English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
English Persian
mobile home خانه متحرک
mobile homes خانه متحرک
Search result with all words
fusuma [چارچوب متحرک در خانه های ژاپنی]
Other Matches
oogamous دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
operating slide دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
garde manger سرد خانه اشپز خانه
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
range یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb خانه خانه کردن
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
remote متحرک
ambulant متحرک
floating متحرک
bascule bridge پل متحرک
remoter متحرک
remotest متحرک
vagile متحرک
vagility متحرک
mobile متحرک
drawbridges پل متحرک
drawbridge پل متحرک
mobiles متحرک
locomotory متحرک
moving متحرک
movable bridge پل متحرک
movable dam سد متحرک
moveable متحرک
dynamically متحرک
dynamic متحرک
lock سد متحرک
locks سد متحرک
flying lines لولههای متحرک
mobile defense پدافند متحرک
floating capital سرمایه متحرک
travelling load بار متحرک
hot money پول متحرک
adjustable conduit attachment fixture آویز متحرک
locomotor جنبده متحرک
moving stairway پلکان متحرک
locomotive متحرک لوکوموتیو
mobile charge بار متحرک
airmobile متحرک هوایی
hauling part قسمت متحرک
on the wing سیار متحرک
nephroptosis کلیه متحرک
moving loads بارهای متحرک
flying machine بارفیکس متحرک
turret برج متحرک
turrets برج متحرک
moving average میانگین متحرک
bascule bridge پل متحرک باسکولی
piston میله متحرک
moving head با نوک متحرک
movable head با نوک متحرک
mobile warfare جنگ متحرک
mobile turnable ladder نردبان متحرک
mobile station فرستنده متحرک
mobile reserve احتیاط متحرک
mobile phase فاز متحرک
escalator پله متحرک
moving staircase پله متحرک
mobiles جنگ متحرک
drawbridge دریچه متحرک
drawbridges دریچه متحرک
jib بازوی متحرک
jibbed بازوی متحرک
jibbing بازوی متحرک
jibs بازوی متحرک
animation نقاشی متحرک
animations نقاشی متحرک
undersea متحرک در زیراب
mobile جنگ متحرک
fluids مایع متحرک
fluid مایع متحرک
booms بازوی متحرک
booming بازوی متحرک
boomed بازوی متحرک
jack knife bridge پل متحرک تاشو
moving stairway پله متحرک
swirl گرداب متحرک
swirled گرداب متحرک
swirling گرداب متحرک
swirls گرداب متحرک
stepladder نردبان متحرک
escalator : پلکان متحرک
escalator پله متحرک
escalator پلکان متحرک
escalators : پلکان متحرک
escalators پله متحرک
escalators پلکان متحرک
gangway پلکان متحرک
boom بازوی متحرک
sedentary غیر متحرک
adjusting lever اهرم متحرک
vacillant متحرک اونگی
undersurface متحرک درزیرسطح
travelling crane جرثقیل متحرک
breech block carrier الات متحرک
stepladders نردبان متحرک
transient target هدف متحرک
floating متحرک برروی اب
cabin scooter قفسه متحرک
pistons میله متحرک
crankpin یاتاقان متحرک
crossing target هدف متحرک
spermatozoid یاخته نر و متحرک
counter-poise پل متحرک باسکولی
walking dictionary فرهنگ متحرک
walking library کتابخانه متحرک
adjustable support پایه متحرک
adjustable shelf صفحه متحرک
adjustable seat صندلی متحرک
quicksand ماسه متحرک
slide غلاف متحرک
slides غلاف متحرک
adjustment pedal پدال متحرک
adjustment slide فلز متحرک
sliding چهارچوب متحرک
zoogamete جنس متحرک
working fluid سیال متحرک
adjustment wheel چرخ متحرک
wanding kidney کلبه متحرک
living corpse مرده متحرک
slipknot گره متحرک
diarthrosis مفصل متحرک
draw arch طاق پل متحرک
escalade پله متحرک
gangways پلکان متحرک
escalator پلکان متحرک
abarticulation مفصل متحرک
roll kitchen اشپزخانه متحرک
floating bridge پل متحرک موقتی
floating crane جرثقیل متحرک
propelled mine مین متحرک
mobile plant دستگاه متحرک
quadrantal davit جرثقیل متحرک
bailey bridge پل متحرک وموقتی
floating kidney کلیه متحرک
moving staircase پلکان متحرک
dynamic balay حمایت متحرک
gradient مدرج متحرک
fluid capital سرمایه متحرک
floating tool holder ابزارگیر متحرک
gradients مدرج متحرک
sliding wedge کشوی متحرک
dynamic economy اقتصاد متحرک
slide valve سوپاپ متحرک
floating tool ابزار متحرک
semimobile نیمه متحرک
slide valve دریچه متحرک
locomotives متحرک لوکوموتیو
moving stairways پلکان های متحرک
airmobile operations عملیات متحرک هوایی
moving staircases پلکان های متحرک
moving stairs {pl} پلکان های متحرک
flying levels افق تراز متحرک
bascule اهرام یا لنگرپل متحرک
escalators پله های متحرک
versatile متحرک متنوع و مختلط
creeping mine مین متحرک ازاد
automobile ماشین متحرک خودکار
automobiles ماشین متحرک خودکار
airmobile column ستون متحرک هوایی
bottom boom بازوی متحرک جراثقال
bed load بار متحرک بستر
float fishing ماهیگیری با قایق متحرک
bag check دریچه پردهای متحرک
moving stairs {pl} پله های متحرک
hanging ladder چوب بست متحرک
elevators مکان افقی متحرک
moving stairways پله های متحرک
elevator مکان افقی متحرک
moving staircases پله های متحرک
crossing target هدفهای متحرک عرضی
adjustable ceiling fixture آویز سقفی متحرک
escalators پلکان های متحرک
electromotive متحرک بوسیله برق
kinetic sculpture پیکره سازی متحرک
stereopticon سینمای غیر متحرک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com