English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (36 milliseconds)
English Persian
power خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powering خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
Other Matches
powering خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
power خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powered خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
powers خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش
uninterruptable power supply منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
isolation مبدلی که برای جدا کردن قط عات از اتصال مستقیم با منبع تغذیه الکتریسیته اصلی به کار می رود
ieee Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
voltage source منبع الکتریسیته
iee /s 00 مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
mains electricity منبع الکتریسیته محلی مشتریان
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
shutdown دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
shutdowns دستوری که ویندوز را خاموش میکند و در صورتی که PC سازگار داشته باشد , کامپیوتر را هم خاموش میکند
hard که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
harder که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
hardest که معادل خاموش کردن و سپس روشن کردن مجدد کامپیوتر است
serial مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serials مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
three pin plug ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
monitored مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
shadow RAM ROM به یک قطعه RAMسریع تر در هنگام روشن کردن کامپیوتر
processor پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است
meter power supply امکان ای در ویندوز که میزان توان باتری را در laptop نشان میدهد و نیز می گوید آیا از طریق بالا اجرا میشود یا منبع اصلی الکتریسیته
assembler اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند
host computers کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computer کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
aliunde از منبع دیگر
IEC connector استانداردی برای اتصال سر سوزنه در سوکتی که الکتریسیته اصلی را به کامپیوتر منتقل میکند
source computer کامپیوتر منبع
telephones ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
telephoning ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
telephone ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
telephoned ماشین برای صحبت کردن با کسی یا اتباط با کامپیوتر دیگر
FEP پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
layer استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
layers استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند
positive اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
read in ارسالی داده از منبع خارجی به کامپیوتر اصلی
port مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
Energy Star استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
micro کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
flashed روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
personal محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
surged وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surge وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
surges وسیله الککترونیکی که منبع تغذیه را از قطعه حساس قط ع میکند در صورتی که منبعی را تشخیص دهد که ممکن است باعث آسیب شود
level two cache حافظه پنهان سریع که مناسب با تخته اصلی کامپیوتر است بجز کامپیوتر با پردازنده Pentium Pro که حافظه بخشی از طراحی قطعه پردازنده است
RPC روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود
portable کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود
hybrid circuit نوعی واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آنالوگ
interface استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interfaces استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
remotest روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remote روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remoter روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
general استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
gpib استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
generals استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
warm boot فرایند فریب دادن کامپیوتر بااین تفکر که برق ان با وجودروشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم
chips اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
chip اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
quotation marks کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
relays ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relayed ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
segments قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
unix از طریق اتصال سری به کامپیوتر دیگر
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
chips کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
chip کامپیوتر کامل ساده شامل CPU حافظه و پورتهای ورودی / خروجی روی یک قطعه
cross assembler ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
locals دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
segmentation تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
satellites کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
satellite کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد
internetwork تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
naming services روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
bit map ارایهای از بیت ها که وضعیت خاموش یا روشن بودن انها در ارتباط با ارایهای از چیزهای دیگر است نقشه بیت
dials شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialled شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialed شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dial شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
diode قطعه الکترونیکی که به جریان الکتریک اجازه عبور از یک جهت ونه جهت دیگر میدهد
ups منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
pcm شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
port مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
supervisor ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
supervisors ن میشود که قطعه به درستی کار می رود. 2-بخشی از سیستم عامل کامپیوتر که استفاده از رسانههای جانبی و عملیات cpvرا مرتب میکند
input/output ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
outputs مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
to plug متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
cartridges که قابل نصب در کامپیوتر است و حاوی داده و برنامههای جانیبی ذخیره شده در قطعه ROM است
cartridge که قابل نصب در کامپیوتر است و حاوی داده و برنامههای جانیبی ذخیره شده در قطعه ROM است
to tap ولتاژ مشخص کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
drummed رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
drum رسانه خروجی کامپیوتر که حاوی یک قطعه متحرک و یک کاغذ است که می چرخد و باعث ایجاد الگوهاو متن هایی میشود وقتی که هر دو در جهت مختلف می چرخند
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
alien وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
aliens وسیله جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد به داده روی دیسک از کامپیوترها یا سیستمهای دیگر دسترسی داشته باشد
port سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
anatomize قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
deadlock موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
server که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
SMB که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
line source منبع خطی منبع شبکه
infra red link سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند
fritters قطعه قطعه کردن
fritter قطعه قطعه کردن
fragmenting قطعه قطعه کردن
segments قطعه قطعه کردن
fragment قطعه قطعه کردن
fragments قطعه قطعه کردن
segment قطعه قطعه کردن
spooler برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
crystals قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
outed خاموش کردن
out خاموش کردن
smothers خاموش کردن
quenching خاموش کردن
to switch off خاموش کردن
out- خاموش کردن
smothering خاموش کردن
smothered خاموش کردن
smother خاموش کردن
suffocated خاموش کردن
suffocates خاموش کردن
suffocating خاموش کردن
suffocate خاموش کردن
turn-offs خاموش کردن
extinguishes خاموش کردن
to snuff out خاموش کردن
to put out خاموش کردن
hush خاموش کردن
extinguish خاموش کردن
put out خاموش کردن
extinguishing خاموش کردن
dout خاموش کردن
turn out <idiom> خاموش کردن
turn-off خاموش کردن
turn off خاموش کردن
shut down خاموش کردن و متوقف کردن کارایی ماشین یا سیستم
To extinguish a fire. آتش را خاموش کردن
snuff بافوت خاموش کردن
stifled خاموش کردن فرونشاندن
stifles خاموش کردن فرونشاندن
turn off <idiom> بستن ،خاموش کردن
powered خاموش کردن یک وسیله
to smother a flame شعله ای را خاموش کردن
to laugh down با خنده خاموش کردن
To dye ones hair. موها را خاموش کردن
stifle خاموش کردن فرونشاندن
to talk down خاموش یاساکت کردن
quenches خاموش کردن ترساندن
quench خاموش کردن ترساندن
to blow out alamp خاموش کردن چراغ
powers خاموش کردن یک وسیله
powering خاموش کردن یک وسیله
power خاموش کردن یک وسیله
turn out باکلید خاموش کردن
snub سربالا خاموش کردن
snubbing سربالا خاموش کردن
snubs سربالا خاموش کردن
turn-off خاموش کردن یاشدن
turn off خاموش کردن یاشدن
fight the fire اتش خاموش کردن
turn-offs خاموش کردن یاشدن
quenched خاموش کردن ترساندن
to shut down a reactor راکتوری را خاموش کردن
snubbed سربالا خاموش کردن
server کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
minicomputer کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
radar silence خاموش کردن موقتی رادارها
stills ساکت کردن خاموش شدن
smolders بی اتش سوختن خاموش کردن
stillest ساکت کردن خاموش شدن
still ساکت کردن خاموش شدن
stiller ساکت کردن خاموش شدن
smolder بی اتش سوختن خاموش کردن
power down قطع برق خاموش کردن
stanch خاموش کردن ساکت شدن
smoulders بی اتش سوختن خاموش کردن
smoldering بی اتش سوختن خاموش کردن
light line خط خاموش کردن چراغ خودروها
smoldered بی اتش سوختن خاموش کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com