Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (7 milliseconds)
English
Persian
half way houses
خانههای امادگی
Other Matches
readiness condition
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
bungalow
خانههای ییلاقی
bungalows
خانههای ییلاقی
terraces
ردیف خانههای بهم پیوسته
terrace
ردیف خانههای بهم پیوسته
white squate weakness
ضعف خانههای سفیدرنگ شطرنج
atrium
اطاق میانی خانههای روم قدیم
black square weakness
ضعف خانههای سیه رنگ شطرنج
magic square
چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
contiguous
خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
asynchronous
در یک شبکه با استفاده از خانههای داده با اندازه ثابت
garbage collection
پاک کردن خانههای بلااستفاده حافظه در یک فایل
defense readiness condition
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
wanigan
خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
air defense readiness
وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
trick or treat
قاشق زنی وکاسه زنی دم درب خانههای مردم
kelter
امادگی
kelter or kilter
امادگی
conditioning
امادگی
proneness
امادگی
preparedness
امادگی
form
امادگی
formed
امادگی
forms
امادگی
penchant
امادگی
readiness
امادگی
preparation
امادگی
predispostion
امادگی
tautness
امادگی
qualification
امادگی
preparations
امادگی
cover
امادگی
coverings
امادگی
covers
امادگی
disposition
امادگی
susceptibility
امادگی
hot
امادگی کامل
hotter
امادگی کامل
physical fitness
امادگی جسمانی
preparatory interval
دوره امادگی
indisposedness
عدم امادگی
erg
2- امادگی ذاتی
operational readiness
امادگی عملیاتی
reading readiness
امادگی خواندن
condition of readiness
شرایط امادگی
peak up
در اوج امادگی
third degree of readiness
امادگی درجه سه
work out
تمرین امادگی
combat readiness
امادگی رزمی
liability to disease
تعهد امادگی
state of alert
وضعیت امادگی
unreadiness
عدم امادگی
second degree of readiness
امادگی درجه دو
training camp
اردوی امادگی
law of readiness
قانون امادگی
hottest
امادگی کامل
insusceptibility
عدم امادگی
availability
زمان امادگی
peripheral
دوره امادگی
reconditioning
تجدید امادگی
readiness
امادگی رزمی
medical fitness
امادگی پزشکی
preparatory schools
اموزشگاه امادگی
vigilance
امادگی چالاکی
preparatory school
اموزشگاه امادگی
indispositions
عدم امادگی
indisposition
عدم امادگی
level of readiness
سطح امادگی رزمی
peripheral course
دوره امادگی نظامی
flyable dud
بدون امادگی رزمی
fourth degree of readiness
امادگی درجه چهار
operational performance category
طبقه امادگی عملیاتی
operational performance category
امادگی عملیاتی از طبقه
materiel readiness
امادگی رزمی وسایل
habilitation
لباس پوشاندن امادگی
physical fitness
امادگی عمومی جسمانی
distensibility
امادگی برای بادکردن
readiness
اماده باش امادگی
data set ready
امادگی مجموعه داده ها
preparations
امادگی اماده سازی
ingenuity
امادگی برای اختراع
accessibility
امادگی برای پذیرایی
school readiness
امادگی ورود به مدرسه
lurching
امادگی شکست فاحش
lurches
امادگی شکست فاحش
lurched
امادگی شکست فاحش
readiness category
درجه امادگی رزمی
preparation
امادگی اماده سازی
data terminal ready
امادگی ترمینال داده
lurch
امادگی شکست فاحش
condition of readiness
وضعیت امادگی رزمی
combat ready
دارای امادگی رزمی
condition code
کد وضعیت امادگی اقلام
readiness category
نوع امادگی رزمی
reagency
امادگی برای واکنش یا معرفی
teachability
امادگی جهت یاد گرفتن
readiness to report
امادگی برای پاسخ دادن
opposability
امادگی برای روبرو گذاشتن
fluctuability
امادگی برای بالاوپایین رفتن
sight-reading
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reads
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight read
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read
بدون امادگی قبلی اجراکردن
haemophillia
امادگی بخون رفتن زیاد
terraced houses
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
thin
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
removability
ناپایداری امادگی برای برداشته شدن
ready solubility in water
امادگی برای زودحل شدن دراب
army ready material program
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
insuperability
عدم امادگی برای از میان برداشتن
snug down
امادگی قبل از ورود به دریای طوفانی
communicativeness
امادگی برای رساندن خبر پرگویی
inseparability
عدم امادگی برای جدا شدن
materiel readiness
میزان امادگی جنگ افزارها وتجهیزات
inerrability
معصومیت عدم امادگی برای خطاکردن
mission ready
اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
irresponsiveness
عدم امادگی برای پاسخ دادن
flight readiness firing
ازمایش سریع امادگی پرتاب موشک
impressionability
امادگی برای تحت تاثیر قرارگرفتن
vitrescence
امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
war footing
حالت اماده باش در ارتش امادگی رزمی
dtr
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده
road test
ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
impulsiveness
امادگی برای کار کردن یا نیروی انی
inductility
عدم امادگی برای لوله شدن اقامه
plea of tender
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
put and take fishing
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
condensability
قابلیت انقباض یاتکثیف-امادگی برای منقبض شدن
civilian preparedness for war
اماده کردن مردم برای جنگ امادگی غیرنظامیان
residential investments
سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
ground
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
cell relay
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
contractibility
قابلیت انقباض- امادگی برای جمع شدن یاکوچک شدن
availability factor
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
record
کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
availability
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
flight test
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
unit categories
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
flying status
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
operating level
سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
asynchronous computer
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com