Dictiornary-Farsi | خرید یکجا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 207 (10 milliseconds)

English	Persian
corner	خرید یکجا
cornering	خرید یکجا
corners	خرید یکجا
lump sum purchase	خرید یکجا


Search result with all words

package deal	مقاطعه در بست و خرید یکجا
package deals	مقاطعه در بست و خرید یکجا
central purchase	خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
Other Matches

close price	دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
purchase request	درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
field buying	خرید کردن در صحرا خرید محلی
holus bolus	یکجا
concurrently	یکجا
ond shot	یکجا
cumulative	یکجا
lump sums	یکجا
en masse	یکجا
lump sum	یکجا
in the lump	یکجا
in a lump sum	یکجا
lumps	یکجا
lumped	یکجا
lump	یکجا
in the mass	یکجا
purchase price variance	سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
coemption	یکجا خریدن
grosser	یکجا وزن کل
grossed	یکجا وزن کل
grosses	یکجا وزن کل
gross	یکجا وزن کل
grossest	یکجا وزن کل
lump sum redistribution	تعدیل یکجا
to sell	یکجا فروختن
sell off	یکجا فروختن
grossing	یکجا وزن کل
package deals	معامله یکجا
package deal	معامله یکجا
move on	یکجا نیاستید
lump sum payment	پرداخت یکجا
mass bombing	بمباران یکجا
net storage	انبار بار یکجا
order	خرید سفارش خرید
Where does this street lead on to ?	این خیابان یکجا می خورد ؟
sell out	یکجا فروختن خیانت کردن
sell-out	یکجا فروختن خیانت کردن
sell-outs	یکجا فروختن خیانت کردن
wholesale	بطور یکجا عمده فروشی کردن
sell off	ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
consolidation	درهم امیختن تحکیم کردن یکجا کردن یکپارچه
purchases	خرید
underwritten	خرید
purchased	خرید
buying	خرید
underwrote	خرید
underwrites	خرید
buys	خرید
buy	خرید
underwrite	خرید
purchase	خرید
bond servant	زر خرید
procurement	خرید
bondwoman	زن زر خرید
shopping	خرید
underwriting	خرید
purchasing	خرید
coemption	خرید کل محصول
counter purchase	خرید متقابل
buying rate	نرخ خرید
lump sum purchase	خرید کلی
conditions of purchase	شرایط خرید
local purchase	خرید از محل
credit purchase	خرید نسیه
impulse buying	خرید بی مقدمه
forward purchasing	پیش خرید
forward purchase	پیش خرید
futures exchange	خرید اتی
forward purchase	خرید سلف
field buying	خرید در صحرا
local procurement	خرید محلی
buying price	قیمت خرید
local purchase	خرید محلی
dear bought	گران خرید
monopolist	انحصار خرید
short covering	پیش خرید
regional purchase	خرید محلی
redemption yield	بازده خرید
rebuy	خرید مکرر
purchasing patterns	الگوی خرید
purchasing officer	مسئول خرید
to make a purchase	خرید کردن
shopping basket	سبد خرید
bargain	خرید ارزان
shopping cart	گاری خرید
purchasing officer	مامور خرید
purchasing office	دفتر خرید
purchasing office	قسمت خرید
purchasable	باب خرید
purchase requisition	درخواست خرید
purchase order	دستور خرید
procurement cycle	دوره خرید
oniomania	جنون خرید
open purchase	خرید ازاد
offer to purchase	پیشنهاد خرید
purchase notice agreements	قراردادهای خرید
purchasing department	دفتر خرید
purchasing department	قسمت خرید
purchasing analyst	تحلیل گر خرید
purchase rate	نرخ خرید
purchase order	سفارش خرید
purchase notice agreements	پیمان خرید
monopsony	انحصار خرید
nundination	خرید و فروش
acquisition authority	اجازه خرید
blanket buying	خرید کلی
bids	پیشنهاد خرید
business	خرید یا فروش
businesses	خرید یا فروش
redemption	باز خرید
dealing	خرید و فروش
bulk buying	خرید فله
buy	خرید کردن
advance purchase	خرید سلف
achate	عقیق خرید
buys	خرید کردن
purchasing power	توان خرید
buyer's market	بازار خرید
hire purchase	خرید اقساطی
real estate	خرید زمین
buyers market	بازار خرید
purchasing power	قدرت خرید
buying and selling	خرید و فروش
bid	پیشنهاد خرید
block shipment	ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
open indent	سفارش خرید باز
preclusive buying	خرید پیشگیری کننده
bulk buying	خرید بصورت عمده
overbuy	در خرید افراط کردن
procuance	تحصیل چیزی خرید
open purchase	خرید از بازار ازاد
credits	خرید وفروش اعتباری
oligopsony	خرید نیمه انحصاری
offer to purchase	پیشنهاد جهت خرید
handles	خرید و فروش کردن
procuration	تحصیل چیزی خرید
handle	خرید و فروش کردن
procurement lead time	زمان انجام خرید
stock trading	خرید و فروش سهام
Examine it first before buying.	قبل از خرید امتحانش کن
hedges	خرید و فروش تامینی
hedged	خرید و فروش تامینی
hedge	خرید و فروش تامینی
saleable	قابل خرید معاملهای
the longs	پیش خرید کنندگان
real account	حساب خرید املاک
real purchasing power	قدرت خرید واقعی
purchasing research	تحقیق در خصوص خرید
purchasing power parity	برابری قدرت خرید
purchasing power of money	قدرت خرید پول
crediting	خرید وفروش اعتباری
income effect	تناسب خرید با درامد
purchase ledger	دفتر بزرگ خرید
purchase journal	دفتر روزنامه خرید
value for money	قدرت خرید پول
bulk buying	خرید درحجم زیاد
off-market purchases	خرید در بیرون از بورس
purchases	خرید خریداری کردن
home trade	خرید وفروش داخلی
furriery	خرید وفروش خز خزدوزی
automated purchasing	خرید بصورت اتوماتیک
purchased	خرید خریداری کردن
average purchase rate	نرخ متوسط خرید
course of dealing	دوره خرید و فروش
course of dealing	دوره مذاکرات خرید
current purchasing power	قدرت خرید فعلی
blanket buying	خرید بصورت عمده
salable	قابل خرید معاملهای
duopsony	انحصار دو جانبه خرید
duopsony	انحصار دو قطبی خرید
brokerage	کارمزد خرید سهام
collaborative purchase	خرید با تشریک مساعی
on approval	خرید کالا به شرط
shop	کارخانه خرید کردن
irredeemable	باز خرید نشدنی
credited	خرید وفروش اعتباری
institute of purchasing and supply	موسسه خرید و عرضه
shops	کارخانه خرید کردن
demanded	تقاضای خرید کالا
demand	تقاضای خرید کالا
shopped	کارخانه خرید کردن
call option	خرید به شرط خیار
demands	تقاضای خرید کالا
credit	خرید وفروش اعتباری
hedging	خرید و فروش تامینی
purchase	خرید خریداری کردن
buy in advance	پیش خرید کردن
shopping mall [American]	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
claim	قرارداد رسمی خرید اسب
indenting	سفارش خرید از کشور بیگانه
shopping centre [British]	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British]	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American]	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
indent	سفارش خرید از کشور بیگانه
claims	قرارداد رسمی خرید اسب
claimed	قرارداد رسمی خرید اسب
retail park	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British]	مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American]	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
mall	مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]