Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 74 (8 milliseconds)
English	Persian
ignition charge	خرج اشتعال
Search result with all words
fuel	سوخت ماده قابل اشتعال
fueled	سوخت ماده قابل اشتعال
fuelled	سوخت ماده قابل اشتعال
fuelling	سوخت ماده قابل اشتعال
fuels	سوخت ماده قابل اشتعال
ignition	اتش گیری اشتعال
ignition	اشتعال
ignition	اشتعال احتراق
lighting	اشتعال نورافکنی
wildfire	ماده قابل اشتعال
inflammable	قابل اشتعال
inflammable	اشتعال پذیر
flammable	قابل اشتعال
flammable	اشتعال پذیر
firing	اشتعال
aglow	درحال اشتعال
burning	اشتعال
flamboyance	اشتعال لرزشی
flamboyance	اشتعال بالرزش
flamboyancy	اشتعال لرزشی
flamboyancy	اشتعال بالرزش
combustion	اشتعال احتراق
combustion	اشتعال
combustible	قابل اشتعال
benzine	انواع مواد نفتی قابل اشتعال
burning point	نقطه اشتعال
firing point	نقطه اشتعال
burning train	مسیر اشتعال
coal dust firing	اشتعال گردی
combustibility	قابلیت اشتعال
dead burned	انتهای اشتعال
dead center ignition	نقطه اشتعال
deflagration	اشتعال
degressive burning	اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
fire point	نقطه اشتعال
fire proofing compound	اشتعال کاه
fire retardant	اشتعال کاه
firing voltage	ولتاژ اشتعال
flaming of arc	اشتعال جرقه
flammability	قابلیت اشتعال
flammability	اشتعال پذیری
flammable liquid	مایع اشتعال پذیر
flare up	اشتعال ناگهانی
flareback	اشتعال برخلاف مسیر عادی شعله
flash point	نقطه اشتعال
flash point tester	ازمایش کننده نقطه اشتعال
hypergol	مایع قابل اشتعال
hypergolic fuel	سوخت خیلی حساس به اشتعال
ignitability	قابلیت اشتعال
ignitable	قابل اشتعال
igniting point	نقطه اشتعال
ignition point	نقطه اشتعال
ignitor	محفظه حامل باروت اشتعال
inflamable	قابل اشتعال
inflamable	اشتعال پذیر
inflammability	قابلیت اشتعال
inflammability	اشتعال پذیری
inflammable substances	مواد قابل اشتعال
inflammables	مواد قابل اشتعال
internal furnace	کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
interruptor	ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
lead in	مدار هادی اشتعال
light firing	اشتعال نورانی
light firing	اشتعال منور
limit of inflammability	حد قابل اشتعال
lower flammability limit	حد پایینی اشتعال پذیری
nitro	مایع قابل اشتعال مورداستفاده در اتومبیل بصورت خالص یا مخلوط برای نیروی بیشتر
piceous	قابل اشتعال
pyrogen	عنصر قابل اشتعال
uninflammable	اشتعال ناپذیر
upper flammability limit	حد بالایی اشتعال پذیری
xylene	خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
xylol	خا نوادهای ازهیدروکربنهای سمی و قابل اشتعال و معطر
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com