English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (9 milliseconds)
English Persian
bona fide purchaser خریدار با حسن نیت
Search result with all words
approval نوعی فروش که در آن خریدار در صورت رضایت پور را می پردازد
customer خریدار
customers خریدار
earnest مقداری از مبیع که پیش از قبض واقباض کل مبیع و ثمن به خریدار تسلیم میشود
shopper خریدار
shoppers خریدار
receiver خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
receivers خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
underwriter صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriters صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
range مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
ranged مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
ranges مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
tout خریدار پیدا کردن
touted خریدار پیدا کردن
touting خریدار پیدا کردن
touts خریدار پیدا کردن
buyer خریدار
buyers خریدار
purchaser خریدار
purchasers خریدار
search بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searched بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searchingly بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
alienee خریدار
bargainee خریدار
buyer's market بازار مناسب برای خریدار
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
c.i.f. یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
caveat emptor اخطار به خریدار
confirming house موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
covenant real شرطی در یک سند که وراث مشروط علیه را در مقابل مشروطه یا خریدار متعهدمیکند شرط قابل تسری به وراث
cum dividened سهام با بهره متعلقه که بانفع خریدار جدید باشد
date of acquisition تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
del credere ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
delivered duty paid یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
discount register دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
ex quay یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
ex works یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
free issue materials موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
mace greff خریدار اجناس مسروقه
marginal buyer خریدار نهائی
offeree خریدار
on approval مشروط به رضایت خریدار
price taker خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
producer buyer خریدار صنعتی
real income مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
receiver of stolen goods خریدار مال مسروقه
salvager خریدار اسقاط
spoilsman خریدار غنائم جنگی
swagman خریدار مال دزدی
trade discount تخفیف عمده از طرف تولیدکننده به خریدار
unpopulated board تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
vendee خریدار
buyer خریدار
purchaser خریدار
shopper خریدار
vendee خریدار
buyers خریدار ها
purchasers خریدار ها
shoppers خریدار ها
vendees خریدار ها
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com