Total search result: 202 (4 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
civil |
خدمات شهری |
urban servitudes |
خدمات شهری |
|
|
Other Matches |
|
cross servicing |
خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه |
special services |
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی |
unbundled |
خدمات |
services |
خدمات |
civil |
شهری |
civic |
شهری |
urban <adj.> <noun> |
شهری |
city slicker |
شهری |
citizen |
شهری |
citizens |
شهری |
municipal |
شهری |
towny |
شهری |
oppidan |
شهری |
twonsman |
شهری |
townswoman |
زن شهری |
townee |
شهری |
townspeople |
شهری |
burgess |
شهری |
sister services |
خدمات وابسته |
auxiliary service |
خدمات جنبی |
civil defence service |
خدمات کشوری |
joint services |
خدمات مشترک |
social service |
خدمات اجتماعی |
civil services |
خدمات دولتی |
technical services |
خدمات فنی |
service unit |
یکان خدمات |
signal services |
خدمات مخابراتی |
common user |
خدمات عمومی |
field service |
خدمات رزمی |
goods and services |
کالاها و خدمات |
health services |
خدمات بهداشتی |
hospital benefit |
خدمات بیمارستانی |
public services |
خدمات عمومی |
information service |
خدمات اطلاعات |
personnel services |
خدمات پرسنلی |
personnel services |
خدمات کارمندی |
medical services |
خدمات پزشکی |
loyal services |
خدمات صادقانه |
field service |
خدمات پایکار |
field exercise |
خدمات صحرایی |
service support |
پشتیبانی خدمات |
service passport |
پاسپورت خدمات |
service company |
گروهان خدمات |
computer utility |
خدمات کامپیوتری |
service squadron |
گروه خدمات |
service sector |
بخش خدمات |
crypto service |
خدمات رمز |
service industry |
صنعت خدمات |
service force |
یکان خدمات |
service department |
بخش خدمات |
service department |
قسمت خدمات |
field duty |
خدمات رزمی |
medical service |
خدمات پزشکی |
advisory services |
خدمات مشورتی |
administrative services |
خدمات اداری |
we owe him for his services |
خدمات او هستم |
postal services |
خدمات پستی |
mail services |
خدمات پستی |
welfare services |
خدمات رفاهی |
social work |
خدمات اجتماعی |
Civil Service |
خدمات کشوری |
Civil Service |
خدمات اجتماعی |
services |
خدمات سرویسها |
social services |
خدمات اجتماعی |
special services |
خدمات مخصوص |
urbanises |
شهری کردن |
urbanising |
شهری کردن |
urbanize |
شهری کردن |
urbanised |
شهری کردن |
locals |
مکانی شهری |
local |
مکانی شهری |
place |
میدان شهری |
urban rug |
قالی شهری |
places |
میدان شهری |
placing |
میدان شهری |
people |
تن [جمعیت شهری] |
interurban |
داخل شهری |
phiadelphian |
شهری ازامریکا |
urbanized |
شهری کردن |
urbanizes |
شهری کردن |
suburban |
برون شهری |
streetcar |
تراموای شهری |
streetcars |
تراموای شهری |
citify |
شهری کردن |
urban population |
جمعیت شهری |
town meeting |
انجمن شهری |
urban renewal |
توسعه شهری |
urban renewal |
احیای شهری |
urbanization |
شهری سازی |
tramcar |
واگن شهری |
townsfolk |
مردم شهری |
metropolitan |
مادر شهری |
urbanizing |
شهری کردن |
extra-mural |
فرا شهری |
town house |
خانه شهری |
town houses |
خانه شهری |
port auxiliary service |
یگان خدمات بندری |
war service chevron |
علامت خدمات جنگی |
service squadron |
قسمت خدمات دریای |
public utilities |
خدمات عمومی مانند اب |
railroad service |
خدمات راه اهن |
exchange services |
خدمات فروشگاهی فروشگاهها |
i am satisfied with his servic |
از خدمات او راضی یا خوشنودهستم |
complimentary supply |
خدمات یا کلاهای مجانی |
combat service support |
پشتیبانی خدمات رزمی |
computer serrices company |
شرکت خدمات کامپیوتری |
bunched income |
درامد خدمات شخصی |
obliging |
حاضر خدمات مهربان |
agricultural extension services |
خدمات ترویج کشاورزی |
beach group |
گروه خدمات ساحلی |
drop letter |
نامه پست شهری |
urbanity |
اعتیاد بزندگی شهری |
ephebe |
شهری که از 81 تا 02 سال داشت |
urbanism |
اعتیاد بزندگی شهری |
trolley car |
واگن برقی شهری |
street car |
راه اهن شهری |
sienna |
نام شهری در ایتالیا |
civil defense |
پدافند ازمناطق شهری |
trolleybus |
واگن برقی شهری |
to patrol a town |
شهری را گشت زدن |
intercity train |
قطار بین شهری |
ley den |
نام شهری در هلند |
townswoman |
دختر شهری فاحشه |
To lay siege to a city . |
شهری را محاصره کردن |
giros |
خدمات بانکی اداره پست |
aids to trade |
خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب |
giro |
خدمات بانکی اداره پست |
remote computing services |
خدمات محاسباتی از راه دور |
acquisition authority |
اعتبار خرید کالاو خدمات |
accessorial services |
خدمات بارگیری و تخلیه بار |
hospitalization |
پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی |
welfare |
رعایت کردن خدمات اجتماعی |
home service |
خدمات فروش در داخل کشور |
culturing |
عوارض شهری مناطق شهرنشین |
toll call |
مخابره تلفنی خارج شهری |
toll calls |
مخابره تلفنی خارج شهری |
A series of city improvement works. |
یکرشته کارهای عمرانی شهری |
Coventry |
نام شهری است درانگلستان |
intercity train |
قطار بین شهری با توقف |
culture |
عوارض شهری مناطق شهرنشین |
cultures |
عوارض شهری مناطق شهرنشین |
urban |
مربوط به شهر مراکز شهری |
town meeting |
انجمن بلدی شورای شهری |
to raze a city to the ground |
شهری را با خاک یکسان کردن |
exurb |
ناحیه یا منطقهء خارج شهری |
to prostrate a city |
شهری را با خاک یکسان کردن |
liverpudlian |
اهل لیورپول شهری ازانگلیس |
mushroom city |
شهری که زود ترقی میکند |
post town |
شهری که پستخانه مستقل دارد |
inverness |
اینورس نام شهری دراسکاتلند |
environmental services |
دوایر خدمات بهسازی محیط زیست |
beach unit |
یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی |
terminal service company |
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی |
ordnance service |
خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات |
laodicean |
شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست |
urbiculture |
مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها |
streetwise |
ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری |
Urban tissue sites |
سایت های بافت فرسوده شهری |
county borouh |
شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد |
service chevron |
علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد |
joint servicing |
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح |
welfare state |
دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد |
wilton |
نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان |
derbies |
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی |
derby |
نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی |
dry town |
شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است |
corporate town |
شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد |
procurement |
تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل |
the source |
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین |
casualty control book |
دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو |
triage |
سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل |
domestic intercity freight traffic |
حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن |
cams |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
sergeanty |
انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول |
cam |
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید |
municipium |
شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند |
service |
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت |
legion ofholour |
نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد |
performance monitor |
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند |
serviced |
منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت |
veil of money |
نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید |
muck rack |
کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند |
bogota |
نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد |
equation of exchange |
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات |
beach group |
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی |
murage |
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند |
polemarch |
سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند |
retaining fee |
وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند |
aeronautical station |
ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی |
urban bundle |
بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.] |
Tahmasb |
شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.] |
cost fraction |
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات |
health services |
خدمات بهداری قسمتهای بهداری |
Ushak medallion |
ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.] |
Reihan |
ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.] |
Lenkoran medallion |
ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.] |
Tianjan |
شهر تیانجان [شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.] |
airlift service |
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی |
channel airlift |
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی |
Lori Pambak motif |
ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.] |