English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (7 milliseconds)
English Persian
domestic animals حیوانات اهلی
Search result with all words
farm پرورشگاه حیوانات اهلی
farmed پرورشگاه حیوانات اهلی
farms پرورشگاه حیوانات اهلی
privilegium حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
zootechnician کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
Other Matches
tames اهلی
tamest اهلی
tamer اهلی
native اهلی
tamed اهلی
tame اهلی
taming اهلی
domestic اهلی
natives اهلی
domesticated اهلی
domesticating اهلی کردن
live stock چارپایان اهلی
fox terrier نوعی سگ اهلی
naturalized اهلی شده
domestication اهلی سازی
domesticity حالت اهلی
tamely بطور اهلی
Aborigine اهلی قدیم
domesticated اهلی شده
domesticates اهلی کردن
livestock چارپایان اهلی
semidomesticated نیمه اهلی
domesticate اهلی کردن
pets حیوان اهلی منزل
petted حیوان اهلی منزل
domestically بطور خانوادگی و اهلی
animal husband پرورش جانوران اهلی
pet حیوان اهلی منزل
thremmatology علم پرورش گیاهان وجانوران اهلی
water buffalo گاو میش اهلی شده اسیایی
manx cat گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
zootechny فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnics فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
lore حیوانات
zootomy تشریح حیوانات
venery حیوانات شکارشونده
put away <idiom> کشتن حیوانات
buggery with animals جماع با حیوانات
zoolatry پرستش حیوانات
home range جایگاه حیوانات
rodentia حیوانات قراضه
feedstuff خوراک حیوانات
chit توله حیوانات
foal توله حیوانات
dung مدفوع حیوانات
fauna حیوانات یک اقلیم
bestiality جماع با حیوانات
breeding پرورش حیوانات
stray animals حیوانات ضاله
chits توله حیوانات
foals توله حیوانات
wildlife حیوانات وحشی
woodnote صدای حیوانات جنگل
pedication عمل جنسی با حیوانات
forepaw پنجه دست حیوانات
bull حیوانات نر بزرگ فرمان
zootechnical وابسته به فن تربیت حیوانات
make friends <idiom> رفاقت با حیوانات ومردم
bulls حیوانات نر بزرگ فرمان
damage feasant خسارت ناشی از حیوانات
big game شکار حیوانات بزرگ
pens حیوانات اغل خانه ییلاقی
penning حیوانات اغل خانه ییلاقی
penned حیوانات اغل خانه ییلاقی
pen حیوانات اغل خانه ییلاقی
crest یال [حیوانات و جانور شناسی]
acron قسمت قدامی حیوانات بنددار
mane یال [حیوانات و جانور شناسی]
parkas نیم تنه پوست حیوانات
squamation پوشش فلسی شکل حیوانات
beaver سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
zoomorphic [استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
warren محل نگهداری حیوانات وحشی
warrens محل نگهداری حیوانات وحشی
reclaim animal حیوانات وحشی تربیت شده
soilage علف تازه علوفه حیوانات
sweetbread تیموس حیوانات جوان دنبلان
zoon هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
gasteropod حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
blasetocyst جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
home range جای محدود برای فعالیت حیوانات
upland game پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
diana الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
exuviae پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
taxidermy پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
animalist مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
fluor مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
dicker مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
forequarter ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
veterinarians پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
taxidermist ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
zoomorphism استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
veterinarian پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
zoomorphism تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
vivary جای نگهداری حیوانات یا محل صید ماهی
small game پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
poundage وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
fish meal ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
fish story ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
biomorph [فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
biogeography رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
Agricultural Order سرستون [سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
bioecology رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
tusks دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusk دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
pounding اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounded اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pound اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounds اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
relief نقش یا گل برجسته [این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
lion rug فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
rabbitry محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
hunting design طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com