English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
charlock خردل وحشی
Other Matches
brutify وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
wild fowl مرغان وحشی پرندگان وحشی
mustard خردل
ferae naturae وحشی ذاتا وحشی
mustard pot خردل دان
mustard poultice ضماد خردل
mustard seed دانه خردل
mustard seed تخم خردل
mustard درخت خردل
dichlorodiethyl sulfide گاز خردل
mustard gas گاز خردل
penny cress خردل پارسی
sinapism مشمع خردل
mustard plster مشمع خردل
allyl isosulfocyanate روغن خردل
allyl isothiocyanate روغن خردل
mustard oil روغن خردل
charlock خردل بیابانی
distilled mustard گاز خردل
french mustard خردل با سرکه
horse radish ریشه خردل
mustard plaster مشمع خردل
mustard gasses گاز خردل
nitrogen mustard گاز خردل
wild mustard خردل بری ایهقان
nitrogen mustard گاز کشنده خردل
wild rape اهوری تخم خردل
stroganoff گوشت پخته نازک با خردل
simulated mustard گاز خردل مصنوعی یا گازخردل اموزشی
wild وحشی
savaging وحشی
anthropophagus وحشی
feral وحشی
savage وحشی
undaunted وحشی
barbarous وحشی
hare brained وحشی
boarish وحشی
barbaric وحشی
gris وحشی
ruffian وحشی
ruffians وحشی
wilds وحشی
ferine وحشی
wildest وحشی
unshapen وحشی
unshaped وحشی
ferocious وحشی
ungovernable وحشی
sylvatic وحشی
unmannerly وحشی
savaged وحشی
ruttish وحشی
rambunctious وحشی
truculent وحشی
Gothic وحشی
savages وحشی
uncivilized وحشی
semi barbarian نیم وحشی
barbarize وحشی کردن
savaging وحشی شدن
savaging وحشی کردن
barbarise وحشی کردن
farouche وحشی صفت
wildling حیوان وحشی
wild rice برنج وحشی
on the same p as the savages درترازو وحشی ها
onion couch یکجور جو وحشی
onion grass یکجور جو وحشی
saracen کافر وحشی
tiger cat گربه وحشی
wildness وحشی گری
Wild West غرب وحشی
fellness وحشی گری
feral child کودک وحشی
gothicism وحشی گری
horsemint نعناع وحشی
imbrute وحشی شدن
manlike جنس نر وحشی
mustang اسب وحشی
toadflax کتان وحشی
buffalo گاو وحشی
wildfowl اردک وحشی
bestiality وحشی گری
parsnip هویج وحشی
parsnip زردک وحشی
parsnips هویج وحشی
parsnips زردک وحشی
cheetah یوزپلنگ وحشی
cheetahs یوزپلنگ وحشی
wildlife حیوانات وحشی
wildcats گربه وحشی
brutalised وحشی شدن
buffaloes گاو وحشی
brutalizes وحشی شدن
bullocks گوساله وحشی
brutalized وحشی شدن
brutalize وحشی شدن
brutalising وحشی شدن
brutalises وحشی شدن
brutalizing وحشی شدن
wildcat گربه وحشی
headaches خشخاش وحشی
headache خشخاش وحشی
savage وحشی شدن
uncivilly وحشی بی ادب
savage وحشی کردن
uncivil وحشی بی ادب
savaged وحشی شدن
mallards اردک وحشی
savaged وحشی کردن
gross وحشی توده
mallard اردک وحشی
grossed وحشی توده
grossing وحشی توده
grossest وحشی توده
grosses وحشی توده
savages وحشی کردن
bullock گوساله وحشی
savages وحشی شدن
grosser وحشی توده
perfection of savagery نهایت وحشی گری
perfection of savagery کمال وحشی گری
feral حیوان شکاری وحشی
marihuana تنباکوی وحشی بیابانی
sheldrake اردک وحشی دریایی
marijuana تنباکوی وحشی بیابانی
wild parsley انواع هویج وحشی
wild beasts جانوران وحشی وحوش
ruffianly گردن کلفت وحشی
buff گاو وحشی زردنخودی
troglodyte انسانهای غارنشین وحشی
buffs گاو وحشی زردنخودی
the african savages وحشی های آفریقا
wildfowler شکارچی غاز وحشی
styrax بوته وحشی جاوی
leopards پلنگ گربه وحشی
barbarise وحشی گری کردن
mallard نوعی مرغابی وحشی
mallards نوعی مرغابی وحشی
barbarian ادم وحشی یابربری
barbarians ادم وحشی یابربری
gooseberry bush درخت انگور وحشی
ferocity وحشی گری سبعیت
greylag غاز وحشی اروپایی
madcap ادم بی پروا و وحشی
brutal حیوان صفت وحشی
brent یکجورغاز وحشی کوچک
leopard پلنگ گربه وحشی
barbarize بیگانه یا وحشی شدن
caprifig درخت انجیر وحشی
catamountain ادم پس کوهی و وحشی صفت
warren محل نگهداری حیوانات وحشی
warrens محل نگهداری حیوانات وحشی
polecats موش خرمای وحشی اروپایی
wilding گیاه یا میوه خودرو وحشی
wild eyed دارای چشمان وحشی وخیره
catamount ادم پس کوهی و وحشی صفت
charreada سواری مکزیکی اسب وحشی
brutalised وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizing وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalized وحشی یا حیوان صفت کردن
passenger pigeon کبوتر وحشی امریکای شمالی
reclaim animal حیوانات وحشی تربیت شده
polecat موش خرمای وحشی اروپایی
masterwort سنبل ختایی جاوه وحشی
brutalize وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalising وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizes وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalises وحشی یا حیوان صفت کردن
zootechny فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
zootechnics فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
cougar گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
saddle bronc riding سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
cougars گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
to have the wild stag's foot <idiom> در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
diana الههء ماه وشکار حیوانات وحشی
passanger شاهین وحشی جوان را هنگام مهاجرت گرفتن
roughrider سوار کار ماهر اسبهای چموش و وحشی
kheda کدا:خانهای که فیلهای وحشی رادران گرفتارمیسازند
agriology مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
bareback riding سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
razorback خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
spoon طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoons طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
pandours or doors امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید
fetish اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetishes اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
desert [طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
honked صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
pigsticking شکار گراز وحشی با نیزه گراز کشی
safflower گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
succory کاسنی تلخ کاسنی وحشی
wildling گیاه وحشی گیاه خودرو
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com