Dictiornary-Farsi | خانم به تمام معنی است | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
She is a perfect lady . She is a lady in the full sense of the word .	خانم به تمام معنی است


Other Matches

dyed-in-the-wool	به تمام معنی
par excellence	به تمام معنی
he is a man every inch of him	با تمام معنی مرد است
schoolmarm	خانم معلم خانم دبیر
headmistress	خانم مدیر خانم رئیس
schoolma'am	خانم معلم خانم دبیر
headmistresses	خانم مدیر خانم رئیس
mrs. gadabout	د دری خانم هرجایی خانم
missy	دختر خانم خانم
zero compression	روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
acceptation	قبول معنی عرف معنی مصطلح
signifying	معنی دادن معنی بخشیدن
signify	معنی دادن معنی بخشیدن
signifies	معنی دادن معنی بخشیدن
ladies	خانم
ma'am	خانم
mistresses	خانم
missis	خانم
begum	خانم
mistress	خانم
signora	خانم
goodwife	خانم
lady	خانم
dame	خانم
Mrs	خانم
dames	خانم
wife	خانم
madem	خانم
mademe	خانم
gentlewoman	خانم
donna	خانم
gentlewomen	خانم
dona	خانم
missus	خانم
madam	خانم
Madonnas	خانم من
Madonna	خانم من
beta software	نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
doctress	حکیم خانم
head mistress	خانم مدیرمدرسه
head mistress	خانم رئیس
lady killer	خانم قرزن
housewife	خانم خانه
housewives	خانم خانه
lady principal	خانم رئیس
maid	خانم خدمتکار
faille	روسری خانم ها
schoolmistresses	خانم رئیس
ladykin	خانم کوچولو
waitress	خانم پیشخدمت
princesses	شاهزاده خانم
demoiselle	دختر خانم
missy	خانم کوچولو
princess	شاهزاده خانم
gentlewomanlike	خانم وار
senora	بانو خانم
schoolmistress	خانم رئیس
knockout <idiom>	خانم زیبا
terminate	تمام شدن تمام کردن
terminated	تمام شدن تمام کردن
terminates	تمام شدن تمام کردن
princess	شاهدخت شاهزاده خانم
princesses	شاهدخت شاهزاده خانم
senorita	دوشیزه دختر خانم
princesse	شاهدخت شاهزاده خانم
hand bag	کیف دستی خانم ها
electress	خانم انتخاب کننده
She is a very captivating lady .	خانم بسیار گیرایی است
woman doctor	پزشک زن حکیم خانم طبیبه
princesses	مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
princess	مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
cloches	کلاه تنگ وچسبان برای خانم ها
princesse	مثل شاهزاده خانم رفتار کردن
cloche	کلاه تنگ وچسبان برای خانم ها
andromeda	شاهزاده خانم حبشهای که بوسیله پرسوس
adobe type manager	استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster	سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lapped	یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap	یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy	اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
full track	تمام شنی خودرو تمام شنی
panorama	تمام نما اینه تمام نما
panoramas	تمام نما اینه تمام نما
definition	معنی
drift	معنی
meaningful	پر معنی
meaningfully	پر معنی
purporst	معنی
meaning	معنی
meanings	معنی
definitions	معنی
drifted	معنی
meaning less	بی معنی
neer do well or well	بی معنی
significantly	پر معنی
of no significance	بی معنی
innuendo	معنی
drifts	معنی
signification	معنی
synonymous	هم معنی
purport	معنی
purported	معنی
purporting	معنی
drifting	معنی
innuendos	معنی
purports	معنی
significance	معنی
meaningless	بی معنی
unmeaning	بی معنی
dull	بی معنی
semantics	معنی
translation	معنی
hokum	بی معنی
to explain away	معنی
dumb	بی معنی
pointless	بی معنی
dumber	بی معنی
dumbest	بی معنی
dulled	بی معنی
duller	بی معنی
tosh	بی معنی
equipollent	هم معنی
fool begged	بی معنی
significant	پر معنی
irrational	بی معنی
dulls	بی معنی
dulling	بی معنی
dullest	بی معنی
insensate	بی معنی
irrationable	بی معنی
witless	بی معنی
innuendoes	معنی
rigmaroles	بی معنی
abstracting	معنی
rigmarole	بی معنی
frothy	بی معنی
abstract	معنی
abstracts	معنی
effect	معنی
implications	معنی
effecting	معنی
intendment	معنی
effected	معنی
implication	معنی
wastrel	ادم بی معنی
to this effect	باین معنی
sementem	معنی ساده
torpe	معنی مجازی
wish wash	سخن بی معنی
trope	معنی مجازی
meaning	معنی دار
literal	معنی اصلی
scat	اواز بی معنی
intend	معنی دادن
intending	معنی دادن
intends	معنی دادن
suggesting a meaning	افاده معنی
with out rhyme or reason .	بی معنی وقافیه
ideas	مقصود معنی
idea	مقصود معنی
equivalent	مترادف هم معنی
absurd	مزخرف بی معنی
meanings	معنی دار
meaningful	معنی دار
that is to say	بدین معنی که
meaningfully	معنی دار
significant figure	رقم با معنی
significative	معنی دار
to bear a meaning	معنی دادن
jargon	سخن بی معنی
anglo	پیشوند به معنی
equivalents	مترادف هم معنی
moral	پند معنی
affirmative	به معنی "بله "
fall into place	معنی گرفتن
semantics	معنی شناسی
abstract noun	اسم معنی
grammatical sense	معنی دستوری
Anglo-	پیشوند به معنی
modification	تصرف در معنی
inutility	اوم بی معنی
pith	پر معنی وعمیق
insignificancy	بی معنی گری
ambiguity	گنگی معنی
ambiguities	گنگی معنی
inexpessive	بی اثر بی معنی
in letter and in spirit	ئر لفظ و در معنی
jade	مرد بی معنی
senses	شعور معنی
amphibolic	دارای دو معنی
sensed	شعور معنی
dead dog	ادم بی معنی
frothily	بطوربی معنی
figurative sense	معنی مجازی
fandangle	چیزبی معنی
ASH	معنی این لغت چیست ؟
falderal	چیز بی معنی
falderol	چیز بی معنی
falderol	کلمه بی معنی
by extension	باتعمیم معنی