Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
liquidated damages
خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
Other Matches
unliquidated damages
خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
progress payment
پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
contract record
سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
specific performance
نحوه اجرای معین در قرارداد
precedence
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
break clause
عبارتی درقرارداد که در ان نحوه نقض قرارداد شرح داده شده است
cost contract
قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
mandate
قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
clearing a bill
محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
assemble capital stock
بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
To make good a damaged.
خسارتی راجبران کردن
cottage contract
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
flop
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping
اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
small claim
ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
mflops
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
retainers
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainer
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
negotiated contract
قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
escalation
مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
parol contract
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
reduced employees
کارمندان منفصل گردیده
contra preferentum rule
درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
rapallo treaty
قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
his fate is sealed
سرنوشت اوازقبل معلوم گردیده
computation of replacement factors
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
phantom order
قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
This dictionary is published(printed) in three volumes.
این فرهنگ زبان درسه جلد منتشر گردیده است
knight hospitaller
کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد
portmark
علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
notron utilities
مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
matt
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte
فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
interim financing
پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
continuation clause
مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
usance
مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
font da/mover
یک برنامه کمکی است که توسط شرکت اپل تهیه گردیده است و در محیط مکینتاش بکار می رود
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
lutine bell
زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fate
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fates
پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage
کسری پرداخت کسر پرداخت
tax evasion
عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
ransom
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
ransoms
وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
carnet
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
dealing arrangments
نحوه توزیع
procedure
نحوه عمل
usages
نحوه استعمال
delivery terms
نحوه تحویل
usage
نحوه استعمال
operations
نحوه استفاده ازدستگاهها
ratings
نحوه عملکرد مجاز
syntax checker
مقابله نحوه گری
line of duty
نحوه انجام وفیفه
rating
نحوه عملکرد مجاز
structuring
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
fitness report
گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
performances
نحوه کار کسی یا چیزی
performance
نحوه کار کسی یا چیزی
relationships
نحوه اتصال دو چیز مشابه
structures
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structure
نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
scenario
طرح
[نحوه رفتار]
[سناریو]
relationship
نحوه اتصال دو چیز مشابه
functional
مربوط به نحوه کار چیزی
scenarios
طرح ها
[نحوه رفتار]
[سناریو]
planning
سازماندهی نحوه انجام کاری
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
computations
محاسبه
slide rule
خط کش محاسبه
slide rules
خط کش محاسبه
calculation
محاسبه
computing
محاسبه
computation
محاسبه
prediction
محاسبه
predictions
محاسبه
analysis
محاسبه
formats
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
instruct
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
demonstrating
نشان دادن نحوه کار چیزی
to tick
کار کردن به نحوه ویژه یا درست
format
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
cookbooks
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
demonstrates
نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrate
نشان دادن نحوه کار چیزی
cookbook
راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
instructs
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
instructing
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
instructed
بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
demonstrated
نشان دادن نحوه کار چیزی
computation
نتیجه محاسبه
dyscalculia
محاسبه پریشی
engineer's scale
خط کش محاسبه مهندسی
accounting price
قیمت محاسبه
double counting
محاسبه مضاعف
design load
بارمبنای محاسبه
designs
طرح و محاسبه
computational
مربوط به یک محاسبه
cam calculation
محاسبه کرو
calk
محاسبه کردن
calculation sheet
برگ محاسبه
calculating machine
ماشین محاسبه
calculating factor
ضریب محاسبه
calculated field
فیلد محاسبه
miscalculation
محاسبه اشتباه
account
محاسبه نمودن
arithmetic unit
واحد محاسبه
computes
محاسبه کردن
computed
محاسبه کردن
computational
اشتباه در محاسبه
computable
محاسبه پذیر
computability
قابلیت محاسبه
design
طرح و محاسبه
miscalculations
محاسبه اشتباه
computations
نتیجه محاسبه
compute
محاسبه کردن
predicted
محاسبه شده
approximation
محاسبه ملایم
approximations
محاسبه ملایم
nautical slide rule
خط کش محاسبه دریایی
recalculation
تجدید محاسبه
uncomputable
محاسبه ناپذیر
unit of account
واحد محاسبه
manual
کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد
demonstrations
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstration
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
schematic
نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
demo
عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
consumer research
تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
direction
دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
ability to pay principle of taxation
اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
integral calculus
محاسبه انتگرال
[ریاضی]
miscalculate
اشتباه محاسبه کردن
natural recalculation
محاسبه مجدد طبیعی
miscalculating
اشتباه محاسبه کردن
miscalculated
اشتباه محاسبه کردن
miscalculates
اشتباه محاسبه کردن
computed price
قیمت محاسبه شده
automatic recalculation
محاسبه مجدد خودکار
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
row wise recalculation
محاسبه مجدد سطری
reculaulation order
تنظیم محاسبه مجدد
recalculation method
روش محاسبه عدد
ration factor
ضریب محاسبه جیره
collapse design
محاسبه در محیط خمیری
calculated altitude
ارتفاع محاسبه شده
column wise recalculation
محاسبه مجدد ستونی
predicted
از قبل محاسبه شده
computable function
تابع محاسبه پذیر
optimal recalculation
محاسبه مجدد بهینه
computed goto
جهش بر مبنای محاسبه
background recalculation
محاسبه مجدد پس زمینه
evaluating
محاسبه یک مقدار یا کمیت
load adjuster
خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
computations
نتیجه شمارش محاسبه
tallies
محاسبه چوب خط زدن
computing
سرعت محاسبه یک کامپیوتر
tallied
محاسبه چوب خط زدن
evaluated
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluates
محاسبه یک مقدار یا کمیت
tallying
محاسبه چوب خط زدن
evaluate
محاسبه یک مقدار یا کمیت
manual recalculation
محاسبه مجدد دستی
incomputable
غیر قابل محاسبه
tally
محاسبه چوب خط زدن
computation
نتیجه شمارش محاسبه
manual
کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد
map
شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
maps
شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
The way he eats his food disgusts
[revolts]
[repulses]
me.
به نحوه ای که او
[مرد]
غذا می خورد حال من را بهم می زند.
MAPI
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد
systems analysis
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
package
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
packaged
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
mail application programming interface
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
packages
برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
ration basis
مبنای محاسبه جیره غذایی
algorithm
محاسبه عددی حساب رقومی
measure
روش محاسبه اندازه یا کمیت
algorithms
محاسبه عددی حساب رقومی
boxes
مربع روی ورقه محاسبه
box
مربع روی ورقه محاسبه
computable
آنچه قابل محاسبه است
ration cycle
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
computer generations
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
basis of freight
پایه محاسبه هزینه حمل
date of acquisition
از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
computed
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
strategically
<adv.>
طرح ریزی
[محاسبه]
شده
compute
انجام محاسبه به ویژه با کامپیوتر
long run period
دوران محاسبه بلند مدت
computing sight
وسیله محاسبه عناصر تیر
elastic design
طرح و محاسبه در محیط ارتجاعی
design for flexture and shear
طرح و محاسبه از نظرخمیدگی و برش
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com