English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
English Persian
on approval خرید کالا به شرط
Search result with all words
demand تقاضای خرید کالا
demanded تقاضای خرید کالا
demands تقاضای خرید کالا
chandler کسی که به خرید و فروش کالا مشغول است
duopsony انحصار خرید کالا بطور دونفری
trading stamp تمبریکه برای تشویق در مقابل خرید کالا بخریدار میدهند
Other Matches
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
close price دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
field buying خرید کردن در صحرا خرید محلی
cob web theorem ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] دادوستد کالا با کالا کردن
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
purchase price variance سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
freightliner شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
order خرید سفارش خرید
consignee گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
central purchase خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
underwrote خرید
underwriting خرید
bondwoman زن زر خرید
buys خرید
underwritten خرید
bond servant زر خرید
buy خرید
underwrites خرید
underwrite خرید
purchase خرید
shopping خرید
procurement خرید
purchasing خرید
purchased خرید
purchases خرید
buying خرید
purchasing power توان خرید
purchasing power قدرت خرید
bargain خرید ارزان
purchasing office قسمت خرید
blanket buying خرید کلی
businesses خرید یا فروش
buyer's market بازار خرید
dealing خرید و فروش
business خرید یا فروش
local purchase خرید از محل
short covering پیش خرید
purchasing analyst تحلیل گر خرید
bulk buying خرید فله
purchasing department قسمت خرید
bids پیشنهاد خرید
bid پیشنهاد خرید
purchasing department دفتر خرید
purchasing office دفتر خرید
purchasing officer مامور خرید
regional purchase خرید محلی
redemption yield بازده خرید
rebuy خرید مکرر
purchasing officer مسئول خرید
purchase rate نرخ خرید
open purchase خرید ازاد
oniomania جنون خرید
advance purchase خرید سلف
acquisition authority اجازه خرید
achate عقیق خرید
procurement cycle دوره خرید
purchase notice agreements قراردادهای خرید
to make a purchase خرید کردن
purchase notice agreements پیمان خرید
purchase order دستور خرید
redemption باز خرید
buy خرید کردن
buys خرید کردن
purchase order سفارش خرید
purchasing patterns الگوی خرید
buyers market بازار خرید
corner خرید یکجا
shopping cart گاری خرید
impulse buying خرید بی مقدمه
local procurement خرید محلی
cornering خرید یکجا
conditions of purchase شرایط خرید
forward purchase خرید سلف
corners خرید یکجا
dear bought گران خرید
futures exchange خرید اتی
purchase requisition درخواست خرید
local purchase خرید محلی
lump sum purchase خرید کلی
lump sum purchase خرید یکجا
monopsony انحصار خرید
credit purchase خرید نسیه
offer to purchase پیشنهاد خرید
forward purchase پیش خرید
hire purchase خرید اقساطی
buying rate نرخ خرید
buying price قیمت خرید
nundination خرید و فروش
buying and selling خرید و فروش
shopping basket سبد خرید
monopolist انحصار خرید
real estate خرید زمین
coemption خرید کل محصول
forward purchasing پیش خرید
counter purchase خرید متقابل
purchasable باب خرید
field buying خرید در صحرا
duopsony انحصار دو جانبه خرید
hedging خرید و فروش تامینی
handle خرید و فروش کردن
handles خرید و فروش کردن
stock trading خرید و فروش سهام
off-market purchases خرید در بیرون از بورس
purchasing power of money قدرت خرید پول
shops کارخانه خرید کردن
shopped کارخانه خرید کردن
shop کارخانه خرید کردن
real purchasing power قدرت خرید واقعی
real account حساب خرید املاک
bulk buying خرید درحجم زیاد
bulk buying خرید بصورت عمده
course of dealing دوره خرید و فروش
salable قابل خرید معاملهای
course of dealing دوره مذاکرات خرید
purchasing research تحقیق در خصوص خرید
purchase خرید خریداری کردن
purchased خرید خریداری کردن
saleable قابل خرید معاملهای
current purchasing power قدرت خرید فعلی
duopsony انحصار دو قطبی خرید
purchasing power parity برابری قدرت خرید
offer to purchase پیشنهاد جهت خرید
open purchase خرید از بازار ازاد
average purchase rate نرخ متوسط خرید
hedges خرید و فروش تامینی
hedged خرید و فروش تامینی
automated purchasing خرید بصورت اتوماتیک
hedge خرید و فروش تامینی
open indent سفارش خرید باز
overbuy در خرید افراط کردن
home trade خرید وفروش داخلی
oligopsony خرید نیمه انحصاری
income effect تناسب خرید با درامد
call option خرید به شرط خیار
buy in advance پیش خرید کردن
purchases خرید خریداری کردن
brokerage کارمزد خرید سهام
collaborative purchase خرید با تشریک مساعی
blanket buying خرید بصورت عمده
institute of purchasing and supply موسسه خرید و عرضه
preclusive buying خرید پیشگیری کننده
credited خرید وفروش اعتباری
credit خرید وفروش اعتباری
the longs پیش خرید کنندگان
credits خرید وفروش اعتباری
irredeemable باز خرید نشدنی
purchase ledger دفتر بزرگ خرید
purchase journal دفتر روزنامه خرید
procurement lead time زمان انجام خرید
procuration تحصیل چیزی خرید
furriery خرید وفروش خز خزدوزی
procuance تحصیل چیزی خرید
value for money قدرت خرید پول
Examine it first before buying. قبل از خرید امتحانش کن
crediting خرید وفروش اعتباری
acquisition authority اعتبار خرید کالاو خدمات
burse مغازه یابازار خرید وفروش
package deal مقاطعه در بست و خرید یکجا
offer to buy something حاضر به خرید چیزی شدن
retail park مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
circulating medium وسیله انتقال قدرت خرید
consumer credit اعتباربرای خرید کالاهای مصرفی
contango هزینههای دیرکرد خرید سهم
impulse buying خرید بدون برنامه ریزی
oligopsony انحصار چند جانبه خرید
i cannot a to buy that استطاعت خرید انرا ندارم
package deals مقاطعه در بست و خرید یکجا
futures market بازار خرید و فروش سلف
preemptor شریک دارای حق تقدم در خرید
commercial center [American] مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
boycotted ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
bargained قرارداد معامله خرید ارزان
bargaining قرارداد معامله خرید ارزان
bargains قرارداد معامله خرید ارزان
credit card کارت یاورقه خرید نسیه
credit cards کارت یاورقه خرید نسیه
ship broker دلال خرید و فروش کشتی
mall مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
boycotts ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
boycott ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
shopping centre [British] مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
boycotting ازشرکت یا کشوری خرید نکردن
shopping center [American] مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
retail park مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com