English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
graphic output خروجی گرافیکی
Search result with all words
graphics استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
GKS استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند
graphic output device دستگاه خروجی گرافیکی
incremental computer وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
Other Matches
graphics ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
tablet صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
tablets صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
near letter quality خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
asterisks 1-نشانه گرافیکی
desktop همایش گرافیکی
graphics terminal ترمینال گرافیکی
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
graphic limits حدود گرافیکی
graphics tablet لوح گرافیکی
graphical terminal ترمینال گرافیکی
graphics screen صفحه گرافیکی
graphics program برنامه گرافیکی
graphics resolation وضوح گرافیکی
asterisk 1-نشانه گرافیکی
graphics printer چاپگر گرافیکی
graphics display نمایش گرافیکی
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
interactive graphics system سیستم گرافیکی محاورهای
graphic display resolution وضوح نمایش گرافیکی
graphic input device دستگاه ورودی گرافیکی
circuits طرح گرافیکی یک مدار
nongraphic character کاراکتر غیر گرافیکی
circuit طرح گرافیکی یک مدار
graphics digitizer دیجیتالی کننده گرافیکی
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
stand alone graphics system سیستم گرافیکی خودکفا
artwork کارها و تصاویر گرافیکی
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
polygon شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
polygons شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
GINO تابع کنترل گرافیکی به فرترن
graphics input hardware سخت افزار ورودی گرافیکی
logical نمایش گرافیکی قط عات منط قی
Veitch diagram نمایش گرافیکی جدول درستی
flowchart کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
QuickTime گرافیکی امکان نمایش میدهد.
logic نمایش گرافیکی قط عات منط قی
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
macro نمایش گرافیکی مراحل منط قی
karnaugh map نمایش گرافیکی وضعیت مدار منط قی
renders گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
rendered گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
paged با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
attributing اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
attributes اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
attribute اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
pages با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
page با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
Tseng Labs تولیدکننده مجموعه قط عات در آداپتورهای گرافیکی
render گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
fogging اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
primitive برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
paged نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
planar اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
programmable function keyboard صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
page نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
contiguous خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
pages نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
learning curve نمایش گرافیکی بدست آوردن دانش در زمان
blueprint کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
palettes مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
blueprints کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
resource گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند
logic نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
Targa بیتی . 2-آداپتور گرافیکی با renolation بالا مسافت Truevision
palette مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
alphamosaic برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
logical گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
venn diagram نمایش گرافیکی رابط ه بین وضعیتهای سیستم یا مدار
panning حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
PCX file روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
graphical مربوط به چیزی که گرافیکی نشان داده شده است
scrapbook که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
scrapbooks که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
geocoding روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
turtle تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
planing یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
turtles تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
tiffs قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
symbol نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
tiff قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
planed یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
cad استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
plane یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planes یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
chart نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
cads استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
addressable هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است
paints پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
paint پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
charts نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
tag image file format قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
regions پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
region پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
pict قالب فایل گرافیکی که تصاویر را به صورت برداری ذخیره میکند
coprocessor آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است
IFF استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
crt وسیله نمایش حروف یا طرح ها یا اطلاعات گرافیکی مشابه دستگاه تلویزیون
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
nomogram سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
nomograph سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
visualization تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
jaguar -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
jaguars -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
colour برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
colours برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
enclosing گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
encloses گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
enclose گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
FIF فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
Quantel شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
fractal قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
graphics قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
graphics UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
enhancing حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhanced حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhance حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
graphs وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
graph وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
achromatic colour رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
enhances حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
alphageometric که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
dragging روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند
CLUT جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
invitation قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
macdraw معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
invitations قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
stroke writer ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
interchange file format استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
electronic قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
game وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
model geometric یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
vga پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد
decisions نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
decision نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
super- پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
multisync monitor صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
postscript سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد
postscripts سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد
logo زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
all points addressable mode حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
quickdraw در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند
JPEG استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند
graphical user interface واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
alphaphotographic آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
decisions علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
finder واسط کاربر گرافیکی به Macintosh اجازه دادن به کابر به مشاهده فایل ها و شروع برنامههای کاربردی با استفاده از Mouse
dissolve جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
BMP در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
desktop ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
decision علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
dissolves جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
handler خروجی
out put خروجی
printout خروجی
printouts خروجی
outflow خروجی
exit خروجی
throughput خروجی
tatal output خروجی کل
output area خروجی
exits خروجی
extrusion خروجی
outflows خروجی
outlets خروجی
handlers خروجی
output خروجی
egress خروجی
deferent خروجی
outputs خروجی
outlet خروجی
exhausts خروجی
exhaust خروجی
low resolution graphics توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه
encapsulated دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد
logo یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com