Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
net tax revenue
خالص درامد مالیاتی
Other Matches
disposable personal income
درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
tax revenue
درامد مالیاتی
non tax revenue
درامد غیر مالیاتی
net income
درامد خالص
net revenue
درامد خالص
net national income
درامد خالص ملی
business income
درامد خالص تجارتی
national net income
درامد خالص ملی
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
appropriation
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف
tax deduction
تخفیف مالیاتی مخارجی که معافیت مالیاتی دارند
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
functional distribution of income
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
regressive income tax
مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
tax limit
حد مالیاتی
fiscal
مالیاتی
tax havens
ماوای مالیاتی
tax incentive
انگیزه مالیاتی
tax havens
پناهگاه مالیاتی
tax instrument
ابزار مالیاتی
arrears of taxes
بقایای مالیاتی
tax system
نظام مالیاتی
tax law
قانون مالیاتی
burden of taxation
بار مالیاتی
tax burden
بار مالیاتی
tax payer
مودی مالیاتی
capitation
سرشماری مالیاتی
tax policy
سیاست مالیاتی
tax proceeds
عواید مالیاتی
tax haven
پناهگاه مالیاتی
tax haven
بهشت مالیاتی
tax havens
بهشت مالیاتی
tax credit
اعتبار مالیاتی
tax concession
بخشودگی مالیاتی
tax collector
تحصیلدار مالیاتی
tax capacity
فرفیت مالیاتی
tax base
مبنای مالیاتی
revenuer
مامور مالیاتی
ratability
مشمولیت مالیاتی
fiscal policy
سیاست مالیاتی
tax efficiency
کارائی مالیاتی
tax equation
معادله مالیاتی
tax haven
ماوای مالیاتی
tax friction
اصطکاک مالیاتی
tax expenditures
مخارج مالیاتی
taxpayers
مودی مالیاتی
taxpayer
مودی مالیاتی
tax remission
معافیت مالیاتی
tax exemption
معافیت مالیاتی
tax exclusion
استثنای مالیاتی
tax equity
عدالت مالیاتی
surtax
جریمه مالیاتی
net death rate
نرخ خالص مرگ و میر اهنگ خالص مرگ و میر
regressive tax system
نظام مالیاتی کاهنده
tax reforms
اصلاح امور مالیاتی
regressive tax system
نظام مالیاتی نزولی
census
احصائیه ممیزی مالیاتی
censuses
احصائیه ممیزی مالیاتی
tax rolls
جزو جمع مالیاتی
tax loopholes
روزنههای فرار مالیاتی
effective tax system
نظام موثر مالیاتی
effective tax rate
نرخ موثر مالیاتی
life cycle hypothesis
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
tax avoidance
اجتناب از پرداخت مالیات کاهش بدهی مالیاتی
a comparison of the tax systems in Italy and Spain
مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
letter-box company
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
regressive tax
مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
withholding tax
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding taxes
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
revenue cutter
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
subsidy
حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
unalterable
<adj.>
خالص
net
خالص
simon pure
خالص
spiritous
خالص
purer
خالص
unalienable
<adj.>
خالص
nets
خالص
sheer
خالص
pure
خالص
nett
خالص
unadulterated
خالص
heartfelt
خالص
inalienable
<adj.>
خالص
absolute
<adj.>
خالص
downright
خالص
paticular
خالص
unmixed
خالص
virginal
خالص
genuine
خالص
veridical
خالص
aquapura
اب خالص
absolutes
خالص
inevitable
<adj.>
خالص
purest
خالص
indispensable
<adj.>
خالص
cleans
خالص
absolute
خالص
clean
خالص
cleaned
خالص
cleanest
خالص
murage
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
comings in
درامد
gainings
درامد
prelusion
درامد
it wasprologue to the nextmove
درامد
makings
درامد
total income
درامد کل
hatches
درامد
hatched
درامد
hatch
درامد
admissions
درامد
income
درامد
revenue
درامد
remunerative
پر درامد
returns
درامد
earning
درامد
emolument
درامد
total revenue
درامد کل
return
درامد
returned
درامد
means
درامد
admission
درامد
emoluments
درامد
returning
درامد
earnings
درامد
proceeds
درامد
net debt
بدهی خالص
net product
محصول خالص
net exports
خالص صادرات
wholewheat
گندم خالص
net net worth
ارزش خالص
resutant force
نیروی خالص
net output
تولید خالص
resutant
نیروی خالص
net work
کار خالص
net price
قیمت خالص
net force
نیروی خالص
net cash
نقدی خالص
net price
ارزش خالص
hellene
یونانی خالص
he was neat
بی ماسه خالص
grain alcohol
الکل خالص
full blood
نژاد خالص
net benefits
منافع خالص
net asset
دارائی خالص
resultant acceleration
شتاب خالص
net acceleration
شتاب خالص
neat size
اندازه خالص
pure color
رنگ خالص
pure wool
پشم خالص
equity capital
دارائی خالص
purification
خالص کردن
pure interest
بهره خالص
pure competition
رقابت خالص
pure bending
خمش خالص
spirits of wine
عرق خالص
tare
وزن خالص
proof spirit
الکل خالص
spirit of wine
عرق خالص
perfect loss
زیان خالص
pure interest
منافع خالص
pure lime
اهک خالص
pure tones
صداهای خالص
pure strategy
استراتژی خالص
pure shear
برش خالص
pure profit
سود خالص
pure monopoly
انحصار خالص
pure mathematics
ریاضیات خالص
net yield
بازده خالص
take-home pay
حقوق خالص
net register tonnage
گنجایش خالص
net reactance
راکتانس خالص
net rate
نرخ خالص
net profit
سود خالص
net productivity
تولید خالص
take-home pay
مزد خالص
net saving
پس انداز خالص
unmixede
یکدست خالص
net weight
وزن خالص
net wealth
ثروت خالص
net wealth
دارائی خالص
net worth
ارزش خالص
net value
ارزش خالص
net tonnage
فرفیت خالص به تن
net thrust
پیشرانه خالص
take-home pay
خالص دریافتی
grosser
غیر خالص
limpid
روشن خالص
circular bending
خمش خالص
refine
خالص کردن
solids
قوی خالص
solid
قوی خالص
equity
دارائی خالص
equities
دارائی خالص
refines
خالص کردن
chaste
خالص ومهذب
purification
خالص سازی
grossing
غیر خالص
clearer
خالص کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com