Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
bench by a back injury
خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
Other Matches
platforms
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
platform
تخته 4 در 4متر مسابقه وزنه برداری
disqualifies
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualified
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualify
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
disqualifying
خارج شدن از دور رقابتهای وزنه برداری
traumatism
اسیب دیدگی
multipoundage syatem
روش تمرین وزنه برداری باکاستن وزنه هنگام سختی کار
squat
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squats
وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
light and heavy system
روش تمرین وزنه برداری بافزونی تدریجی وزنه
weight lifting
وزنه برداری
weight program
تمرین وزنه برداری
snatched
وزنه برداری یکضرب
snatch
وزنه برداری یکضرب
incline bench
تخته وزنه برداری
snatching
وزنه برداری یکضرب
snatches
وزنه برداری یکضرب
clean and jerk
حرکت دوضرب وزنه برداری
split
وزنه برداری یکضرب فرانسوی
clean and press
حرکت پرس وزنه برداری
europian championship
وزنه برداری قهرمانی اروپا
benches
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
bench
تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
signal light
چراغهای سفید و سرخ اعلام رای وزنه برداری
field event
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field events
مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
light heavyweight
5/28 کیلوگرم وزنه برداری وکشتی 18 کیلوگرم
widest
تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
wider
تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
wide
تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
kermesse
مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
shot putter
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putters
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
sag wagon
وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
pathologists
پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
pathologist
پزشک ویژه گیر اسیب شناسی اسیب شناس
sinkers
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker
وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
water damage
خسارت اب دیدگی
strains
ضرب دیدگی
strain
ضرب دیدگی
tympanic membrane injury
آسیب دیدگی پرده گوش
to die from an injury
[a wound]
به علت آسیب دیدگی
[زخمی]
مردن
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
out of bounds
خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
hooked medallion
ترنج قلاب شکل
[در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
dry rot
پوسیدگی
[خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
short weight
وزنه کم
ponderance
وزنه
where is the kilogramme weight ?
وزنه ....
paper weight
وزنه
counterweight
وزنه مقابل
ledgers
وزنه سربی
ledger
وزنه سربی
counterweigh
وزنه تعادل
counterpoise
وزنه متقابل
counter weight
وزنه مقابل
counter weight
وزنه تعادل
counterbalances
وزنه تعادل
counter balance
وزنه تعادلی
weight throw
پرتاب وزنه
counterweight
وزنه تعادل
counterweights
وزنه مقابل
counterweights
وزنه تعادل
counterweights
وزنه برابر
ballast
وزنه تعادل
weight lifter
وزنه بردار
halma
پرش با وزنه
counterbalance
وزنه تعادل
flyweights
وزنه تعادل
flyweight
وزنه تعادل
shot put
پرتاب وزنه
counterbalanced
وزنه تعادل
rammer
وزنه شمعکوب
plumb bob
وزنه سربی
lifter
وزنه بردار
counterweight
وزنه برابر
putting
پرتاب وزنه
put
پرتاب وزنه
sinker
وزنه نگهدار
weight
سنگ وزنه
bobs
وزنه قپان
bob
وزنه قپان
bobbing
وزنه قپان
sinkers
وزنه نگهدار
offset
وزنه متعادل
offsetting
وزنه متعادل
puts
پرتاب وزنه
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
uplift
بالا زدن وزنه
ledgering
ماهیگیری بااستفاده از وزنه
poise
اونگ یا وزنه ساعت
sinker
وزنه سربی ماهیگیری
sinkers
وزنه سربی ماهیگیری
governor balance weight
وزنه تعادل رگولاتور
castaway
پرتاب کردن وزنه
kentledge
وزنه اهن ته کشتی
ballast
وزنه متعادل کننده
sash balancing weight
وزنه متعادل کننده
castaways
پرتاب کردن وزنه
uplifts
بالا زدن وزنه
teen
اسیب
lesion
اسیب
lesions
اسیب
what impaired his reputation
وی اسیب زد
damage
اسیب
traumatic
اسیب زا
traumas
اسیب
injury
اسیب
pathology
اسیب
to escape with life and limb
بی اسیب
tort
اسیب
head injury
اسیب سر
inconvenience
اسیب
inconvenienced
اسیب
inconveniences
اسیب
inconveniencing
اسیب
torts
اسیب
trauma
اسیب
harming
اسیب
harms
اسیب
harmed
اسیب
harm
اسیب
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
make-weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weights
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
shot
پرتاب وزنه گلوله سربی
discobolus
وزنه پرت کن حلقه انداز
triathlon
پرش ارتفاع و پرتاب وزنه
shots
پرتاب وزنه گلوله سربی
impairing
اسیب زدن
harm
اسیب رساندن
out of harm's way
دوراز اسیب
marring
اسیب رساندن
marred
اسیب زدن
harmed
اسیب رساندن
marred
اسیب رساندن
damaging
اسیب اور
traumatophobia
اسیب هراسی
impair
اسیب زدن
nobbeing
اسیب رسان
damage control
اسیب گیری
harming
اسیب رساندن
pathology
اسیب شناسی
tennis elbow
اسیب ارنج
mar
اسیب رساندن
impairs
اسیب زدن
injurious
اسیب رسان
birth injury
اسیب تولد
traumatic experience
تجربه اسیب زا
injury
اسیب خسارت
brain damage
اسیب مغزی
brain injury
اسیب مغزی
break down
اسیب دیدن
damage
اسیب دیدن
impaired
اسیب زدن
mar
اسیب زدن
marring
اسیب زدن
deleterious
اسیب رسان
cripples
اسیب دیدن
crippled
اسیب دیدن
vulnerability
اسیب پذیری
cripple
اسیب دیدن
harmavoidance
اسیب گریزی
invulnerability
اسیب ناپذیری
pathologist
اسیب شناس
it injured his hands
بدستهایش اسیب زد
injure
اسیب زدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com