
owner	صاحب
owners	صاحب
masters	صاحب
padrone	صاحب
ownerless	بی صاحب
mastered	صاحب
sharecropper	صاحب نسق
concessioner	صاحب امتیاز
titlist	صاحب سندمالکیت
stock holder	صاحب سهم
building owner	صاحب کار
lessor	صاحب ملک
slaveholder	صاحب برده
shop keeper	صاحب دکان
seignior	صاحب تیول
concessionaire	صاحب امتیاز
concessionary	صاحب امتیاز
landholder	صاحب ملک
shipowner	صاحب کشتی
homeowners	صاحب خانه
Distinguished . Titled.	صاحب عنوان
man of place	صاحب منصب
man of place	صاحب مقام
manufaturer	صاحب کارخانه
master of the time	صاحب الزمان
monopolist	صاحب انحصار
no man's land	سرزمین بی صاحب
notary public	صاحب محضر
nursery man	صاحب قلمستان
officiary	صاحب منصب
owner of a property	صاحب ملک
liege	صاحب تیول
licence owner	صاحب امتیاز
feudary	صاحب تیول
feudatory	صاحب تیول
free ball	توپ بی صاحب
grantee	صاحب امتیاز
of consequence	صاحب شان
restauranteur	صاحب رستوران
office-holders	صاحب مقام
office-holder	صاحب مقام
permit holder	صاحب جواز
in power	صاحب مقام
in the saddle	صاحب اختیار
homeowner	صاحب خانه
land lady	زن صاحب ملک
unowned	بی صاحب بیمالک
inviolable	صاحب حرمت
restaurateur	صاحب رستوران
landladies	زن صاحب ملک
resolute	صاحب عزم
landlady	زن صاحب ملک
innkeeper	صاحب مسافرخانه
innkeepers	صاحب مسافرخانه
housemother	زن صاحب خانه
housemothers	زن صاحب خانه
master	ارباب صاحب
mastered	ارباب صاحب
industrialists	صاحب صنعت
restaurateurs	صاحب رستوران
shareholder	صاحب سهم
clear-sighted	صاحب نظر
printers	صاحب چاپخانه
printer	صاحب چاپخانه
stockholders	صاحب سهم
stockholder	صاحب سهم
landowner	صاحب ملک
laird	صاحب زمین
shareholders	صاحب سهم
lairds	صاحب زمین
landowners	صاحب ملک
industrialist	صاحب صنعت
licensees	صاحب جواز
officers	صاحب منصب
planters	صاحب مزرعه
stray	جانور بی صاحب
manufacturer	صاحب کارخانه
manufacturers	صاحب کارخانه
beneficent	صاحب کرم
planter	صاحب مزرعه
titled	صاحب لقب
benefactors	صاحب خیر
benefactor	صاحب خیر
assayer	صاحب عیار
employers	صاحب کار
employer	صاحب کار
straying	جانور بی صاحب
waif	مال بی صاحب
strays	جانور بی صاحب
masters	ارباب صاحب
officer	صاحب منصب
licensee	صاحب جواز
sovereigns	صاحب سیادت
signatories	صاحب امضا
sovereign	صاحب سیادت
official	صاحب منصب
signatory	صاحب امضا
pooh bah	صاحب چندین مقام
proprietor	صاحب حق طبق کتاب
licensee	صاحب جواز یا امتیاز
croupiers	کمک صاحب بانک
proprietors	صاحب حق طبق کتاب
croupier	کمک صاحب بانک