English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (9 milliseconds)
English Persian
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
Other Matches
ra خدای افتاب مصریان قدیم
oceanus خدای دریا خدای اقیانوس
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
asclepius خدای طب
the a of days خدای ازلی
thank god سپاس خدای را
titan خدای خورشید
titans خدای خورشید
ares خدای جنگ
neptune خدای دریاها
odin خدای خدایان
poseidon خدای دریا
the almighty god خدای قادرمطلق
the ever lasting خدای سرمد
my goodness (my God) <idiom> اوه خدای من
aeolian خدای بادها
god the father خدای پدر
godling خدای کوچک
the invisible خدای نادیده
parcae سه خدای سرنوشت
the supreme being خدای تعالی
the supreme خدای بزرگ
the supreme خدای تعالی
lar n خدای خانگی
the infinite god خدای سرمد
monotheism اعتقاد به خدای واحد
latri پرستش خدای برحق
jahweh یهو خدای یهود
hymen خدای عروسی ونکاح
hymens خدای عروسی ونکاح
the ever lasting fod خدای ازلی و ابدی
idol خدای دروغی مجسمه
He is a pastmaster at it . خدای اینکار است
pluto خدای عالم اسفل
satrun خدای بذر کاری
mars بهرام خدای جنگ
woden "ادین " خدای روز چهارشنبه
valhalla سالن پذیرایی خدای اودین
uranus خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
hephaestus خدای اتش وفلز کاریhipster
hermes خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
jhvh یهوه خدای قوم یهود
saturnalia جشن خدای زحل عیاشی
sun disk صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
minerva صنایع یدی خدای پزشکی
Jehovah یهو خدای بنی اسرائیل
trinity معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
dionysus >دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
parthenon پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
pan خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
proteus خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
pans خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
incarnationist کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
priapus خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
pan- خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
apollo خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
vesta الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
bacchic ornament [وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
satyric وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
Cupid خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
kalki نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
Trinity سه گانگی [معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد] [تثلیث]
cupids خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
bacchic وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
yore در قدیم
anciently در قدیم
of old قدیم
the old world بر قدیم
primitive قدیم
immensurable خیلی قدیم
old world دنیای قدیم
Aborigine اهلی قدیم
dateless بسیار قدیم
pierian در مقدونیه قدیم
the youth of the world روزگارخیلی قدیم
In times past . In olden days . درروزگاران قدیم
ancientry عهد قدیم
the old testament عهد قدیم
the old ways رسوم قدیم
f. times ایام قدیم
tzar امپراطورروسیه قدیم
It is an old saying that … از قدیم گفته اند که ...
italic وابسته به ایتالیاییهای قدیم
old english زبان انگلیسی قدیم
uniting سکه قدیم انگلیسی
early مربوط به قدیم عتیق
earliest مربوط به قدیم عتیق
unite سکه قدیم انگلیسی
unites سکه قدیم انگلیسی
conservatives پیرو سنت قدیم
satrap استاندار قدیم ایران
conservative پیرو سنت قدیم
samson قاضی قدیم اسرائیل
Old Testament پیمان یا وصیت قدیم
samaria سامریه در فلسطین قدیم
proconsular وابسته به فرمانداران رم قدیم
proconsulship مقام فرمانداری در رم قدیم
from immemorial times از زمان خیلی قدیم
conventionality پیروی از سنت قدیم
carthage شهر کارتاژ قدیم
babylon شهر بابل قدیم
kempo تکنیک قدیم کاراته
land grave کنت قدیم المانی
immemorially بطور خیلی قدیم
iguanodont سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
apolline [نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
doric بسبک معماری قدیم یونان
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
propraetor کنسول فرمانداراستان قدیم روم
ecclesiast عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
punic اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
sab وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
saker باز شکاری در اروپای قدیم
babel شهر و برج قدیم بابل
triumvier یکی از سه زمامدار روم قدیم
plebs توده مردم روم قدیم
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
triumvirate یکی از سه زمامدار روم قدیم
apis گاو مقدس مصریان قدیم
paleethnology مبحث شناسایی انسانهای قدیم
paleo arctic or palaeo وابسته بشمال دنیای قدیم
paleo etc وابسته بشمال دنیای قدیم
triumvirates یکی از سه زمامدار روم قدیم
Hamedan شهر همدان [اکباتان قدیم]
immemorial بسیار قدیم خیلی پیش
pony express پست سریع السیر قدیم
pandect حقوق مدنی روم قدیم
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
classic مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
from (since) the year dot [British E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
from (since) the year one [American E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
He is an old – timer at this club . از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
mycenaean اهل شهر "مسین " قدیم یونان
atrium اطاق میانی خانههای روم قدیم
archon یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
doric وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
gambit of aleppo نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
classics مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
lambrequin دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
portcullises درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
paleontology مبحث زیست شناسی دوران قدیم
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
portcullis درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
mycenian اهل شهر "مسین " قدیم یونان
shekel واحد وزن وپول بابل قدیم
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
shaman کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
primogeniture حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
canon low دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
olympiad جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
elam کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
staged تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
paleontologist ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
fleur de lys گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lis گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
lowboy عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesolithic وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
siva خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
palafitte خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
yellow bile مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
exchanges دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
azoth جیوه که کیمیاگران قدیم انراماده اصلی فلزات میدانستند جیوه
exchanged دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
fasces [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
lawmerchant حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
Mamluk Carpets فرش مملوک [ریشه این نام مربوط به سربازان و درباریان مصر و سوریه قدیم می باشد. طرح های اولیه آن بصورت نقوش هندسی پیچیده به همراه ترنجی بزرگ بافته شده اند.]
square design طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
saddle cover رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
Jaff design طرح جاف [جاف از روستاهای کردستان می باشد و از قدیم به بافت انواع کیسه های خورجینی و دستی شهرت داشته است. طرح ها اکثرا لوزی شکل بوده و لبه ها حالت قالب دارند.]
Senneh سنه [نام قدیم سنندج و از مراکز بزرگ تولید فرش در غرب ایران. گره فارسی به دلیل شباهت زیاد با گره فرش این ناحیه به گره سنه نیز معروف است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com