Dictiornary-Farsi | خاصیت خمش پذیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (10 milliseconds)

English	Persian
flexibility	خاصیت خمش پذیری


Search result with all words

cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
hot forming property	خاصیت تغییر شکل پذیری گرم
distributive law	خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
distributive rule	خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
distributive law	خاصیت پخش پذیری [ریاضی]
dead wool	پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
kemp	پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
Other Matches

pneumaticity	خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
actinism	خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
sound absorption	خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
property	خاصیت
navigated	خاصیت
navigates	خاصیت
navigating	خاصیت
propertyless	بی خاصیت
inefficacious	بی خاصیت
reflectiveness	خاصیت
the five predicables	خاصیت
neer do well or well	بی خاصیت
affection	خاصیت
quale	خاصیت
virtue	خاصیت
virtues	خاصیت
navigate	خاصیت
sponginess	خاصیت اسفنجی
woodiness	خاصیت چوبی
astingency	خاصیت قبض
natures	نوع خاصیت
extensive property	خاصیت مقداری
abnormality	خاصیت غیرطبیعی
abnormalities	خاصیت غیرطبیعی
steeliness	خاصیت فولادی
silkiness	خاصیت ابریشمی
causality	خاصیت سببی
vitreosity	خاصیت شیشهای
ductility	خاصیت انگمی
pitchiness	خاصیت زفتی
gumminess	خاصیت صمغی
fattiness	خاصیت چربی
absorption property	خاصیت جذب
flakiness	خاصیت فلسی
fluffiness	خاصیت کرکی
unmake	از خاصیت انداختن
fungosity	خاصیت قارچی
powderiness	خاصیت گردی
gauziness	خاصیت گارسی
adhesive property	خاصیت چسبندگی
ductility	خاصیت کش امدن
glassiness	خاصیت شیشهای
alkalescence	خاصیت قلیایی
anti knock property	خاصیت ضدضربه
quantification	تعیین خاصیت
deactivating	بی خاصیت کردن
nutritiousness	خاصیت غذائی
milkiness	خاصیت شیری
recursivity	خاصیت بازگشت
paramorphism	خاصیت دگردیسی
deactivated	بی خاصیت کردن
carnosity	خاصیت گوشتی
chalkiness	خاصیت تباشیری
elasticity	خاصیت فنری
nutritiveness	خاصیت غذایی
magnetism	خاصیت مغناطیسی
functions	خاصیت وجودی
functioned	خاصیت وجودی
function	خاصیت وجودی
chemism	خاصیت شیمیایی
the virtue of drugs	خاصیت داروها
non skid quality	خاصیت ضد لغزش
buoyancy	خاصیت شناوری
mechanicalness	خاصیت مکانیکی
mealness	خاصیت اردی
impoverished	بی خاصیت کردن
impoverishing	بی خاصیت کردن
impoverish	بی خاصیت کردن
deactivate	بی خاصیت کردن
impoverishes	بی خاصیت کردن
nature	نوع خاصیت
deactivates	بی خاصیت کردن
mealiness	خاصیت اردی
acid base behavior	خاصیت اسیدی- بازی
sexed	دارای خاصیت جنسی
acid base catalysis	خاصیت اسیدی- بازی
tonus	خاصیت انقباض عضله
corkiness	خاصیت چوب پنبهای
corporeity	خاصیت جسمی یامادی
elater	خاصیت انبساط و گسترش
prevenience	خاصیت جلوگیری کننده
ductility	خاصیت فتیله شدن
capillarity	خاصیت موئی مویسانی
antidotal	دارای خاصیت پادزهری
springiness	خاصیت فنری ارتجاع
alkalescent	دارای خاصیت قلیایی
diathermacy	خاصیت هدایت گرما
diastatic	دارای خاصیت جوهربزاق
ductility	خاصیت لوله شدن
sliminess	خاصیت گلی یا لجنی
soak up <idiom>	خاصیت جنب کردنداشتن
osmosis	خاصیت نفوذ وحلول
commutative law	خاصیت جابجایی [ریاضی]
heat treating property	خاصیت عملیات حرارتی
illusion of space	القاء خاصیت فضایی
impenetrableness	خاصیت عدم تداخل
low test	دارای خاصیت فراری
inductionless	بدون خاصیت القائی
commutative property	خاصیت جابجایی [ریاضی]
isogametic	دارای خاصیت هم گامیتی
isogamous	دارای خاصیت هم گامیتی
commutative rule	خاصیت جابجایی [ریاضی]
agglomerative	دارای خاصیت تراکم
malleability	خاصیت چکش خواری
alkaline	دارای خاصیت قلیایی
neer do well or well	ادم بی وجود یا بی خاصیت
curative	دارای خاصیت درمانی
vitality	قدرت یا خاصیت حیاتی
asexual	فاقد خاصیت جنسی
gamic	دارای خاصیت جنسی
pulpiness	خاصیت خمیری یاگوشتی
plasticity	خاصیت شکل افرینی
geomagnetic	خاصیت مغناطیسی زمین
erotization	خاصیت شهوانی یافتن
de energize	از بین بردن خاصیت مغناطیسی
absorbency	خاصیت درکشی یا دراشامی جذب
actescence	نمایش شیر خاصیت شیری
paramorphic	دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphous	دارای خاصیت تغییر یابی
ethereality	خاصیت اتری یا اثیری روحانیت
nervous nellie	ادم محافظه کار و بی خاصیت
adhesion of fibers	خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
demagnetize	خاصیت مغناطیسی را از بین بردن
amphoteric	دارای خاصیت اسید و قلیا
absorbent	دارای خاصیت جذب درکش
sourness is the p of vinegar	ترشی خاصیت سرکه است
quale	شیی دارای خاصیت هوشیاری
absorbant	دارای خاصیت جذب درکش
acoustic vases	[ظروف سفالین با خاصیت آکوستیک]
active material	موادی که خاصیت تجزیه دارند
indiscerptibility	خاصیت چیزی که در اثرتجزیه فنانپذیرد
persalt	نمک دارای خاصیت اسیدی
male sterile	گامتهای عقیم وبی خاصیت نر
objectify	خاصیت و ماهیت چیزی رامعین کردن
basicity	خاصیت بازی وقلیایی حالت بنیانی
electromagnetism	خاصیت مغناطیسی حاصل ازجریانهای الکتریکی
despiritualize	فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
acids	سرکه مانند دارای خاصیت اسید
capillarity	خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
acid	سرکه مانند دارای خاصیت اسید
balmier	دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmy	دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmiest	دارای خاصیت مرهم خنک کننده
iceland spar	کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
radio activity	خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radioactivity	خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
vitrescence	امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
incendivity	خاصیت اتش زنی که در جرقه الکتریکی هست
zooflagellate	اغازیان شبه گیاه فاقد خاصیت جذب نور
vitrescent	اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
water absorption	آب پذیری
deliquescence	نم پذیری
bass response	بم پذیری
pliability	خم پذیری
variability	تغییر پذیری
livability	زیست پذیری
cleavage	شکافت پذیری
submission	سلطه پذیری
cleavages	شکافت پذیری
mensurability	پیمایش پذیری
mutabilty	تغییر پذیری
mutability	تغییر پذیری
movableness	جنبش پذیری
modifiability	تغییر پذیری
miscibility	امتزاج پذیری
reflectability	بازتاب پذیری
negotiability	انتقال پذیری
sociability	جامعه پذیری
maintainability	نگهداشت پذیری
reversibility	بازگشت پذیری
infusibility	گداز نا پذیری
inflammability	اشتعال پذیری
inexhaustibility	پایان نا پذیری
indocility	تعلیم نا پذیری
adaptability	وفق پذیری
indefeasibility	فسخ نا پذیری
incontrovertibility	بحث نا پذیری
removability	عزل پذیری
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
intolerableness	تحمل نا پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
sociability	معاشرت پذیری
reflectivity	بازتاب پذیری
reflexibility	انعکاس پذیری
reflexivity	بازتاب پذیری
lability	تغییر پذیری
justifiability	توجیه پذیری
vulnerability	اسیب پذیری
reflexivity	انعکاس پذیری
impressionability	تاثیر پذیری
insatiability	سیری نا پذیری
plasticity	انعطاف پذیری
plasticity	قالب پذیری
plasticity	شکل پذیری
plasticity	اندام پذیری
availability	دسترس پذیری
configuration	هیئت پذیری
configurations	هیئت پذیری
pi accepting	قدرت پی پذیری