English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (2 milliseconds)
English Persian
gauziness خاصیت گارسی
Other Matches
gauzy گارسی
pneumaticity خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
actinism خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
affection خاصیت
property خاصیت
propertyless بی خاصیت
navigating خاصیت
neer do well or well بی خاصیت
navigates خاصیت
navigated خاصیت
navigate خاصیت
inefficacious بی خاصیت
quale خاصیت
virtue خاصیت
virtues خاصیت
reflectiveness خاصیت
the five predicables خاصیت
fluffiness خاصیت کرکی
alkalescence خاصیت قلیایی
fungosity خاصیت قارچی
anti knock property خاصیت ضدضربه
astingency خاصیت قبض
flakiness خاصیت فلسی
fattiness خاصیت چربی
extensive property خاصیت مقداری
carnosity خاصیت گوشتی
chalkiness خاصیت تباشیری
chemism خاصیت شیمیایی
powderiness خاصیت گردی
ductility خاصیت انگمی
ductility خاصیت کش امدن
adhesive property خاصیت چسبندگی
glassiness خاصیت شیشهای
gumminess خاصیت صمغی
unmake از خاصیت انداختن
silkiness خاصیت ابریشمی
sponginess خاصیت اسفنجی
steeliness خاصیت فولادی
the virtue of drugs خاصیت داروها
vitreosity خاصیت شیشهای
woodiness خاصیت چوبی
recursivity خاصیت بازگشت
quantification تعیین خاصیت
pitchiness خاصیت زفتی
mealiness خاصیت اردی
mealness خاصیت اردی
mechanicalness خاصیت مکانیکی
milkiness خاصیت شیری
non skid quality خاصیت ضد لغزش
nutritiousness خاصیت غذائی
nutritiveness خاصیت غذایی
paramorphism خاصیت دگردیسی
buoyancy خاصیت شناوری
abnormality خاصیت غیرطبیعی
abnormalities خاصیت غیرطبیعی
deactivating بی خاصیت کردن
deactivates بی خاصیت کردن
deactivated بی خاصیت کردن
deactivate بی خاصیت کردن
impoverish بی خاصیت کردن
impoverishing بی خاصیت کردن
impoverishes بی خاصیت کردن
impoverished بی خاصیت کردن
natures نوع خاصیت
causality خاصیت سببی
elasticity خاصیت فنری
magnetism خاصیت مغناطیسی
functions خاصیت وجودی
function خاصیت وجودی
nature نوع خاصیت
absorption property خاصیت جذب
functioned خاصیت وجودی
commutative law خاصیت جابجایی [ریاضی]
antidotal دارای خاصیت پادزهری
acid base behavior خاصیت اسیدی- بازی
malleability خاصیت چکش خواری
low test دارای خاصیت فراری
isogamous دارای خاصیت هم گامیتی
isogametic دارای خاصیت هم گامیتی
inductionless بدون خاصیت القائی
impenetrableness خاصیت عدم تداخل
neer do well or well ادم بی وجود یا بی خاصیت
alkalescent دارای خاصیت قلیایی
springiness خاصیت فنری ارتجاع
curative دارای خاصیت درمانی
soak up <idiom> خاصیت جنب کردنداشتن
sliminess خاصیت گلی یا لجنی
sexed دارای خاصیت جنسی
diathermacy خاصیت هدایت گرما
pulpiness خاصیت خمیری یاگوشتی
agglomerative دارای خاصیت تراکم
prevenience خاصیت جلوگیری کننده
tonus خاصیت انقباض عضله
acid base catalysis خاصیت اسیدی- بازی
capillarity خاصیت موئی مویسانی
illusion of space القاء خاصیت فضایی
plasticity خاصیت شکل افرینی
elater خاصیت انبساط و گسترش
vitality قدرت یا خاصیت حیاتی
corporeity خاصیت جسمی یامادی
erotization خاصیت شهوانی یافتن
diastatic دارای خاصیت جوهربزاق
commutative rule خاصیت جابجایی [ریاضی]
osmosis خاصیت نفوذ وحلول
ductility خاصیت لوله شدن
asexual فاقد خاصیت جنسی
ductility خاصیت فتیله شدن
alkaline دارای خاصیت قلیایی
commutative property خاصیت جابجایی [ریاضی]
corkiness خاصیت چوب پنبهای
gamic دارای خاصیت جنسی
heat treating property خاصیت عملیات حرارتی
flexibility خاصیت خمش پذیری
geomagnetic خاصیت مغناطیسی زمین
adhesion of fibers خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
distributive rule خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
de energize از بین بردن خاصیت مغناطیسی
absorbency خاصیت درکشی یا دراشامی جذب
indiscerptibility خاصیت چیزی که در اثرتجزیه فنانپذیرد
actescence نمایش شیر خاصیت شیری
quale شیی دارای خاصیت هوشیاری
demagnetize خاصیت مغناطیسی را از بین بردن
acoustic vases [ظروف سفالین با خاصیت آکوستیک]
paramorphous دارای خاصیت تغییر یابی
active material موادی که خاصیت تجزیه دارند
sourness is the p of vinegar ترشی خاصیت سرکه است
absorbent دارای خاصیت جذب درکش
distributive law خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
ethereality خاصیت اتری یا اثیری روحانیت
distributive law خاصیت پخش پذیری [ریاضی]
nervous nellie ادم محافظه کار و بی خاصیت
paramorphic دارای خاصیت تغییر یابی
absorbant دارای خاصیت جذب درکش
persalt نمک دارای خاصیت اسیدی
amphoteric دارای خاصیت اسید و قلیا
male sterile گامتهای عقیم وبی خاصیت نر
despiritualize فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
balmier دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmiest دارای خاصیت مرهم خنک کننده
electromagnetism خاصیت مغناطیسی حاصل ازجریانهای الکتریکی
balmy دارای خاصیت مرهم خنک کننده
acids سرکه مانند دارای خاصیت اسید
hot forming property خاصیت تغییر شکل پذیری گرم
capillarity خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
objectify خاصیت و ماهیت چیزی رامعین کردن
basicity خاصیت بازی وقلیایی حالت بنیانی
acid سرکه مانند دارای خاصیت اسید
vitrescence امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
radio activity خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
radioactivity خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
incendivity خاصیت اتش زنی که در جرقه الکتریکی هست
iceland spar کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
vitrescent اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
zooflagellate اغازیان شبه گیاه فاقد خاصیت جذب نور
catapulted هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
neutral soil خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
prepositional phrase بخشی از جمله که با حرف اغازگرد دو خاصیت صفت یاقیدیا اسم راپیداکند
catapults هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
electro magnet اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
pitchstone یکجور خاره اتش فشانی که خاصیت شیشه و صیقل زفت رادارا است
actinoelectric اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electromagnet اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
curie point دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
kemp پشم ضخیم [بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
plasma display صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
elasticity خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
flakiness خاصیت چیزی که ورقه ورقه است
cold working شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
vitalistic خاصیت حیاتی قدرت حیاتی
vitalist خاصیت حیاتی قدرت حیاتی
dead wool پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
torso تاب گشت خاصیت تاب گشت
torsos تاب گشت خاصیت تاب گشت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com