Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
colonia
خانه های رومی
colonica
خانه های رومی
Search result with all words
cavaedium
[پیش حیاط در خانه های رومی]
lararium
[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
Other Matches
romanesque
رومی وابسته به تمدن رومی
lady help
زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole
کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house
تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
homebody
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
our neighbour door
کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine
پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft
عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
hound's tooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check
طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycomb
ارایش شش گوش خانه خانه کردن
Honey comb design
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
ogive
رومی
Roman
رومی
Romans
رومی
romanesque vault
طاق رومی
arm roll and grapevine
بغل رومی
hart wort
انجدان رومی
romanesque
ازنژاد رومی
romanesque
بسبک رومی
carcer
آماجگاه رومی ها
steelyard
قپان رومی
mountian spinach
اسفناج رومی
excubitorium
خوابگاه رومی
acrus
طاق رومی
Latin cross
صلیب رومی
romish
رومی وار
romanic
زبان رومی
legion
سپاه رومی
domus
سرای رومی
legions
سپاه رومی
lovage
انجدان رومی
lyrae
چنگ رومی
lyra
چنگ رومی
ogive
طاق رومی
oilstone
سنگ رومی
Roman numeral
اعداد رومی
mastic
کندر رومی
celtic nard
سنبل رومی
cavy
ارنب رومی
pimpernel
بادیان رومی
Roman numerals
ارقام رومی
bagnio
فاحشه خانه جنده خانه
weigh house
قپاندار خانه ترازودار خانه
garde manger
سرد خانه اشپز خانه
cellular
لانه زنبوری خانه خانه
hollow square
[گچ بری هرمی رومی]
castrum
[کمپ نیروهای رومی]
caldarium
گرمخانه در حمام رومی
neo romanesque
رومی وار نوین
greek catholic
عضوکلیسای کاتولیک رومی
neronian
وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
popish
وابسته بکاتولیک رومی
Roman numeral
عدد رومی
[ریاضی]
false ogive
سپر رومی گلوله
leg ride and far leg hook
بغل رومی بااستفاده از پا
anise
بادیان رومی انیسون
romanic
متکلم بزبان رومی
Romans
لاتین حروف رومی
Roman
لاتین حروف رومی
ogive arch
طاق رومی قوس جناغی
double cone
[ابزار بند رومی مخروطی شکل]
romih variation
واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
hypaethrum
[پنجره نیم گرد کوچک رومی]
protasis
نخستین قسمت درام قدیم رومی
cell
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cells
جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house
خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
vesta
الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
knotted shaft
[ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
Frigi darium
[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
Golden House
[سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
praetorian
وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
Hirsau style
[نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
aniseed
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
lavage
انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
formulas
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
ides
روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
municipium
شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
ogive
طاق رومی
[این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
range
یک خانه یا تعدادی خانه
ranges
یک خانه یا تعدادی خانه
ranged
یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb
خانه خانه کردن
the house is in my possession
خانه در تصرف من است خانه در دست من است
fasces
یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
Roman law
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
fasces
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
papalize
پاپ ماب کردن رومی کردن
ogive
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
lattice design
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
lar
خانه
lodged
خانه
lodge
خانه
housing
خانه ها
door-to-door
خانه به خانه
door to door
خانه به خانه
roommates
هم خانه
materfamilias
زن خانه
within doors
در خانه
roommate
هم خانه
lodges
خانه
honeycombs
خانه خانه
shack
خانه
shacks
خانه
pigeon hole
خانه
pigeon-hole
خانه
tersellated
خانه خانه
checkered
خانه خانه
pigeon-holes
خانه
quarterage
خانه
cellular
خانه خانه
houseless
بی خانه
honeycomb
خانه خانه
lares
خانه
i was under his roof
در خانه
alveolate
خانه خانه
house
خانه
cellulated
خانه خانه
cell
خانه
socket
خانه
cells
خانه
room
خانه
furnace house
خانه
double-fronted
خانه دو در
houses
خانه
cloisonne
خانه خانه
housed
خانه
sockets
خانه
rooms
خانه
domicile
خانه
pieds-a-terre
خانه
pied-a-terre
خانه
dwellings
خانه
homes
خانه
dwelling
خانه
houseroom
جا در خانه
home
خانه
her house
خانه ان زن
unsheltered
<adj.>
بی خانه
domiciles
خانه
her house
خانه اش
home born
خانه زاد
materfamilias
بانوی خانه
coach house
درشکه خانه
chop house
خوراک خانه
butler pantry
ابدار خانه
coffee house
قهوه خانه
coffee room
خوارک خانه
materfamilas
بانوی خانه
coffee shop
قهوه خانه
coach house
کالسکه خانه
luft
خانه فرار
lupanar
فاحشه خانه
chancery
دفتر خانه
chequer
خانه شطرنج
majordomo
بزرگتر خانه
mansion house
خانه ارباب
camera obscura
تاریک خانه
caserne
سرباز خانه
cabana
خانه کوچک
lupanar
جنده خانه
coffeehouse
قهوه خانه
homemaker
خانه دار
hub or hub by
خانه دار
husbandman
سرپرست خانه
gynaeceum
خانه اندرونی
grummet
شاگرد خانه
i wrote home
برای خانه
insectarium
حشره خانه
insectary
حشره خانه
goodwife
کدبانوی خانه
keep house
در خانه ماندن
housewifery
خانه دار
housewifely
خانه دار
homebred
خانه پرورده
house agent
دلال خانه
house to get
خانه اجارهای
house to let
خانه اجارهای
house top
بام خانه
house work
خانه داری
gaming house
قمار خانه
household art
فن اداره خانه
gambling house
قمار خانه
keep in
در خانه ماندن
kibitka
خانه تاتار
domiciliary
مربوط به خانه
domicil
مقر خانه
domatophobia
خانه هراسی
disorderly house
فاحشه خانه
disorderly house
خانه بدنام
dishouse
بی خانه کردن
delivery to the home
تحویل در خانه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com