English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
cock fighting خروس بازی
Other Matches
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
chanticleer خروس
cock خروس
cocks خروس
cocking خروس
roosters خروس
rooster خروس
rooster جوجه خروس
cockerels جوجه خروس
cockerel جوجه خروس
prince's feather تاج خروس
cockfighting جنگ خروس
cocker خروس باز
capon خروس اخته
capons خروس اخته
fighting cock خروس جنگی
tumbleweed تاج خروس
game cock خروس جنگی
lightweight خروس وزن
lightweights خروس وزن
game fowl خروس جنگی
gamecock خروس جنگی
bantams خروس جنگی
bantam خروس جنگی
coxcomb گل تاج خروس
moor cock خروس کولی
crowing بانگ خروس
roosters جوجه خروس
crowed بانگ خروس
crows بانگ خروس
cockscombs گل تاج خروس
cockscomb گل تاج خروس
amaranth گل تاج خروس
indian liquorice چشم خروس
sickle feather شاهپر دم خروس
bantamweight خروس وزن
crow بانگ خروس
cocker خروس جنگی
love lies bleeding گل تاج خروس
cockcrowing وقت بانگ خروس
cockfights جنگ اندازی خروس ها
amaranthine منسوب به تاج خروس
cockcrow صدای بانگ خروس
rupicoline شبیه خروس کوهی
rupicolous شبیه خروس کوهی
game fowl نژاد خروس جنگی
cockfight جنگ اندازی خروس ها
pit زمین جنگ خروس
cockspur سیخ پای خروس
pits زمین جنگ خروس
sucker خروس قندی اب نبات مکیدنی
woodcock خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
suckers خروس قندی اب نبات مکیدنی
heath cock خروس کولی باقرقره سیاه نر
prayer beads لوبیای گیاه چشم خروس
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
indian licorice عشقه چشم خروس نخود امریکایی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
cocks :مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
cocking :مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
cock :مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
jequirity دانه گیاه چشم خروس شیرین بیان هندی
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
Bureaucracy . Red tape . کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
batting order ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
round robin (tournament or contest) <idiom> بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
Murghi rugs فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
billiard point در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the game افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
watermanship اب بازی
patulousness بازی
actions بازی
play بازی
gaming بازی
plain dealing بازی
partie بازی
hopscotch بازی لی لی
openness بازی
grey hound سگ بازی
basic بازی
solitaire تک بازی
basics بازی
homes بازی
solitaires تک بازی
home بازی
clearance بازی
action بازی
playing بازی
dibasic دو بازی
played بازی
slackness بازی
fun بازی
sportiveŠetc بازی کن
falconine بازی
game بازی
plays بازی
footballs بازی فوتبال
stock jobbery سفته بازی
middle game وسط بازی
job stick دسته بازی
stock jobbing سفته بازی
malversation دغل بازی
lusory بازی کن خنده کن
football بازی فوتبال
rinks یخ بازی کردن
let us play بازی کنیم
paperwork کاغذ بازی
sheep's eyes نظر بازی
shell game گردو بازی
paraphrasing بازی با الفاظ
sodomyh بچه بازی
paraphrased بازی با الفاظ
paraphrase بازی با الفاظ
skating اسکیت بازی
firework آتش بازی
miscast بد بازی کردن
fireworks اتش بازی
plaything اسباب بازی
playthings اسباب بازی
knuckle bone قاب بازی
rinks میدان یخ بازی
jugglery شعبده بازی
rink میدان یخ بازی
paraphrases بازی با الفاظ
rink یخ بازی کردن
legerdemain حقه بازی
ropery طناب بازی
priestcraft کشیش بازی
playing the board بازی بر صفحه
playing court زمین بازی
playact رل بازی کردن
play therapy بازی درمانی
puppetry عروسک بازی
play away به بازی گذراندن
footballer فوتبال بازی کن
footballers فوتبال بازی کن
pedophilia بچه بازی
playing the board بازی فی نفسه
pyrotechnic display اتش بازی
playing the man بازی با حریف
pugilism بوکس بازی
puppet show خیمه شب بازی
puppetry خیمه شب بازی
twiddle بازی کردن
popery پاپ بازی
playing time مدت بازی
twiddles بازی کردن
playing the man بازی روانی
twiddling بازی کردن
pyrotechny فن اتش بازی
pederosis بچه بازی
mountebankery چاچول بازی
quiot لیس بازی
mountebankery زبان بازی
radial play بازی عرضی
radial play بازی شعاعی
red tapery قرطاس بازی
rooker یکجورکفش یخ بازی
rope dancing بند بازی
misplay بازی اشتباه
fences شمشیر بازی
off hand game بازی غیررسمی
fence شمشیر بازی
pederasty or pae بچه بازی
twiddled بازی کردن
pederasty بچه بازی
passive play بازی غیرفعال
papistry پاپ بازی
open heartedness راست بازی
on side پایان بازی
quackery حقه بازی
off hand game بازی جنبی
rope dancing ریسمان بازی
game ball توپ بازی
skates بازی تهاجمی
video game بازی دیدنی
video games بازی دیدنی
double dealing حقه بازی
doll play عروسک بازی
hawking قوش بازی
dibs بازی نرد
dib تیله بازی
swordplay فن شمشیر بازی
dib قاپ بازی
dangerous play بازی خطرناک
cunningly به حیله بازی
playground زمین بازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com