English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
summer house خانه باغچه دار
Search result with all words
summer house خانه ییلاقی باغچه دار
garden design طرح باغی [با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
Other Matches
gardened باغچه
beds باغچه
bed باغچه
garden باغچه
gardens باغچه
garden plot باغچه
crofts باغچه
croft باغچه
flower bed باغچه
jardin anglo-chinois باغچه طبیعی
rosery باغچه گل سرخ
parterre باغچه گلکاری
conservative wall دیوار باغچه
to lay out باغچه بندی کردن
lay out باغچه بندی ترتیب
rock gardens باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
conceit [بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
rock garden باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
bengal cottage [باغچه ای با دیوارهای کاهگلی در اواسط قرن نوزده اروپا]
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
cellular لانه زنبوری خانه خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
honey comb خانه خانه کردن
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
range یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
lar خانه
housing خانه ها
pigeon hole خانه
honeycombs خانه خانه
honeycomb خانه خانه
cells خانه
houseroom جا در خانه
pigeon-hole خانه
lares خانه
materfamilias زن خانه
pigeon-holes خانه
furnace house خانه
cell خانه
pieds-a-terre خانه
pied-a-terre خانه
room خانه
rooms خانه
shacks خانه
within doors در خانه
lodged خانه
door-to-door خانه به خانه
tersellated خانه خانه
door to door خانه به خانه
lodge خانه
roommates هم خانه
roommate هم خانه
lodges خانه
houseless بی خانه
shack خانه
quarterage خانه
cellular خانه خانه
domicile خانه
domiciles خانه
her house خانه اش
her house خانه ان زن
i was under his roof در خانه
checkered خانه خانه
alveolate خانه خانه
sockets خانه
cellulated خانه خانه
house خانه
cloisonne خانه خانه
dwelling خانه
dwellings خانه
housed خانه
houses خانه
socket خانه
double-fronted خانه دو در
homes خانه
home خانه
unsheltered <adj.> بی خانه
housewifely خانه دار
insectarium حشره خانه
i wrote home برای خانه
bawdy house فاحشه خانه
luft خانه فرار
husbandman سرپرست خانه
hub or hub by خانه دار
lupanar فاحشه خانه
mansion house خانه ارباب
lupanar جنده خانه
majordomo بزرگتر خانه
housewifery خانه دار
insectary حشره خانه
alveolus شش خانه حبابچه
armory اسلحه خانه
landlouper خانه بدوش
departments وزارت خانه
builders خانه ساز
landloper خانه بدوش
lake0dwelling خانه دریاچهای
bawdy house جنده خانه
department وزارت خانه
kibitka خانه تاتار
keep in در خانه ماندن
keep house در خانه ماندن
active cell خانه کاری
secretariate دبیر خانه
frater سفره خانه
disorderly house خانه بدنام
dishouse بی خانه کردن
goodwife کدبانوی خانه
delivery to the home تحویل در خانه
dacha خانه ییلاقی
grummet شاگرد خانه
custom house گمرک خانه
gynaeceum خانه اندرونی
convalescent home نقاهت خانه
disorderly house فاحشه خانه
domatophobia خانه هراسی
domicil مقر خانه
earth house خانه زیرزمینی
freemasons hall فراموش خانه
dwelling house خانه مسکونی
fuse block خانه فیوز
dwelling construction خانه سازی
door lock کلید خانه
domiciliate خانه مسکن
domiciliary مربوط به خانه
gambling house قمار خانه
gaming house قمار خانه
coffeehouse قهوه خانه
home born خانه زاد
coffee shop قهوه خانه
cabana خانه کوچک
butler pantry ابدار خانه
brick yard اجرپز خانه
house to get خانه اجارهای
house to let خانه اجارهای
house top بام خانه
bordel فاحشه خانه
bookbindery صحاف خانه
bindery صحاف خانه
house work خانه داری
house agent دلال خانه
camera obscura تاریک خانه
caserne سرباز خانه
coffee room خوارک خانه
coffee house قهوه خانه
coach house درشکه خانه
coach house کالسکه خانه
homebred خانه پرورده
chop house خوراک خانه
homemaker خانه دار
chequer خانه شطرنج
chancery دفتر خانه
baby house عروسک خانه
household art فن اداره خانه
housework کار خانه
double-pile house خانه دو خوابه
English cottage خانه ویلایی
farm-house خانه رعیتی
hermitage خانه زاهد
out <adv.> بیرون از خانه
colombarium کبوتر خانه
checker خانه شطرنج
loony bin دیوانه خانه
loony bins دیوانه خانه
reading room قرائت خانه
reading rooms قرائت خانه
Outside the house. بیرون از خانه
The house burned down . خانه سوخت
almshouse یتیم خانه
bastel خانه مستحکم
bastle خانه مستحکم
bell-cote ناقوس خانه
bell-gable ناقوس خانه
bangaloid growth خانه ییلاقی
bordello [American E] فاحشه خانه
house of ill repute فاحشه خانه
bordello [American E] جنده خانه
house of ill repute جنده خانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com