Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 28 (2 milliseconds)
English	Persian
killjoy	خرمگس معرکه
killjoys	خرمگس معرکه
Other Matches
he is a terrible worker	معرکه میکند درکارکردن معرکه است در........
oestrum	خرمگس
tabanid	خرمگس
horsefly	خرمگس
horseflies	خرمگس
bluebottles	خرمگس
bluebottle	خرمگس
gad fly	خرمگس
maggot	کرم پنیر خرمگس
maggots	کرم پنیر خرمگس
a terrific time	زمان معرکه
something else <idiom>	معرکه بودن
To be terrific . To perform a feat. To do wonders . To do it gorgeously .	معرکه کردن
cheerleader	معرکه گیر
cheerleaders	معرکه گیر
an outstanding time	زمان معرکه
I am left out . I am left out in the cold .	کلاهم پ؟ معرکه است
We had a gorgeous dinner .	شام معرکه یی خوردیم
We havent got the slightest chance . We are left out .	کلاهمان پ؟ معرکه است
he is a prodigy of learning	درعلم معرکه است
To enter the field .	وارد معرکه شدن
to be sidelined [player]	از بازی یا معرکه خارج شدن [ورزشکار]
sideline	ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
sidelined	ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
sidelines	ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
sidelining	ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com