English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 123 (8 milliseconds)
English Persian
crawfish خرچنگ خاردار
langouste خرچنگ خاردار
sea crawfish خرچنگ خاردار
sea crayfish خرچنگ خاردار
Search result with all words
crayfish خرچنگ اب شیرین- خرچنگ خاردار
crayfishes خرچنگ اب شیرین- خرچنگ خاردار
Other Matches
lobster thermidor مخلوطی از گوشت خرچنگ وزده تخم مرغ وقارچ وخامه که در پوسته خرچنگ سرخ میکنند
lobster pots دام مخصوص صید خرچنگ دام خرچنگ
lobster pot دام مخصوص صید خرچنگ دام خرچنگ
wire entanglement با سیم خاردار محصور کردن حصار سیم خاردار
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
cancri خرچنگ
crab خرچنگ
cancers خرچنگ
cancer خرچنگ
decapod خرچنگ ده پا
crabs خرچنگ
crabby خرچنگ مانند
alpha cancri الفا- خرچنگ
crawfish خرچنگ اب شیرین
crabs خرچنگ گرفتن
cancroid خرچنگ وار
crustaceous خانواده خرچنگ
crustacea خانواده خرچنگ
crablet بچه خرچنگ
crabbery خرچنگ زار
crabber خرچنگ گیری
crabber خرچنگ گیر
crab f. خرچنگ وار
carcinology خرچنگ شناسی
king crab خرچنگ نعلی
crab خرچنگ گرفتن
crab cocktail مخلوط خرچنگ
crab soup سوپ خرچنگ
crustaceans خانواده خرچنگ
crustacean خانواده خرچنگ
tomall جگر خرچنگ
crab catcher مرغ خرچنگ خور
sea asparagus یکجور خرچنگ دریایی
watering pot سبد خرچنگ گیری
fiddler crab نوعی خرچنگ نقب زن
jonah crab خرچنگ بزرگ امریکای غربی
burry خاردار
barbed خاردار
thorniest خاردار
pappous خاردار
thornier خاردار
thorny خاردار
echinoid خاردار
horrent خاردار
hispid خاردار
barbellate خاردار
spinose خاردار
barbate خاردار
lappaceous خاردار
brambly خاردار
acanthaid خاردار
acanthaceous خاردار
acanaceous خاردار
spinescent خاردار
acanthous خاردار
setiferous خاردار
setose خاردار
thistly خاردار
aciculate خاردار
pappose خاردار
setaceous خاردار
aristate خاردار
aculeolate خاردار
aculeate خاردار
limulus خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
percoid ماهی خاردار
thornbush بوته خاردار
spinule چرخ خاردار
sea bass ماهی خاردار
thorn apple تاتوره خاردار
herisson تیر خاردار
riveted اشبیل خاردار
rivet اشبیل خاردار
picked خاردار برگزیده
barbedwire سیم خاردار
riveting اشبیل خاردار
rivets اشبیل خاردار
cotter pin اشبیل خاردار
barbed wire سیم خاردار
weever یکجور ماهی خاردار
band شبکه سیم خاردار
porcupinish تیغ دار خاردار
wire entanglement مانع سیم خاردار
wire entanglement سیم خاردار کشیدن
bands شبکه سیم خاردار
moonflower توت خاردار هندی
panfish نوعی ماهی خاردار
double apron fence سیم خاردار دو دامنه
porcupiny تیغ دار خاردار
You cannot make a crab walk straight . <proverb> نمى توان خرچنگ را واداشت منظم و صاف راه برود .
prickly pears یکجور انجیر هندی خاردار
percoid وابسته به تیره ماهی خاردار
launce سگ ماهی باریک اندام خاردار
entanglements محصور با شبکه سیم خاردار
prickly pear یکجور انجیر هندی خاردار
prickliness حالت چیز خاردار زنندگی
entanglement محصور با شبکه سیم خاردار
thornback ماهی پهن چهارگوش خاردار
gurnard نوعی ماهی دارای بالههای خاردار
bass bug حشره برای گرفتن ماهی خاردار
concertinaing سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinaed سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertina سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinas سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
gaff قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری
banderilla نیزه خاردار برای فروبردن به گردن گاو
spider wire entanglement نردههای زیگزاگی غیر منظم سیم خاردار
leister نیزه خاردار مخصوص صیدماهی قزل الا
wire roll نوعی سیم خاردار تاشو برای ساختن موانع ضد مکانیزه
screw picket میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
scrawling با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
knife rest نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
spur gear دنده مهمیزی دنده خاردار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com