English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
black ash خاکستر سیاه
Other Matches
cinder خاکستر خاکستر کردن
cinders خاکستر خاکستر کردن
ash خاکستر شدن خاکستر
basalt نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
slag خاکستر
ashes خاکستر
ash خاکستر
sinter خاکستر
incinerate خاکستر کردن
tuff خاکستر اتشفشانی
potash شخار خاکستر
incinerated خاکستر کردن
cinderous خاکستر مانند
incinerates خاکستر کردن
incinerating خاکستر کردن
gleed خاکستر گرم
wood ash خاکستر چوب
fly ash خاکستر بادی
fly ash خاکستر پرا
ash خاکستر کردن
slag درده خاکستر
ash-pit خاکستر دان
pumicite خاکستر اتشفشانی
ash tire خاکستر گرم
potass شخار خاکستر
black holes حفره سیاه چاله سیاه
black hole حفره سیاه چاله سیاه
ethiops سیاب سیاه جیوه سیاه
sable رنگ سیاه لباس سیاه
smutted whcat گندم سیاه یا زنگ سیاه
bold face طرح سیاه حرف سیاه
sables رنگ سیاه لباس سیاه
embers اخگر خاکستر گرم
cirerar yurn فرف خاکستر مرده
ashpit چاله مخصوص خاکستر
ash-chest خاکستر نگه دار
ash volcanic خاکستر انش نشان
ember اخگر خاکستر گرم
columbarium جای نگهداری خاکستر مردگان
to d. down a fire اتش رازیر خاکستر کردن
flyash خاکستر حاصل از زغال سنگ
urn گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urns گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
ashen شبیه خاکستر مربوط به چوب درخت زبان گنجشک
cinerarium [گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
bone china چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
black body radiation تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
fettling شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
chemical wash کهنه شور یا دواشور نمودن فرش با کلر و خاکستر چوب جهت ملایم کردن رنگ ها و افزایش طول عمر ظاهری و غیر حقیقی فرش
pitchy سیاه
blackest سیاه
blacks سیاه
pitch dark سیاه
grimy سیاه
dogwood سیاه ال
sooty سیاه
bog سیاه اب
ebon سیاه
bogs سیاه اب
marsh سیاه اب
night black سیاه
marshes سیاه اب
sad coloured سیاه
blacker سیاه
swamps سیاه اب
mossy سیاه اب
jetty سیاه
black سیاه
Negro سیاه
glaucoma اب سیاه
Negroes سیاه
jet-black سیاه سیاه
jetties سیاه
swamp سیاه اب
quagmires سیاه اب
quagmire سیاه اب
swamping سیاه اب
swamped سیاه اب
blacked سیاه
black sheet ورق سیاه
black wash رنگ سیاه
black wool پشم سیاه
shame on you! <idiom> رویتان سیاه
black shortness ترک سیاه
black propaganda تبلیغات سیاه
black short شکستگی سیاه
saracen corn گندم سیاه
zonked سیاه مست
bone black عاج سیاه
buck wheat گندم سیاه
boldface حروف سیاه
blackcock باقرقره سیاه نر
blackcap کاکل سیاه
hohlraum جسم سیاه
french wheat گندم سیاه
blackbody جسم سیاه
blackamoor سیاه زنگی
I was put to shame. I was shame-stricken. رو سیاه شدم
black coffee قهوه سیاه
fuel oil نفت سیاه
black powder باروت سیاه
black load سرب سیاه
black body جسم سیاه
black bile صفرای سیاه
donjon سیاه چال
black anneal سیاه گداختن
blach hulled سیاه پوست
bitumen macadam ماکادام سیاه
biotite میکای سیاه
begrime سیاه کردن
aniline black سیاه انیلینی
achromatic سیاه و سفید
caraway زیره سیاه
black brittleness ترک سیاه
livers جگر سیاه
black book کتاب سیاه
black list فهرست سیاه
black list لیست سیاه
black liqour شربت سیاه
black light نور سیاه
black level تراز سیاه
black letter حرف سیاه
black brittleness شکستگی سیاه
black lead سرب سیاه
black gang غلام سیاه
black finish پوشش سیاه
bottle-dungeon سیاه چال
black eyed سیاه چشم
black diamond الماس سیاه
black cap کلاه سیاه
liver جگر سیاه
sadly dressed سیاه پوش
pertussus سیاه سرفه
pertussis سیاه سرفه
oubliette سیاه چال
nigritian سیاه افریقایی
nigrify سیاه کردن
nigrescent سیاه شونده
nigrescence سیاه شدگی
the black sea دریای سیاه
nigella seed زیر سیاه
nigella seed سیاه دانه
niello مینای سیاه
niello سیاه قلم
niellist سیاه قلم
to black out سیاه کردن
negrophilism سیاه دوستی
negrophil سیاه دوست
negro slave غلام سیاه
the black race نژاد سیاه
tamarack سیاه کاج
sabled سیاه پوش
robed in bleck سیاه پوشیده
robed in bleck سیاه پوش
red cent پول سیاه
schorl کهربای سیاه
quercitron بلوط سیاه
scoter مرغابی سیاه
sealing coat روکاری سیاه
plumbago سرب سیاه
plumbaginous مانندسرب سیاه
platinum black پلاتین سیاه
substantia nigra جسم سیاه
sycamine توت سیاه
piper nigrum فلفل سیاه
to wear willow سیاه پوشیدن
negress زن سیاه پوست
pissed سیاه مست
ethiops مهجون سیاه
ethiopian سیاه پوست
ethiope سیاه پوست
eriochrome black سیاه اریوکروم
negrillo کوتوله سیاه
dunggeon سیاه چال
doit پول سیاه
darky سیاه زنگی
dark coloured سیاه رنگ
d.'s cow سوسک سیاه
crowberry سنگروی سیاه
Congo یکجورچای سیاه
sozzled سیاه مست
colly سیاه کردن
stoned سیاه مست
chiaroscurist سیاه قلمکار
jet-black سیاه شبقی
black eyes چشم سیاه
viper's grass سفورجنه سیاه
wash drawing ابرنگ سیاه
water proofed mortar اهک سیاه
melanuria پیشاب سیاه
melanotic سیاه پوست
melanite لعل سیاه
black and white سیاه و سفید
melanic سیاه پوست
mammy دده سیاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com