Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English
Persian
magnetism
خاصیت مغناطیسی
Search result with all words
curie point
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
de energize
از بین بردن خاصیت مغناطیسی
demagnetize
خاصیت مغناطیسی را از بین بردن
electro magnet
اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
electromagnet
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
electromagnetism
خاصیت مغناطیسی حاصل ازجریانهای الکتریکی
geomagnetic
خاصیت مغناطیسی زمین
Other Matches
pneumaticity
خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
actinism
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
magnetic induction
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
soft
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softer
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
ferromagnetic material
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tape
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tapes
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
degauss
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
magnetic ink character recognition
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
taped
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
record
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
tape
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tapes
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic skin effect
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
sound absorption
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
magnetic blowout
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
permalloy
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
magnetic ritation
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic deflector
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
magnetic flow
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic reluctance
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flux density
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
affection
خاصیت
the five predicables
خاصیت
neer do well or well
بی خاصیت
navigate
خاصیت
reflectiveness
خاصیت
property
خاصیت
inefficacious
بی خاصیت
virtues
خاصیت
virtue
خاصیت
navigated
خاصیت
navigates
خاصیت
propertyless
بی خاصیت
navigating
خاصیت
quale
خاصیت
nature
نوع خاصیت
mealness
خاصیت اردی
causality
خاصیت سببی
natures
نوع خاصیت
mealiness
خاصیت اردی
powderiness
خاصیت گردی
mechanicalness
خاصیت مکانیکی
chalkiness
خاصیت تباشیری
chemism
خاصیت شیمیایی
functioned
خاصیت وجودی
functions
خاصیت وجودی
non skid quality
خاصیت ضد لغزش
carnosity
خاصیت گوشتی
astingency
خاصیت قبض
buoyancy
خاصیت شناوری
anti knock property
خاصیت ضدضربه
nutritiousness
خاصیت غذائی
nutritiveness
خاصیت غذایی
alkalescence
خاصیت قلیایی
adhesive property
خاصیت چسبندگی
ductility
خاصیت انگمی
milkiness
خاصیت شیری
pitchiness
خاصیت زفتی
ductility
خاصیت کش امدن
function
خاصیت وجودی
quantification
تعیین خاصیت
absorption property
خاصیت جذب
the virtue of drugs
خاصیت داروها
unmake
از خاصیت انداختن
abnormalities
خاصیت غیرطبیعی
vitreosity
خاصیت شیشهای
woodiness
خاصیت چوبی
deactivated
بی خاصیت کردن
deactivating
بی خاصیت کردن
deactivates
بی خاصیت کردن
impoverished
بی خاصیت کردن
abnormality
خاصیت غیرطبیعی
deactivate
بی خاصیت کردن
impoverishing
بی خاصیت کردن
impoverishes
بی خاصیت کردن
impoverish
بی خاصیت کردن
gumminess
خاصیت صمغی
glassiness
خاصیت شیشهای
fattiness
خاصیت چربی
steeliness
خاصیت فولادی
silkiness
خاصیت ابریشمی
flakiness
خاصیت فلسی
extensive property
خاصیت مقداری
fungosity
خاصیت قارچی
elasticity
خاصیت فنری
gauziness
خاصیت گارسی
fluffiness
خاصیت کرکی
recursivity
خاصیت بازگشت
paramorphism
خاصیت دگردیسی
sponginess
خاصیت اسفنجی
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
dispersion
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic nuclear resonance
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
magnetic flux
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
capillarity
خاصیت موئی مویسانی
alkaline
دارای خاصیت قلیایی
acid base catalysis
خاصیت اسیدی- بازی
asexual
فاقد خاصیت جنسی
agglomerative
دارای خاصیت تراکم
flexibility
خاصیت خمش پذیری
malleability
خاصیت چکش خواری
vitality
قدرت یا خاصیت حیاتی
alkalescent
دارای خاصیت قلیایی
antidotal
دارای خاصیت پادزهری
isogamous
دارای خاصیت هم گامیتی
gamic
دارای خاصیت جنسی
sliminess
خاصیت گلی یا لجنی
sexed
دارای خاصیت جنسی
erotization
خاصیت شهوانی یافتن
elater
خاصیت انبساط و گسترش
ductility
خاصیت لوله شدن
pulpiness
خاصیت خمیری یاگوشتی
prevenience
خاصیت جلوگیری کننده
acid base behavior
خاصیت اسیدی- بازی
plasticity
خاصیت شکل افرینی
springiness
خاصیت فنری ارتجاع
heat treating property
خاصیت عملیات حرارتی
tonus
خاصیت انقباض عضله
isogametic
دارای خاصیت هم گامیتی
inductionless
بدون خاصیت القائی
impenetrableness
خاصیت عدم تداخل
commutative rule
خاصیت جابجایی
[ریاضی]
commutative property
خاصیت جابجایی
[ریاضی]
commutative law
خاصیت جابجایی
[ریاضی]
low test
دارای خاصیت فراری
soak up
<idiom>
خاصیت جنب کردنداشتن
illusion of space
القاء خاصیت فضایی
ductility
خاصیت فتیله شدن
neer do well or well
ادم بی وجود یا بی خاصیت
osmosis
خاصیت نفوذ وحلول
curative
دارای خاصیت درمانی
corporeity
خاصیت جسمی یامادی
corkiness
خاصیت چوب پنبهای
diathermacy
خاصیت هدایت گرما
diastatic
دارای خاصیت جوهربزاق
absorbent
دارای خاصیت جذب درکش
nervous nellie
ادم محافظه کار و بی خاصیت
distributive law
خاصیت توزیع پذیری
[ریاضی]
distributive rule
خاصیت توزیع پذیری
[ریاضی]
adhesion of fibers
خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
distributive law
خاصیت پخش پذیری
[ریاضی]
acoustic vases
[ظروف سفالین با خاصیت آکوستیک]
indiscerptibility
خاصیت چیزی که در اثرتجزیه فنانپذیرد
amphoteric
دارای خاصیت اسید و قلیا
absorbant
دارای خاصیت جذب درکش
paramorphic
دارای خاصیت تغییر یابی
active material
موادی که خاصیت تجزیه دارند
actescence
نمایش شیر خاصیت شیری
absorbency
خاصیت درکشی یا دراشامی جذب
male sterile
گامتهای عقیم وبی خاصیت نر
quale
شیی دارای خاصیت هوشیاری
paramorphous
دارای خاصیت تغییر یابی
persalt
نمک دارای خاصیت اسیدی
sourness is the p of vinegar
ترشی خاصیت سرکه است
ethereality
خاصیت اتری یا اثیری روحانیت
balmiest
دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmy
دارای خاصیت مرهم خنک کننده
acid
سرکه مانند دارای خاصیت اسید
balmier
دارای خاصیت مرهم خنک کننده
capillarity
خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
basicity
خاصیت بازی وقلیایی حالت بنیانی
hot forming property
خاصیت تغییر شکل پذیری گرم
objectify
خاصیت و ماهیت چیزی رامعین کردن
acids
سرکه مانند دارای خاصیت اسید
despiritualize
فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
incendivity
خاصیت اتش زنی که در جرقه الکتریکی هست
radio activity
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
vitrescence
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
radioactivity
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
iceland spar
کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
zooflagellate
اغازیان شبه گیاه فاقد خاصیت جذب نور
vitrescent
اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
prepositional phrase
بخشی از جمله که با حرف اغازگرد دو خاصیت صفت یاقیدیا اسم راپیداکند
catapult
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
neutral soil
خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
pitchstone
یکجور خاره اتش فشانی که خاصیت شیشه و صیقل زفت رادارا است
actinoelectric
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
grid magnatic angle
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
magnetic tape recording
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
kemp
پشم ضخیم
[بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
plasma display
صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
elasticity
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
flakiness
خاصیت چیزی که ورقه ورقه است
cold working
شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
magnetized
مغناطیسی
magnetic
مغناطیسی
magnetical
مغناطیسی
magnetic tick
تق مغناطیسی
antimagnetic
ضد مغناطیسی
magnetic bridge
پل مغناطیسی
magnetic head
هد مغناطیسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com