English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
wampun خر مهرهای که هندیهای امریکای شمالی بجای زر وزیور بکار می برند
Other Matches
northen america nebula ابری امریکای شمالی سحابی امریکای شمالی
neotropical متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
kinnikinnic برگ وپوست برخی گیاهان که هندیهای امریکایی بجای تنباکوبکارمیبرند
first world امریکای شمالی
junco سهره امریکای شمالی
caribou گوزن امریکای شمالی
caribous گوزن امریکای شمالی
malamute سگ سورتمه کش امریکای شمالی
malemute سگ سورتمه کش امریکای شمالی
massasauge مار زنگی امریکای شمالی
coyote گرگ صحرایی امریکای شمالی
copperlndian سرخ پوست امریکای شمالی
horseweed خزه معمولی امریکای شمالی
redskin سرخ پوست امریکای شمالی
mockingbird مرغ مقلد امریکای شمالی
redskins سرخ پوست امریکای شمالی
passenger pigeon کبوتر وحشی امریکای شمالی
coyotes گرگ صحرایی امریکای شمالی
indigo bunting یکجورسهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
flathead سرخ پوست امریکای شمالی ماهی سرپهن
indigo bird یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
prairie chicken یکجور با قرقر امریکای شمالی در دره رود میسی سیپی
orthopaedy معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
to inspan oxen این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
parang یکجور کارد غلاف دارکه malay ها بکار می برند
excipient مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
court plume پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
law calf پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
putty powder گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
jeweller's putty گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
rhatany ریشه یکجور گیاه در امریکای جنوبی که در ساختن داروهای ... بکار میبرند
wicks چیزی که بجای فتیله بکار رود
ampersand کاراکتر & است که بجای and بکار می رود
wick چیزی که بجای فتیله بکار رود
scratch pads یک حافظه کوچک و سریع که بجای ثبات ها بکار می رود
scratch pad یک حافظه کوچک و سریع که بجای ثبات ها بکار می رود
Molotov cocktail بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
manrope طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
Molotov cocktails بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
jelutong ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
future promissory زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
hi فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
south american revolution انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
spot bowler بازیگری که بجای نشانه گیری به میلههای بولینگ بجای معینی روی مسیرهدفگیری میکند
caudal vertebrae دم مهرهای
brunch غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
brunches غذایی که هم بجای ناشتا و هم بجای ناهارصرف شود
straining پیچ و مهرهای
norther شمالی باد سرد شمالی
beta librae کفه شمالی زبانی شمالی
aurora borealis فجر شمالی سپیده شمالی
northern dawn سپیده شمالی فجر شمالی
northern lights سپیده شمالی فجر شمالی
chip مهرهای که دربازی نشان بردوباخت است
chips مهرهای که دربازی نشان بردوباخت است
inkling اطلاع مختصری که با ان به چیزی پی برند گزارش
inhalator اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
This book sells like hot cakes این کتاب را روی دست می برند
locknut مهرهای که وقتی بدورپیچ پیچیده شود قفل میشود مهره قفل شو
i am afriad برای کاستن ازاثرخبری که به کسی می دهند به کار می برند
jig اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
jigs اسباب فولادی که با هدایت ان مته و سوهان را به کار می برند
petersham یکجور پارچه پشمی پالتوی نوار کلفت وراه راه که برای ......می برند
latin america امریکای لاتین
farkleberry تمشک امریکای جنوبی
ponchos کلیجه امریکای جنوبی
poncho کلیجه امریکای جنوبی
peso مسکوک امریکای جنوبی
coypu سگ ابی امریکای جنوبی
jonah crab خرچنگ بزرگ امریکای غربی
guanaco شتر بی کوهان امریکای جنوبی
organization of central american states سازمان دول امریکای مرکزی
glass snake نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
llamas شتر بی کوهان امریکای جنوبی
margay گربه پلنگی امریکای جنوبی
llama شتر بی کوهان امریکای جنوبی
lama شتر بی کوهان امریکای جنوبی
lamas شتر بی کوهان امریکای جنوبی
pecan درخت گردوی امریکای مرکزی
pecans درخت گردوی امریکای مرکزی
king's yellow مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
pawpaws درخت نخل امریکای جنوبی
pawpaw درخت نخل امریکای جنوبی
anaconda نوعی مار یاافعی امریکای جنوبی
west lndies جزایر هند غربی واقع بین اتازونی و امریکای جنوبی
Nordic شمالی
north شمالی
northerly شمالی
northern شمالی
norland شمالی
arctic شمالی
boreal شمالی
elks گوزن شمالی
Upper Volta ولتای شمالی
herring gulls گاکی شمالی
boreas باد شمالی
corona borealis اکلیل شمالی
kingduck قوی شمالی
Northern Ireland ایرلند شمالی
northwards قسمت شمالی
northward قسمت شمالی
elk گوزن شمالی
moose گوزن شمالی
aurora borealis شفق شمالی
papoose درامریکای شمالی
coronae borealis اکلیل شمالی
kingduck مرغابی شمالی
eider مرغابی شمالی
eider قوی شمالی
nordic council شورای شمالی
foumart گربه شمالی
north star ستاره شمالی
kiffa borealis کفه شمالی
north country انگلستان شمالی
northern dawn شفق شمالی
herring gull گاکی شمالی
this line lies north این خط شمالی
niagaranexus رودخانهای درامریکای شمالی
solan قاز دریای شمالی
caribou گوزن امریکایی شمالی
caribous گوزن امریکایی شمالی
northwardly بطرف شمال شمالی
the north star ستاره قطبی یا شمالی
northern lights نور فجر شمالی
gannet غاز دریای شمالی
yankee doodle سرباز شمالی امریکا
niagara nexus رودخانهای درامریکای شمالی
tho اهل تونکن شمالی
aurorean مربوط به نور شمالی
zeta coronae borealis زتا- اکلیل شمالی
cygni طایر صلیب شمالی
cariboo گوزن امریکایی شمالی
cygnus طایر صلیب شمالی
NI مخفف ایرلند شمالی
auroral مربوط به نور شمالی
alpha coronae borealis الفا- اکلیل شمالی
margarita الفا- اکلیل شمالی
kiffa borealis زبان شمالی بتا- میزان
saddle tree یکجورگل لاله درامریکای شمالی
ice-foot [دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
lynx وشق صورت فلکی شمالی
Gospel side [قسمت شمالی محراب یا کلیسا]
boreal forest جنگل سوزنی برگ شمالی
lynxes وشق صورت فلکی شمالی
booby نوعی قاز دریای شمالی
north atlantic treaty organization (nato سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
vises بجای
vice- بجای
vice بجای
instead of بجای
vices بجای
in the room of بجای
in return for بجای
per pro بجای
lieu بجای
Instead of you بجای تو
in payment of بجای
in exchange for بجای
in his stead بجای او
in lieu of بجای
eider down پرنرمی که ازمرغابی شمالی بدست میاید
musk rat موش ابی امریکایی شمالی کرموش
mallemuck مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
eiderdowns پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
tarheel اهل استان کارولینای شمالی امریکا
thule اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
eiderdown پرنرمی که از مرغابی شمالی بدست می اید
musquash موش ابی امریکایی شمالی کرموش
casbah محله بومیهای شهرهای شمالی افریقا
instead of <conj.> بجای [بعوض]
he succeeded his father بجای پدرنشست
elsewhere بجای دیگر
to pass for قلمدادشدن بجای
quid pro quo بجای عوض
instead of celebrating بجای جشن
for بجای از طرف
instead بجای اینکه
quid pro quos بجای عوض
stead بجای بعوض
in place of بجای درعوض
in somebody's place بجای کسی
snow goose غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
compass error جمع انحراف تغییرپذیری وخطای گردش شمالی
NATO مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
mistral باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
snow geese غاز آمریکای شمالی که پرهای سفیدی دارد.
musk ox یکجور گاو عنبر در دریاهای شمالی امریکا
papaw درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
were i in his skin اگر بجای او بودم
hardwired connection می بجای ورودی و سوکت
O.K. اصط لاحی که بجای
on your marks فرمان بجای خود
take your mirks فرمان بجای خود
instead of the other way around بجای برعکس این
impersonify بجای شخص گرفتن
instead of the reverse بجای وارونه این
back to your seats برگردید بجای خود
instead of vice versa بجای برعکس این
hyperborean ساکن دورترین نقطه شمالی زمین بسیار سرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com