Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
extrajudicial
خارج از موضوع مطرح شده دردادگاه
Other Matches
red herring
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings
شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
not to the point
خارج از موضوع
irrelevant
خارج از موضوع
out of question
خارج از موضوع
beside the question
خارج از موضوع
deviate from the main subject
از موضوع خارج شدن
stick to the point
از موضوع خارج نشوید
obiter dictum
خارج از موضوع دعوی
wide of the subject
از موضوع پرت خارج ازموضوع
To stick to the main topic ( issue ).
از موضوع اصلی خارج نشدن
To produce a witness.
دردادگاه شاهد آوردن
cop a plea
<idiom>
دردادگاه مقصراعلام شدن
right of action
حق طرح دعوی دردادگاه
crier
مامور اخطارهای عمومی دردادگاه
tipstaff
مامور مسئول زندانیان دردادگاه
embracer
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
We lost the case . We were convicted.
دردادگاه محکوم شدیم ( دعوی را باختیم )
barrister
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barristers
وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
queue
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queues
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
that is not the proposition
موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversing
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversed
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
circular
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars
فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
out of bounds
خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
in contemplation
مطرح
propounded
مطرح
under consideration
مطرح
to come upon
مطرح شدن
to touch upon
مطرح کردن
to touch on
مطرح کردن
to come on the tapis
مطرح شدن
considered
مطرح شده
introduced
مطرح کردن
putting
مطرح کردن
puts
مطرح کردن
set forth for discussion
مطرح کردن
to bring forth
مطرح کردن
lays
مطرح کردن
put
مطرح کردن
bring up
مطرح کردن
kaldor criterion
مطرح گردید
to be on the carpet
مطرح بودن
lay
مطرح کردن
come up
مطرح شدن
broacher
مطرح کننده
to raise
مطرح کردن
to bring up
مطرح کردن
to come up
مطرح شدن
table
مطرح کردن
introduces
مطرح کردن
introducing
مطرح کردن
tabled
مطرح کردن
tabling
مطرح کردن
tables
مطرح کردن
propounds
مطرح کردن
put forward
مطرح کردن
propounding
مطرح کردن
introduce
مطرح کردن
propound
مطرح کردن
hooked medallion
ترنج قلاب شکل
[در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
posed
: مطرح کردن گذاردن
under consideration
مطرح شده مطروحه
pose a question
سوال مطرح کردن
The subject under discrssion .
موضوعی که مطرح نیست
overture
کشف مطرح کردن
to bring up
تقدیم یا مطرح کردن
raise a question
مطرح کردن سوال
pose
: مطرح کردن گذاردن
reoccurring
دوباره مطرح شدن
posing
: مطرح کردن گذاردن
overtures
کشف مطرح کردن
reoccurrence
دوباره مطرح شدن
poses
: مطرح کردن گذاردن
talk out
مطرح مذاکره قرار دادن
Money is no object at all .
پول اصلا" مطرح نیست
The badness of the climate is immaterial.
بدی آب وهوا مطرح نیست
To discuss a question with someone .
موضوعی را با کسی مطرح کردن
to put out of court
شایسته مطرح کردن ندانستن
to put to the issue
بطور متنازع فیه مطرح کردن
obtruded
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrude
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrudes
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtruding
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
When wI'll the matter come up for discussion ?
موضوعی را کی برای بحث مطرح خواهند کرد ؟
rehashed
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehashes
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
rehash
بحثهای قدیمی را دوباره بصورت جدیدی مطرح کردن
assistance
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
lay
قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
lays
قرار دادن طرح کردن مطرح کردن توط ئه چیدن
cross action
در CL حالتی است که یک طرف عین دعوایی را که طرف متقابل درموضوع واحد علیه او مطرح کرده
conflict of lows
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
presentation graphics
گرافیک تجاری با کیفیت بالا که روی نکات مطرح شده بامدیریت در زمینه طرح ها وبودجه ها تکیه خاصی دارد نگاره سازی نمایشی
head
موضوع
matters
موضوع
proposition
موضوع
propositioned
موضوع
plotless
بی موضوع
propositioning
موضوع
propositions
موضوع
point
موضوع
afair
موضوع
subjects
موضوع
subject
موضوع
themes
موضوع ها
subjects
موضوع ها
topics
موضوع ها
subject
[topic]
موضوع
topic
موضوع
subjected
موضوع
question
موضوع
questioned
موضوع
subjecting
موضوع
questions
موضوع
motif
موضوع
issued
موضوع
issue
موضوع
matter
موضوع
mattered
موضوع
mattering
موضوع
issues
موضوع
theme
موضوع
motifs
موضوع
texts
موضوع
text
موضوع
themes
موضوع
objected
موضوع
indirect objects
موضوع
topic
موضوع
objects
موضوع
topics
موضوع
direct objects
موضوع
objecting
موضوع
object
موضوع
criteria
موضوع
issue
موضوع شماره
subjected
رعایا موضوع
What's cooking?
موضوع چه است؟
subjecting
شیی موضوع
What's the matter?
موضوع چیه؟
subjected
شیی موضوع
subject
رعایا موضوع
objecting
موضوع منظره
objects
موضوع منظره
side issue
موضوع فرعی
side issues
موضوع فرعی
a horse of another colour
[different colour]
موضوع علیحده
subject
شیی موضوع
issue
موضوع دعوی
not to point
بیرون از موضوع
it is a question of money
موضوع بسته به
side show
موضوع فرعی
lemma
مقدمه موضوع
problems
معما موضوع
problem
معما موضوع
monomaniac
دیوانه یک موضوع
sides of the question
اطراف موضوع
What's on?
موضوع چه است؟
sign position
موضوع علامت
What is happening?
موضوع چه است؟
matter on hand
موضوع بحث
What is it all about ?
موضوع چیست ؟
What's behind all this?
موضوع چه است؟
subjecting
رعایا موضوع
issued
موضوع شماره
subjects
شیی موضوع
issued
موضوع دعوی
issues
موضوع شماره
issues
موضوع دعوی
What is the matter?
موضوع چه است؟
What's going on?
موضوع چه است؟
res ipsa loquitur
موضوع گویاست
objective complement
مکمل موضوع
What's wrong?
موضوع چه است؟
What's up?
موضوع چه است؟
subject matter
موضوع اصلی
subject matter
مطلب موضوع
subjects
رعایا موضوع
What gives?
موضوع چه است؟
off the track
از موضوع پرت
business
موضوع تجارت
neither here nor there
<idiom>
بیربط به موضوع
at issue
موضوع بحث
case
موضوع حالت
recitation
تعریف موضوع
postulates
اصل موضوع
postulating
اصل موضوع
fair game
<idiom>
موضوع تهاجم
universe of discourse
موضوع بحث
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com