Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
English
Persian
to broad cast information
خبری که درهمه جا منتشرشود
Other Matches
far and wide
درهمه جا
at all points
درهمه جا
anytime
<adv.>
درهمه اوقات
any time
<adv.>
درهمه اوقات
at any time
<adv.>
درهمه اوقات
immanency
حضور درهمه جا
immanence
حضور درهمه جا
at all times
درهمه اوقات
everywhere
درهمه جا درهرقسمت
through thick and thin
درهمه حالی
whether or not
درهمه حال
at all hours
<adv.>
درهمه اوقات
idiotism
بی خبری
up hill and down dale
دردره وماهور درهمه جا
news agencies
آژانس خبری
information capacity
فرفیت خبری
news agency
آژانس خبری
intelligence signal
پیام خبری
ignorance
بی خبری ناشناسی
There is something in the air.
یک خبری هست
notice board
تابلوی خبری
press report
گزارش خبری
items
قطعه خبری
item
قطعه خبری
to have a finger in every pie
درهمه کاری دخالت کردن
world wide
مشهور جهان متداول درهمه جا
to broadcast seed
تخمی که درهمه جا پاشیده شود
ubiquitous
همه جا حاضر موجود درهمه جا
predicate
خبری خبر دادن
predicates
خبری خبر دادن
predicating
خبری خبر دادن
predicated
خبری خبر دادن
articles
پیامی در یک گروه خبری
dow jones/retrieval service
سرویس خبری دو جونز
article
پیامی در یک گروه خبری
it was all quiet in london
درلندن خبری نبود
exhaustively
چنانکه درهمه جزئیات واردشودیابحث کند
drown one's sorrows
<idiom>
مس میکند که بی خبری سراغش بیاید
I havent heard of her for a long time.
مدتها است از او خبری ندارم
to catch napping
در حال غفلت و بی خبری گرفتن
wisenheimer
کسیکه معلومات سطحی درهمه چیز دارد
full timer
بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
immanent
دارای نفوذ کامل درسرتاسرجهان درهمه جاحاضر
this word occurs in gulistan p
این واژه درهمه جای گلستان دیده میشود
think piece
مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
platonic cycle or year
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
biz
نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
list
سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
comp
نوعی گروهای خبری که حاوی بخشهایی درباره کامپیوتر و برنامه نویسی کامپیوتری هستند
spam
مقالهای که به بیشتر از یک گروه خبری پست شود و بنابراین حاوی پیام های تجارتی است
phenolic epoxy
خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
she is a rosrtam in petticoats
درهمه چیز مانندرستم است جز اینکه زن است
news reader
نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
coincidence circuit
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
rosettes
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosette
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
To pass the news by word of mouth .
خبری را در دهان به دهان پخش کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com