English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
capillarity خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
Other Matches
capillarity خاصیت موئی مویسانی
soar بالا رفتن
soars بالا رفتن
ascendance بالا رفتن
Mts بالا رفتن
upwards <adv.> به بالا [رفتن]
soared بالا رفتن
Mt بالا رفتن
aspiring بالا رفتن
aspired بالا رفتن
aspires بالا رفتن
aspire بالا رفتن
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
teetered بالا وپایین رفتن
teeter بالا وپایین رفتن
sewsaw بالا و پائین رفتن
skips بالا وپایین رفتن
teetering بالا وپایین رفتن
skipped بالا وپایین رفتن
teeters بالا وپایین رفتن
skip بالا وپایین رفتن
upwell بطرف بالا رفتن
remount دوباره بالا رفتن
remounted دوباره بالا رفتن
remounts دوباره بالا رفتن
remounting دوباره بالا رفتن
fire raising بالا رفتن اتش
to increase [to, by] بالا رفتن [به مقدار]
bump بالا و پایین رفتن
pole climbing از تیر بالا رفتن
climable قابل بالا رفتن
casual uplift بالا رفتن موقتی
fire-raising بالا رفتن اتش
ascendable قابل بالا رفتن از
ascendible قابل بالا رفتن از
hair crack ترک موئی
have money to burn <idiom> پول از پارو بالا رفتن
climbing بالا رفتن از کوه یادرخت
swaying بالا و پایین رفتن ناو
climbed بالا رفتن از کوه یادرخت
climb بالا رفتن از کوه یادرخت
to whirl up بطور چرخش بالا رفتن
heaving بالا و پایین رفتن ناو
to swirl up بطور چرخش بالا رفتن
climbs بالا رفتن از کوه یادرخت
pneumaticity خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
fluctuated نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuable مستعد بالا و پائین رفتن مواج
fluctuates نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuate نوسان کردن بالا وپایین رفتن
actinism خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
seesaw بالا وپایین رفتن الله کلنگ کردن
scend در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
progressive rebate تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
pillaring بالا رفتن ستون دود به طورسریع تنوره کشیدن دود
increase صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increases صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
increased صعود کردن افزایش یافتن بالا رفتن افزایش
blanket course لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
multiplier principle اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
elevation tracking دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
pussyfoot دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
spinwriter چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
you have no option but to go چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
virtue خاصیت
the five predicables خاصیت
neer do well or well بی خاصیت
affection خاصیت
propertyless بی خاصیت
property خاصیت
virtues خاصیت
navigated خاصیت
quale خاصیت
reflectiveness خاصیت
navigate خاصیت
navigating خاصیت
navigates خاصیت
inefficacious بی خاصیت
deactivates بی خاصیت کردن
carnosity خاصیت گوشتی
deactivated بی خاصیت کردن
vitreosity خاصیت شیشهای
deactivate بی خاصیت کردن
astingency خاصیت قبض
chalkiness خاصیت تباشیری
chemism خاصیت شیمیایی
woodiness خاصیت چوبی
functioned خاصیت وجودی
the virtue of drugs خاصیت داروها
ductility خاصیت انگمی
ductility خاصیت کش امدن
deactivating بی خاصیت کردن
elasticity خاصیت فنری
impoverishes بی خاصیت کردن
impoverished بی خاصیت کردن
causality خاصیت سببی
unmake از خاصیت انداختن
natures نوع خاصیت
nature نوع خاصیت
function خاصیت وجودی
abnormalities خاصیت غیرطبیعی
buoyancy خاصیت شناوری
absorption property خاصیت جذب
functions خاصیت وجودی
adhesive property خاصیت چسبندگی
alkalescence خاصیت قلیایی
anti knock property خاصیت ضدضربه
magnetism خاصیت مغناطیسی
impoverishing بی خاصیت کردن
impoverish بی خاصیت کردن
abnormality خاصیت غیرطبیعی
powderiness خاصیت گردی
fattiness خاصیت چربی
quantification تعیین خاصیت
mealiness خاصیت اردی
gumminess خاصیت صمغی
glassiness خاصیت شیشهای
flakiness خاصیت فلسی
non skid quality خاصیت ضد لغزش
sponginess خاصیت اسفنجی
gauziness خاصیت گارسی
fluffiness خاصیت کرکی
steeliness خاصیت فولادی
pitchiness خاصیت زفتی
silkiness خاصیت ابریشمی
fungosity خاصیت قارچی
milkiness خاصیت شیری
mechanicalness خاصیت مکانیکی
nutritiveness خاصیت غذایی
paramorphism خاصیت دگردیسی
extensive property خاصیت مقداری
mealness خاصیت اردی
recursivity خاصیت بازگشت
nutritiousness خاصیت غذائی
heat treating property خاصیت عملیات حرارتی
inductionless بدون خاصیت القائی
curative دارای خاصیت درمانی
isogametic دارای خاصیت هم گامیتی
pulpiness خاصیت خمیری یاگوشتی
neer do well or well ادم بی وجود یا بی خاصیت
soak up <idiom> خاصیت جنب کردنداشتن
prevenience خاصیت جلوگیری کننده
osmosis خاصیت نفوذ وحلول
agglomerative دارای خاصیت تراکم
sliminess خاصیت گلی یا لجنی
alkalescent دارای خاصیت قلیایی
acid base catalysis خاصیت اسیدی- بازی
antidotal دارای خاصیت پادزهری
asexual فاقد خاصیت جنسی
acid base behavior خاصیت اسیدی- بازی
vitality قدرت یا خاصیت حیاتی
geomagnetic خاصیت مغناطیسی زمین
gamic دارای خاصیت جنسی
plasticity خاصیت شکل افرینی
malleability خاصیت چکش خواری
ductility خاصیت فتیله شدن
ductility خاصیت لوله شدن
flexibility خاصیت خمش پذیری
commutative rule خاصیت جابجایی [ریاضی]
elater خاصیت انبساط و گسترش
commutative property خاصیت جابجایی [ریاضی]
sexed دارای خاصیت جنسی
commutative law خاصیت جابجایی [ریاضی]
erotization خاصیت شهوانی یافتن
springiness خاصیت فنری ارتجاع
alkaline دارای خاصیت قلیایی
diathermacy خاصیت هدایت گرما
corporeity خاصیت جسمی یامادی
corkiness خاصیت چوب پنبهای
illusion of space القاء خاصیت فضایی
low test دارای خاصیت فراری
impenetrableness خاصیت عدم تداخل
tonus خاصیت انقباض عضله
isogamous دارای خاصیت هم گامیتی
diastatic دارای خاصیت جوهربزاق
mouch راه رفتن دولادولاراه رفتن
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
indiscerptibility خاصیت چیزی که در اثرتجزیه فنانپذیرد
nervous nellie ادم محافظه کار و بی خاصیت
distributive law خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
distributive rule خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
absorbent دارای خاصیت جذب درکش
distributive law خاصیت پخش پذیری [ریاضی]
acoustic vases [ظروف سفالین با خاصیت آکوستیک]
male sterile گامتهای عقیم وبی خاصیت نر
sourness is the p of vinegar ترشی خاصیت سرکه است
amphoteric دارای خاصیت اسید و قلیا
demagnetize خاصیت مغناطیسی را از بین بردن
de energize از بین بردن خاصیت مغناطیسی
ethereality خاصیت اتری یا اثیری روحانیت
active material موادی که خاصیت تجزیه دارند
paramorphous دارای خاصیت تغییر یابی
actescence نمایش شیر خاصیت شیری
absorbency خاصیت درکشی یا دراشامی جذب
absorbant دارای خاصیت جذب درکش
paramorphic دارای خاصیت تغییر یابی
quale شیی دارای خاصیت هوشیاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com