English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
countersink خزینه سازی
Other Matches
countersink خزانه نمودن کلاهک دار کردن خزینه دار کردن خزینه
hoppers خزینه
hopper خزینه
fisk خزینه
flush bolt پیچ خزینه رو
countersink screw پیچ خزینه دار
countersink bolt پیچ خزینه دار
flush bolt پیچ خزینه روfluorite
countersink nut مهره خزینه دار
die sink خزینه درست کردن
countersink خزینه مخروطی کردن
counterbore خزینه دار کردن
countersink خزینه دار کردن مخروطی
counterbore خزینه دار کردن استوانه
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
bridge building پل سازی
individualised تک سازی
individualises تک سازی
individualising تک سازی
flooring کف سازی
individualizes تک سازی
deflexion خم سازی
padding له سازی
flection خم سازی
truncation بی سر سازی
pavement کف سازی
pavements کف سازی
stylization مد سازی
bridgework پل سازی
individuation تک سازی
individualizing تک سازی
individualized تک سازی
repk lection پر سازی
compaction تو پر سازی
idolization بت سازی
individualize تک سازی
retortion خم سازی
retortion کج سازی
individualization تک سازی
local anasthesia سر سازی
oscillations نوسان سازی
emulsification امولسیون سازی
emulation نمونه سازی
elution پاکیزه سازی
curriery چرم سازی
de escalation محدود سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
dwelling construction خانه سازی
dazzlement خیره سازی
dactyliography نگین سازی
enthralment بنده سازی
eversion واژگون سازی
derichment رقیق سازی
evisceration تهی سازی
feminization مونث سازی
equality gate برابر سازی
resolving برطرف سازی
oscillation نوسان سازی
crystallization بلور سازی
de energize بی برق سازی
duplexing مضاعف سازی
wording عبارت سازی
decryption اشکار سازی
smoothing صاف سازی
deep foundation پی سازی در عمق
die shop حدیده سازی
die making حدیده سازی
detersion پاک سازی
assimilation درون سازی
assimilation همگون سازی
milling ارد سازی
deprival بی بهره سازی
denudation برهنه سازی
denaturation مصنوعی سازی
infuriation خشمگین سازی
arching طاق سازی
dilution رقیق سازی
deconditioning ناشرطی سازی
domestication اهلی سازی
deactivation بی اثر سازی
divestment بی بهره سازی
divestiture برهنه سازی
divestiture بی بهره سازی
packing فشرده سازی
deallocation ازاد سازی
displacement جانشین سازی
depletion تهی سازی
discolourment بدرنگ سازی
rejuvenation جوان سازی
debilitation ناتوان سازی
defeasance باطل سازی
gunsmithery تفنگ سازی
extinction خاموش سازی
ichnography زمینه سازی
image formation تصویر سازی
immortalization جاوید سازی
impregnation ابستن سازی
incavation پوک سازی
inceration موم سازی
vaporization بخار سازی
inculcation جایگیر سازی
hymnography سرود سازی
horology ساعت سازی
haematogenesis خون سازی
harmonization هم اهنگ سازی
heterodyne reception زنه سازی
histogenesis بافت سازی
mutilation معیوب سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
individualization منفرد سازی
individualization فرد سازی
lancination مجروح سازی
lancination پاره سازی
landscape painting منظره سازی
weaponry اسلحه سازی
lapidation سنگسار سازی
lapidification سنگ سازی
latticing شبکه سازی
levigation نرم سازی
liquefaction ابگونه سازی
machicolation مزغل سازی
lamponery هجونامه سازی
irreticence فاش سازی
individuation جدا سازی
inebriation مست سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
paralysation فلج سازی
inspissation غلیظ سازی
intensification پر قوت سازی
inurement معتاد سازی
invalidation باطل سازی
irksomeness کسل سازی
wearisomeness کسل سازی
machine building ماشین سازی
simulations همانند سازی
simulation شبیه سازی
flatting تنکه سازی
notification اگاه سازی
relocation جابجا سازی
foliation برگ سازی
forging signatures امضا سازی
form work کاذب سازی
formularization فرمول سازی
foundation materials مصالح پی سازی
fumigation ضد عفونی سازی
simulation فاهر سازی
simulations فاهر سازی
simulations شبیه سازی
simulation همانند سازی
reductions ساده سازی
reduction ساده سازی
forgeries سند سازی
glasswork شیشه سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
gnomonics فن شاخص سازی
solutions چاره سازی
solution چاره سازی
gold beating زرورق سازی
stripping برهنه سازی
grillwork شبکه سازی
grillwork سبد سازی
forgeries صورت سازی
roofing سقف سازی
implementation پیاده سازی
gaingiving مشتبه سازی
gelatination دلمه سازی
forgery صورت سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com