English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (8 milliseconds)
English Persian
fauna حیوانات یک اقلیم
Other Matches
climate اقلیم
land masses اقلیم
land mass اقلیم
climates اقلیم
continents اقلیم
continent اقلیم
macroclimate مه اقلیم
hemisphere اقلیم
acclimatization اقلیم پذیری
acclimation اقلیم پذیری
macroclimate کلان اقلیم
marine climate اقلیم اقیانوسی
maritime climate اقلیم اقیانوسی
equatorial climate اقلیم استوایی
climatology اقلیم شناسی
climatologist اقلیم شناس
climatograph اقلیم نگار
climatograph اقلیم نگاشت
climograph اقلیم نگار
climogram اقلیم نگار
climagraph اقلیم نگار
climagram اقلیم نگار
climometer اقلیم سنج
climoscope اقلیم نما
biome اقلیم زیست
continental climate اقلیم قارهای
oceanic climate اقلیم اقیانوسی
microclimate خرد اقلیم
mountain climate اقلیم کوهستانی
climate diagram اقلیم نگار
tropical climate اقلیم گرمسیری
title of territory مالکیت اقلیم
temperate climate اقلیم معتدل
temperate climate اقلیم ملایم
bioclimatology زیست اقلیم شناسی
bioclimatology اقلیم شناسی زیستی
submediterranean climate اقلیم نیمه مدیترانهای
submediterranean climate اقلیم زیر مدیترانهای
lore حیوانات
home range جایگاه حیوانات
put away <idiom> کشتن حیوانات
zootomy تشریح حیوانات
zoolatry پرستش حیوانات
rodentia حیوانات قراضه
domestic animals حیوانات اهلی
feedstuff خوراک حیوانات
stray animals حیوانات ضاله
venery حیوانات شکارشونده
buggery with animals جماع با حیوانات
foals توله حیوانات
bestiality جماع با حیوانات
dung مدفوع حیوانات
breeding پرورش حیوانات
foal توله حیوانات
wildlife حیوانات وحشی
chits توله حیوانات
chit توله حیوانات
farmed پرورشگاه حیوانات اهلی
farm پرورشگاه حیوانات اهلی
zootechnical وابسته به فن تربیت حیوانات
forepaw پنجه دست حیوانات
big game شکار حیوانات بزرگ
pedication عمل جنسی با حیوانات
make friends <idiom> رفاقت با حیوانات ومردم
damage feasant خسارت ناشی از حیوانات
bull حیوانات نر بزرگ فرمان
woodnote صدای حیوانات جنگل
bulls حیوانات نر بزرگ فرمان
farms پرورشگاه حیوانات اهلی
pens حیوانات اغل خانه ییلاقی
zoomorphic [استفاده از نقوش حیوانات در فرش]
penning حیوانات اغل خانه ییلاقی
penned حیوانات اغل خانه ییلاقی
pen حیوانات اغل خانه ییلاقی
mane یال [حیوانات و جانور شناسی]
crest یال [حیوانات و جانور شناسی]
beaver سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
parkas نیم تنه پوست حیوانات
acron قسمت قدامی حیوانات بنددار
sweetbread تیموس حیوانات جوان دنبلان
warren محل نگهداری حیوانات وحشی
squamation پوشش فلسی شکل حیوانات
soilage علف تازه علوفه حیوانات
reclaim animal حیوانات وحشی تربیت شده
warrens محل نگهداری حیوانات وحشی
privilegium حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
taxidermy پرکردن پوست حیوانات با کاه وغیره
zoon هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
blasetocyst جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
diana الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
upland game پرندگان و حیوانات کوچم شکاری در ارتفاعات
home range جای محدود برای فعالیت حیوانات
gasteropod حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
exuviae پوشش یا پوست حیوانات پس از انداخته شدن
veterinarian پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
forequarter ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
fluor مایعات بدن حیوانات مواد فلورین دار
zoomorphism تجسم خدا یا خدایان بشکل حیوانات پست
veterinarians پزشک حیوانات در ارتش دامپزشک رشته دامپزشکی
taxidermist ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
animalist مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
zoomorphism استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
vivary جای نگهداری حیوانات یا محل صید ماهی
dicker مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
zootechnician کارشناس تربیت حیوانات ویژه گر اهلی کردن جانوران
small game پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
poundage وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
fish story ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
biomorph [فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی]
fish meal ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
biogeography رشتهای از زیست شناسی که درباره طرزانتشار و پخش حیوانات ونباتات بحث میکند
Agricultural Order سرستون [سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
bioecology رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
tusk دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
big game صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
tusks دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
pounding اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounds اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pounded اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
pound اغل حیوانات گمشده وضاله اغل
relief نقش یا گل برجسته [این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
lion rug فرش شیری [این طرح بیشتر مربوط به استان فارس و عشایر آن منطقه بوده و گاه در طرح از شتر و یا حیوانات دیگر نیز استفاده می شود.]
hunting design طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com