Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
blowdown
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
Other Matches
what state
در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
blowing
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
jet propulsion
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
turbostarter
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
compression ingition
احتراق توسط فشار
joule kelvin effect
انبساط گاز با فشار زیاد ازمجرای کنترل سوخت یا پلاک منفذدار که با کاهش دماهمراه است
auto lean
مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
replenishing phase
بخشی از سیکل عملکردموتورهای پالس جت که دران افت فشار داخل مجرا سبب ورود سوخت میگردد
cyclotron
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
wobble pump
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
head pessure
فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
inertia welding
جوشکاری توسط دوران سریع و فشار بین سطوح تماس
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
auto rich
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
f key
برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود
central refueling provisions
سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
differential compression check
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
air metering force
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
combustion starter
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
bipropellant
سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
atomizer
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomizers
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
atomisers
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charges
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charge
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
source
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
Mercerization
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
processor
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
cabin pressure
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
digital read out
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
ullage
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
pressurized cabin
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
tips
باکهای خارجی سوخت باکهای بیرونی سوخت
air turbine starter
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pull down menu
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
pitot static system
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
gas discharge display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
reminder
باقیمانده
rests
باقیمانده
loose end
باقیمانده
remaining
باقیمانده
residue
باقیمانده
residues
باقیمانده
residuum
باقیمانده
reminders
باقیمانده
rest
باقیمانده
relict
باقیمانده
remainder
باقیمانده
residual
باقیمانده
long residue
باقیمانده
leavings
باقیمانده
loose ends
باقیمانده
balance of the amount
باقیمانده مبلغ
distillation residue
باقیمانده تقطیر
odds and ends
چیز باقیمانده
residual volume
حجم باقیمانده
residual variable
متغیر باقیمانده
residue of the state
باقیمانده ترکه
residual unemployment
بیکاری باقیمانده
well-preserved
خوب باقیمانده
remainder of the period
باقیمانده مدت
split
میلههای باقیمانده
survivor
باقیمانده بازمانده
ort
باقیمانده غذا
fragment
قطعه باقیمانده
fragmenting
قطعه باقیمانده
fragments
قطعه باقیمانده
residual term
جمله باقیمانده
surviving dependent
فرد باقیمانده
reliquix
اثار باقیمانده
residual drawdowm
افت باقیمانده
environment
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environments
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
reliquaries
محفظه عتیقه باقیمانده
functional residual capacity
فرفیت باقیمانده عملی
reliquary
محفظه عتیقه باقیمانده
remained
مانده اثر باقیمانده
sum of squares of residual
مجموع مربعات باقیمانده
remain
مانده اثر باقیمانده
land tail
باقیمانده زمینی یکان
gleaning
خده خوشههای باقیمانده پس از
residuary legatee
باقیمانده ماترک پس از تقسیم
cabin pressurization safety valve
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
دارای فشار یکسان خط هم فشار
virtual
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
oddment
تکه و پاره چیز باقیمانده
subsidiaries
باقیمانده در محل برای حفافت
subsidiary
باقیمانده در محل برای حفافت
converted
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
convert
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
after image
[آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
converts
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
trace
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
stay behind
باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
bye hole
سوراخهای باقیمانده پس ازمعلوم شدن نتیجه مسابقه گلف
traces
علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
low head plant
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
leakage or breakage
خروج
emersion
خروج
propulsion
خروج
prolapsus
خروج
emissions
خروج
outgo
خروج
egression
خروج
exits
خروج
exhaust
خروج
emission
خروج
exodus
خروج
exit
خروج
exhausts
خروج
egress
خروج
par in
پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
remanence
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
angle of emergence
زاویه خروج
eccentricities
خروج از مرکز
work function
انرژی خروج
eccentricities
خروج از مرکزیت
exeat
اجازهء خروج
emergency exit
در خروج اضطراری
emission
صدور خروج
outlets
مجرای خروج
outlet
مجرای خروج
exhaust valve
شیر خروج
eccentricity
خروج از مرکز
emissions
صدور خروج
exhaust velosity
سرعت خروج
outage
راه خروج
exit point
نقطه خروج
eccentricity
خروج از مرکزیت
outages
راه خروج
light spill
خروج نور
order off
حکم خروج
emergency exit
خروج اضطراری
log out
خروج از سیستم
electron affinity
انرژی خروج
spurt
خروج ناگهانی
dump valve
شیر خروج
transpiration
خروج نفوذ
ejaculating
خروج منی
ejaculates
خروج منی
ejaculated
خروج منی
spurts
خروج ناگهانی
spurting
خروج ناگهانی
spurted
خروج ناگهانی
order off the field
حکم خروج
debouchment
خروج ازتنگنا
out flow of capital
خروج سرمایه
log off
خروج از سیستم
prolapse of the uterus
خروج سیبک
defecation
خروج مدفوع
debouch
راه خروج
ejaculate
خروج منی
spermatism
خروج منی
capital outflow
خروج سرمایه
logout
خروج از سیستم
ingress and egress
دخول و خروج
blow out
خروج ناگهانی
vortex trail
دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
undoubling
خروج از دوبلگی شطرنج
primer leak
خروج گازاز ته چاشنی
steam tight
مانع خروج بخار
fifo
خروج به ترتیب ورود
freedom of entry and exit
ازادی ورود و خروج
eccentricities
گریز یا خروج از مرکز
eccentricity of the load
خروج از مرکزیت بار
exhausts
تخلیه کردن خروج
exhausts
خروج گاز یابخار
exhaust
تخلیه کردن خروج
exhaust
خروج گاز یابخار
eccentricity
گریز یا خروج از مرکز
shells
برنامه خروج موقت
shelling
برنامه خروج موقت
shell
برنامه خروج موقت
inner work function
انرژی خروج درونی
infinite
حلقهای که خروج ندارد.
clearing outwards
اعلامیه خروج کشتی
clearance outwards
مجوز خروج کشتی
outer work function
انرژی خروج بیرونی
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
exophthalmos
خروج تخم چشم
gas tight
مانع خروج گاز
out flow of labor
خروج نیروی کار
groupware
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
piezoelectric
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
gangways
محل ورود و خروج از ناو
choke ring
حلقه مانع خروج گاز
gangway
محل ورود و خروج از ناو
exhaust pipe
لوله خروج بخار یا دود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com