English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
flight square خانه فرار شطرنج
Other Matches
luft خانه فرار
squaring خانه شطرنج
checker خانه شطرنج
chequer خانه شطرنج
square خانه شطرنج
squared خانه شطرنج
squares خانه شطرنج
weak square خانه ضعیف شطرنج
strong squar خانه قوی شطرنج
sicilian attack حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
lam فرار کردن گریختن فرار
lamming فرار کردن گریختن فرار
lams فرار کردن گریختن فرار
desert کویر فرار کردن ترک پست کردن از خدمت فرار کردن
deserting کویر فرار کردن ترک پست کردن از خدمت فرار کردن
deserts کویر فرار کردن ترک پست کردن از خدمت فرار کردن
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
range یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb خانه خانه کردن
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
volatile فرار
subtile فرار
escaped فرار
escapement فرار
mercurial فرار
bridge escape فرار از پل
defection فرار
escape فرار
to take flight فرار
evasive فرار
drive فرار گل زن
drives فرار گل زن
transgressor فرار و
leg bail فرار
loup فرار
escaping فرار
scape فرار
escapes فرار
breakaway فرار
volatility product فراورده فرار
escapologists اهل فرار
volatile storage حافظه فرار
volatile storage انباره فرار
escape trunk دهلیز فرار
volatile memory حافظه فرار
volatile file پرونده فرار
volatile file فایل فرار
volatile compound ترکیب فرار
escape فرار کردن
volatility product محصول فرار
escapologist اهل فرار
getaway گریز فرار
escape mechanism وسیله فرار
escape hatch دریچه فرار
escapable فرار کردنی
scarper فرار کردن
bolt-hole راه فرار
escape velocity سرعت فرار
bolt-holes راه فرار
getaways گریز فرار
scarpered فرار کردن
scarpering فرار کردن
scarpers فرار کردن
flight of capital فرار سرمایه
postern راه فرار
abscond فرار کردن
fugitive ناپایدار فرار
fugitives ناپایدار فرار
desertion فرار بیوفایی
desertion فرار از خدمت
skip of the mat فرار از تشک
absconding فرار کردن
flyaway فرار فراری
loup فرار کردن
guys فرار گریز
guy فرار گریز
scape وسیله فرار
scape فرار کردن
hot money پول فرار
to run away فرار کردن
absconded فرار کردن
fugitively بطور فرار
fugitiveness تمایل به فرار
trailing edge لبه فرار
absconds فرار کردن
flees فرار کردن
fleeing فرار کردن
flee فرار کردن
get away فرار برو
nonvolatile غیر فرار
skedaddle فرار کردن
scape of molecules فرار ملکول ها
centrifugal فرار از مرکز
escapes فرار کردن
escaped گریز فرار
capital flight فرار سرمایه
escape فرار از خاک
tax evasion فرار از مالیات
escape گریز فرار
escaped فرار کردن
escaped فرار از خاک
jailbreaks فرار از زندان
jailbreak فرار از زندان
escapes فرار از خاک
to run off فرار کردن
to run away فرار کردن
to elope فرار کردن
fled فرار کرده
escapes گریز فرار
escaping فرار کردن
escaping فرار از خاک
escaping گریز فرار
brain drain فرار مغزها
escapism فلسفه فرار
get away <idiom> فرار کردن
scudding فرار از باد
I made good my escape . موفق به فرار شد
fly گریختن از فرار کردن از
shoos باکیش فرار دادن
eloping گریختن فرار کردن
skulking از زیرمسئولیت فرار کردن
tax loopholes روزنههای فرار مالیاتی
To beak jail . از زندان فرار کردن
shooing باکیش فرار دادن
shooed باکیش فرار دادن
breach of prison جرم فرار از زندان
blockage راه فرار را بستن
nonvolatile storage حافظه غیر فرار
He ran away from scool . از مدرسه فرار کرد
skulk از زیرمسئولیت فرار کردن
skulked از زیرمسئولیت فرار کردن
shoo باکیش فرار دادن
eloping فرار کردن با معشوق
elopes گریختن فرار کردن
skulks از زیرمسئولیت فرار کردن
elope گریختن فرار کردن
elope فرار کردن با معشوق
bleeds فرار کردن یک سیال
volatile oils روغنهای فرار یا بخارشدنی
bleed فرار کردن یک سیال
give someone the slip <idiom> از کسی فرار کردن
give out <idiom> اجازه فرار دادن
eloped فرار کردن با معشوق
eloped گریختن فرار کردن
elopes فرار کردن با معشوق
tax evasion فرار از پرداخت مالیات
They escaped under cover of darkness. درتاریکی شب فرار کردند
turn tail <idiom> فرار از خطر یا مشکل
blockages راه فرار را بستن
rook رخ شطرنج
rooks رخ شطرنج
chess شطرنج
chequer شطرنج
al fil شطرنج
photonegative فرار کننده ودوشونده از نور
To block the escape routes. راههای فرار را مسدود کردن
preconcert قبلا فرار ومدار گذاردن
To turn tail . To show a clean pair of heels . فرار را بر قرار ترجیح دادن
kicking فرار ناگهانی درپایان مسابقه دو
transaction in order معامله به قصد فرار از دین
skirl بسرعت باد فرار کردن
malingering تعارض به منظور فرار ازخدمت
to overrun one's creditors از دست بستانکاران فرار کردن
kicks فرار ناگهانی درپایان مسابقه دو
kick فرار ناگهانی درپایان مسابقه دو
kicked فرار ناگهانی درپایان مسابقه دو
pawning پیاده شطرنج
chess oscar اسکار شطرنج
bad bishop فیل بد شطرنج
chequer wise شطرنج وار
chessman مهره شطرنج
chessomania شیفتگی شطرنج
chessist شطرنج دوست
chess board صفحه شطرنج
bishop pairs دو فیل شطرنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com