English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
medical service خدمات پزشکی
medical services خدمات پزشکی
Search result with all words
triage سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
Other Matches
cross servicing خدمات جنبی یا جانبی خدمات چند جانبه
special services یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
professional service تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
premedical دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
ENT medicine پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
otorhinolaryngology پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
unbundled خدمات
services خدمات
auxiliary service خدمات جنبی
mail services خدمات پستی
postal services خدمات پستی
field service خدمات پایکار
personnel services خدمات کارمندی
advisory services خدمات مشورتی
administrative services خدمات اداری
personnel services خدمات پرسنلی
field exercise خدمات صحرایی
loyal services خدمات صادقانه
joint services خدمات مشترک
crypto service خدمات رمز
goods and services کالاها و خدمات
computer utility خدمات کامپیوتری
common user خدمات عمومی
civil services خدمات دولتی
civil defence service خدمات کشوری
field service خدمات رزمی
health services خدمات بهداشتی
service department بخش خدمات
hospital benefit خدمات بیمارستانی
information service خدمات اطلاعات
field duty خدمات رزمی
public services خدمات عمومی
signal services خدمات مخابراتی
service passport پاسپورت خدمات
we owe him for his services خدمات او هستم
service sector بخش خدمات
service squadron گروه خدمات
service support پشتیبانی خدمات
civil خدمات شهری
sister services خدمات وابسته
social service خدمات اجتماعی
special services خدمات مخصوص
technical services خدمات فنی
urban servitudes خدمات شهری
services خدمات سرویسها
welfare services خدمات رفاهی
service industry صنعت خدمات
service unit یکان خدمات
service force یکان خدمات
social services خدمات اجتماعی
Civil Service خدمات اجتماعی
Civil Service خدمات کشوری
service company گروهان خدمات
social work خدمات اجتماعی
service department قسمت خدمات
war service chevron علامت خدمات جنگی
bunched income درامد خدمات شخصی
port auxiliary service یگان خدمات بندری
computer serrices company شرکت خدمات کامپیوتری
complimentary supply خدمات یا کلاهای مجانی
i am satisfied with his servic از خدمات او راضی یا خوشنودهستم
service squadron قسمت خدمات دریای
railroad service خدمات راه اهن
public utilities خدمات عمومی مانند اب
beach group گروه خدمات ساحلی
obliging حاضر خدمات مهربان
combat service support پشتیبانی خدمات رزمی
agricultural extension services خدمات ترویج کشاورزی
exchange services خدمات فروشگاهی فروشگاهها
remote computing services خدمات محاسباتی از راه دور
home service خدمات فروش در داخل کشور
hospitalization پذیرایی خدمات بیمارستانی و درمانی
welfare رعایت کردن خدمات اجتماعی
giros خدمات بانکی اداره پست
giro خدمات بانکی اداره پست
aids to trade خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
acquisition authority اعتبار خرید کالاو خدمات
accessorial services خدمات بارگیری و تخلیه بار
beach unit یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
environmental services دوایر خدمات بهسازی محیط زیست
ordnance service خدمات مربوط به اردنانس واسلحه و مهمات
terminal service company گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
service chevron علایم بازویی که خدمات جنگی را نشان میدهد
welfare state دولتی که به خدمات اجتماعی توجه خاص دارد
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
procurement تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
casualty control book دفتر خدمات موتور ناو دفترچه خدمت موتورناو
the source خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
sergeanty انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
cam استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
serviced منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
service منفعه توجه و حفظ کردن خدمات دولتی و عمومی وفیفه مامور دولت
legion ofholour نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
performance monitor برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
veil of money نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
muck rack کسی که عادتا" می خواهدکارمندان خدمات عمومی و یاجمیع مردم را به رشوه خواری و فساد و خلافکاری متهم کند
aeromedical unit یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
equation of exchange متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
beach group گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
polemarch سرکرده سوم از نه تن سرکرده که خدمات لشگری انجام میداند
retaining fee وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
aeronautical station ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
Tahmasb شاه تهماسب [پسر شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی خدمات زیادی برای حفظ و اعتلا هنر فرشبافی ایران به جای گذاشت.]
cost fraction نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
health services خدمات بهداری قسمتهای بهداری
medico پزشکی
medicines پزشکی
natural philosophy پزشکی
medical پزشکی
doctorhood پزشکی
medicine پزشکی
leech craft پزشکی
doctoral پزشکی
medic پزشکی
medical profession پزشکی
rubella {sg} سرخجه [پزشکی]
lockjaw کزاز [پزشکی]
pollenosis [med.] تب یونجه [پزشکی]
hay fever [med.] تب یونجه [پزشکی]
pollinosis [med.] تب یونجه [پزشکی]
hayfever [med.] تب یونجه [پزشکی]
stethoscope گوشی پزشکی
scarlet مخملک [پزشکی]
scarlet fever مخملک [پزشکی]
allergic rhinitis [med.] تب یونجه [پزشکی]
spasm اسپاسم [پزشکی]
defibrillator تارلرزه بر [پزشکی]
defibrillator دفیبریلاتور [پزشکی]
spasm تنجش [پزشکی]
morbilli {sg} سرخک [پزشکی]
osteoporosis استئوپروز [پزشکی]
measles سرخک [پزشکی]
three-day measles سرخجه [پزشکی]
rubeola {sg} سرخک [پزشکی]
red measles سرخک [پزشکی]
epidemic parotitis اوریون [پزشکی]
mumps اوریون [پزشکی]
monitor پایش [پزشکی ]
oncology آنکولوژی [پزشکی ]
German measles سرخجه [پزشکی]
tetanus کزاز [پزشکی]
fetor oris هالیتوز [پزشکی]
dry mouth زروستومی [پزشکی]
dry mouth syndrome زروستومی [پزشکی]
xerostomia زروستومی [پزشکی]
halitosis هالیتوز [پزشکی]
bad breath هالیتوز [پزشکی]
ophthalmitis گل مژه [پزشکی]
tachycardia تندتپشی [پزشکی]
tachyrhythmia تندتپشی [پزشکی]
brachio <prefix> بازویی [پزشکی]
fast heart beat تندتپشی [پزشکی]
stomach upset دل درد [پزشکی]
catalepsy کزاز [پزشکی]
syringe سرنگ [پزشکی]
allergy آلرژی [پزشکی]
allergy حساسیت [پزشکی]
geriatrics پیری پزشکی
gynecology پزشکی زنان
immune defect نقص ایمنی [پزشکی]
immunodeficiency نقص ایمنی [پزشکی]
the healing art علم پزشکی
forensic medicine پزشکی قانونی
pediatrics پزشکی کودک
vaccine واکسن [پزشکی]
evacuation ship ناواخراجات پزشکی
f.for practising medicine پروانه پزشکی
flean نیشتردام پزشکی
treatment facility تاسیسات پزشکی
medicolegal پزشکی- حقوقی
medical recovery تخلیه پزشکی
medical evacuation تخلیه پزشکی
ophthalmology چشم پزشکی
medical fitness امادگی پزشکی
medical jurisprudence پزشکی قانونی
medical programs برنامههای پزشکی
medical psychology روانشناسی پزشکی
headaches سردرد [پزشکی]
headache {sg} سردرد [پزشکی]
iatric وابسته به پزشکی
iatrochemistry شیمی پزشکی
iatrology رساله پزشکی
ophtalmology چشم پزشکی
legal medicine پزشکی قانونی
back pain {sg} کمردرد [پزشکی]
back pain کمردرد [پزشکی]
medical college دانشکده پزشکی
medical recovery اخراجات پزشکی
loss of hair آلوپسی [پزشکی]
social medicine پزشکی اجتماعی
baldness ریزش مو [پزشکی]
constipation یبوست [پزشکی]
acology مفردات پزشکی
dandruff {sg} شوره سر [پزشکی]
headache سردرد [پزشکی]
cephalea سردرد [پزشکی]
space medicine پزشکی فضانوردی
cyst کیست [پزشکی]
cysts کیست ها [پزشکی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com