Dictiornary-Farsi | خدمات اجتماعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (10 milliseconds)

English	Persian
Civil Service	خدمات اجتماعی
social services	خدمات اجتماعی
social work	خدمات اجتماعی
social service	خدمات اجتماعی


Search result with all words

welfare state	دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
welfare	رعایت کردن خدمات اجتماعی
Other Matches

cross servicing	خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
special services	یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
unbundled	خدمات
services	خدمات
technical services	خدمات فنی
service department	بخش خدمات
field duty	خدمات رزمی
information service	خدمات اطلاعات
field exercise	خدمات صحرایی
field service	خدمات پایکار
field service	خدمات رزمی
hospital benefit	خدمات بیمارستانی
goods and services	کالاها و خدمات
health services	خدمات بهداشتی
Civil Service	خدمات کشوری
crypto service	خدمات رمز
computer utility	خدمات کامپیوتری
administrative services	خدمات اداری
advisory services	خدمات مشورتی
auxiliary service	خدمات جنبی
service industry	صنعت خدمات
welfare services	خدمات رفاهی
civil	خدمات شهری
civil defence service	خدمات کشوری
civil services	خدمات دولتی
urban servitudes	خدمات شهری
signal services	خدمات مخابراتی
common user	خدمات عمومی
joint services	خدمات مشترک
service unit	یکان خدمات
service support	پشتیبانی خدمات
service squadron	گروه خدمات
public services	خدمات عمومی
service company	گروهان خدمات
service sector	بخش خدمات
postal services	خدمات پستی
mail services	خدمات پستی
services	خدمات سرویسها
service passport	پاسپورت خدمات
service force	یکان خدمات
loyal services	خدمات صادقانه
special services	خدمات مخصوص
service department	قسمت خدمات
medical service	خدمات پزشکی
personnel services	خدمات پرسنلی
medical services	خدمات پزشکی
sister services	خدمات وابسته
personnel services	خدمات کارمندی
we owe him for his services	خدمات او هستم
agricultural extension services	خدمات ترویج کشاورزی
public utilities	خدمات عمومی مانند اب
beach group	گروه خدمات ساحلی
railroad service	خدمات راه اهن
war service chevron	علامت خدمات جنگی
obliging	حاضر خدمات مهربان
bunched income	درامد خدمات شخصی
exchange services	خدمات فروشگاهی فروشگاهها
i am satisfied with his servic	از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
computer serrices company	شرکت خدمات کامپیوتری
complimentary supply	خدمات یا کلاهای مجانی
port auxiliary service	یگان خدمات بندری
service squadron	قسمت خدمات دریای
combat service support	پشتیبانی خدمات رزمی
home service	خدمات فروش در داخل کشور
hospitalization	پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
accessorial services	خدمات بارگیری و تخلیه بار
acquisition authority	اعتبار خرید کالاو خدمات
giros	خدمات بانکی اداره پست
remote computing services	خدمات محاسباتی از راه دور
giro	خدمات بانکی اداره پست
aids to trade	خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
ordnance service	خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
beach unit	یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
environmental services	دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
terminal service company	گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
joint servicing	دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
service chevron	علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
casualty control book	دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
procurement	تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
triage	سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
the source	خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
cams	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cam	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
sergeanty	انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
service	منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
serviced	منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
performance monitor	برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
legion ofholour	نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
veil of money	نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
muck rack	کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
anti social	ضد اجتماعی
communal	اجتماعی
communally	اجتماعی
ecclesiastic	اجتماعی
the herd instinct	حس اجتماعی
public	اجتماعی
socio political	اجتماعی
Republicans	اجتماعی
Republican	اجتماعی
societal	اجتماعی
processionary	اجتماعی
social	اجتماعی
anti-social	ضد اجتماعی
ecclesiastics	اجتماعی
socio economic	اجتماعی
social approval	تایید اجتماعی
social psychology	روانشناسی اجتماعی
social adjustment	سازگاری اجتماعی
social selection	انتخاب اجتماعی
sociocultural	اجتماعی- فرهنگی
socioeconomic	اجتماعی واقتصادی
social power	قدرت اجتماعی
social pressure	فشار اجتماعی
social role	نقش اجتماعی
social relations	روابط اجتماعی
social reinforcement	تقویت اجتماعی
social programs	برنامههای اجتماعی
social anomie	بی هنجاری اجتماعی
social psychiatry	روانپزشکی اجتماعی
social adaptiveness	انطباق اجتماعی
social self	خود اجتماعی
social situation	موقعیت اجتماعی
social type	سنخ اجتماعی
social wealth	ثروت اجتماعی
social welfare	رفاه اجتماعی
social will	اراده اجتماعی
socialization	اجتماعی کردن
socialization	اجتماعی شدن
socializer	اجتماعی کننده
social exchange	تبادل اجتماعی
social transmission	انتقال اجتماعی
sociogenesis	پدیدایی اجتماعی
social status	پایگاه اجتماعی
social status	موقعیت اجتماعی
social strcture	ساخت اجتماعی
social surplus	مازاد اجتماعی
social acceptance	پذیرش اجتماعی
social system	نظام اجتماعی
social theory	نظریه اجتماعی
social therapy	درمان اجتماعی
social action	اقدام اجتماعی
social policy	سیاست اجتماعی
social instinct	غریزه اجتماعی
social integration	یکپارچگی اجتماعی
social distance	فاصله اجتماعی
social disparity	نابرابری اجتماعی
social disintegration	فروپاشی اجتماعی
social intelligence	هوش اجتماعی
social development	توسعه اجتماعی
social institution	نهاد اجتماعی
social cost	هزینه اجتماعی
social control	کنترل اجتماعی
social effects	سودهای اجتماعی
social elimination	طرد اجتماعی
social evolution	تکامل اجتماعی
social inhibition	بازداری اجتماعی
social influence	نفوذ اجتماعی
social immobility	بی تحرکی اجتماعی
social hygiene	بهداشت اجتماعی
social health	بهداشت اجتماعی
social habit	عادت اجتماعی
social good	کالاهای اجتماعی
social fission	شکافت اجتماعی
social insurance	بیمه اجتماعی
social facilitation	تسهیل اجتماعی
social contract	قرارداد اجتماعی
social consciousness	هشیاری اجتماعی
social capital	سرمایه اجتماعی
social benefit	منفعت اجتماعی
social need	نیاز اجتماعی
social norm	هنجار اجتماعی
social organization	سازمان اجتماعی
social outlays	مخارج اجتماعی
social peace	ارامش اجتماعی
social benefit	نفع اجتماعی
social behavior	رفتار اجتماعی
social attitude	نگرش اجتماعی
social perception	ادراک اجتماعی
social changes	تغییرات اجتماعی
social motive	انگیزه اجتماعی
social lag	پس افتادگی اجتماعی
social learning	یادگیری اجتماعی
social maladjustment	ناسازگاری اجتماعی
social maturity	بلوغ اجتماعی
social medicine	پزشکی اجتماعی
social milieu	محیط اجتماعی
social drive	سائق اجتماعی
socioeconomic	اجتماعی- اقتصادی
social mobility	تحرک اجتماعی
social class	طبقه اجتماعی
social phenomenon	پدیده اجتماعی
socializing	اجتماعی کردن
milieus	محیط اجتماعی
milieux	محیط اجتماعی
socially	از لحاظ اجتماعی
social science	علوم اجتماعی
social sciences	علوم اجتماعی
social scientist	کارشناسعلوم اجتماعی
social life	زندگی اجتماعی
social security	تامین اجتماعی