English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
drainage خشک اندازی فاضلاب
Other Matches
storm water فاضلاب ناشی از بارندگی فاضلاب سطحی
sewers فاضلاب رو مجرای فاضلاب
sewer فاضلاب رو مجرای فاضلاب
waste water فاضلاب
water disposal فاضلاب
drainage trench فاضلاب رو
sewage فاضلاب
sewerage فاضلاب
odour of wastewater بوی فاضلاب
industrial wastewater فاضلاب صنعتی
sewer tunnel مجری فاضلاب
sewerage system شبکه فاضلاب
scuppers دهانه فاضلاب رو
collecting system شبکه فاضلاب
sewage purification تصفیه فاضلاب
sewer pipe لوله فاضلاب
scuppering دهانه فاضلاب رو
scuppered دهانه فاضلاب رو
scupper دهانه فاضلاب رو
sewage system شبکه فاضلاب
durham اتصال فاضلاب
cesspool چاه فاضلاب
cesspool انباره فاضلاب
sewers مجرای فاضلاب
sewage irrigation ابیاری فاضلاب
sewer مجاری فاضلاب
sewer مجرای فاضلاب
domestic waste water فاضلاب خانگی
leaching pit چاه فاضلاب
colour of waste water رنگ فاضلاب
drainage trench معبر فاضلاب
sewers مجاری فاضلاب
sewer ventilation تهویه شبکه فاضلاب
sewer مجرای فاضلاب ساختن
sewage factor ضریب تبدیل اب به فاضلاب
sewerage مجموع مجرای فاضلاب
main sewer مجرای اصلی فاضلاب
sewers مجرای فاضلاب ساختن
acicity of wastewater درجه اسیدی فاضلاب
sewage works {sg} تصفیه خانه فاضلاب
waste water purification plant تصفیه خانه فاضلاب
acidity of wastewater درجه اسیدی فاضلاب
storm sewer لوله فاضلاب اب باران
secondary sewers لولههای فرعی فاضلاب
gathering pit گودال جمع اوری فاضلاب
street inlet دریچه ورود فاضلاب سطحی
sewarage زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
sewerage شبکه جمع اوری فاضلاب
sewerage requipment تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
diving اب اندازی
filling اب اندازی
expectoration تف اندازی
fillings اب اندازی
exspuition تف اندازی
arm wrestling مچ اندازی
wrist wrestling مچ اندازی
ejection بیرون اندازی
ecdysis پوست اندازی
start up راه اندازی
dockage حق بار اندازی
extrajection برون اندازی
snash دست اندازی
sortition قرعه اندازی
molt پوست اندازی
leg pull دست اندازی
lead work جام اندازی
lead work شیشه اندازی
sortition پشک اندازی
supersedure تعویق اندازی
inbreak دست اندازی
glaziery جام اندازی
launghing براه اندازی
abortion بچه اندازی
triggering راه اندازی
firing توپ اندازی
trigger راه اندازی
trapping در تله اندازی
trapping بدام اندازی
triggered راه اندازی
triggers راه اندازی
starting راه اندازی
shading سایه اندازی
sputtering بیرون اندازی
moulting شاخ اندازی
trap در تله اندازی
postponements تاخیر اندازی
moulting پوست اندازی
postponement تاخیر اندازی
abortions بچه اندازی
contortion ازشکل اندازی
boot راه اندازی
encroachments دست اندازی
cannonry توپ اندازی
gunfire تیر اندازی
cannonade توپ اندازی
bootstrap خودراه اندازی
gunshot تیر اندازی
chrematistics علم پس اندازی
gunshots تیر اندازی
basket dam بندسله اندازی
contortions ازشکل اندازی
encroachment دست اندازی
actuation بکار اندازی
reset راه اندازی مجدد
starting lever اهرم راه اندازی
starting current جریان راه اندازی
cockfights جنگ اندازی خروس ها
driver برنامه راه اندازی
start up disk دیسک راه اندازی
shadow ball تمرین گوی اندازی
cockfight جنگ اندازی خروس ها
start button تکمه راه اندازی
starting motor موتور راه اندازی
soft start راه اندازی نرم
tournament casting مسابقه قلاب اندازی
skish مسابقه قلاب اندازی
starting position وضعیت راه اندازی
starting power توانایی راه اندازی
encroach دست اندازی کردن
impinge دست اندازی کردن
upcast بالا اندازی تاه کش
to set intrigues on foot پشت سر هم اندازی کردن
to load off بار اندازی کردن
to lay a wager دست اندازی کردن
encroach دست اندازی کردن
encroached دست اندازی کردن
encroaches دست اندازی کردن
starting torque کشتاور راه اندازی
starting time زمان راه اندازی
starting procese فرایند راه اندازی
starting power قدرت راه اندازی
boot خود راه اندازی
reboot راه اندازی مجدد
releasing mechanism مکانیسم راه اندازی
casting روش قلاب اندازی
igniter switch کلید راه اندازی
self assertion خودرا جلو اندازی
drivers برنامه راه اندازی
gabion سله اندازی گابیون
cold boot راه اندازی سرد
attemptable قابل دست اندازی
ectuating switch سوئیچ راه اندازی
operating handle دستگیره راه اندازی
boot record رکورد راه اندازی
resets راه اندازی مجدد
system reset راه اندازی مجدد سیستم
master boot record رکورد راه اندازی اصلی
surf cast قلاب اندازی از ساحل در موج
cranking capacity of battery فرفیت راه اندازی باتری
glazing شیشه بری جام اندازی
innate releasing mechanism مکانیسم راه اندازی فطری
device driver برنامه راه اندازی دستگاه
cold starting راه اندازی در حالت سرد
offhand position حالت ایستاده در تیر اندازی
drayage هزینه بارگیری وبار اندازی
starting winding سیم پیچی راه اندازی
sagittary سهمی وابسته به تیر اندازی
instant start lamp لامپ با راه اندازی در حالت سرد
hardware reset باز راه اندازی سخت افزاری
outfoxing در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxes در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxed در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfox در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
grid current starting point نقطه راه اندازی جریان شبکه
centrifugal starting switch سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
pie alley مسیر اسان برای گوی اندازی
navy yard محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
to bring a bout by intrigue بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
skips ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skipped ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
dartboard صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
surfcasting rod چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
dartboards صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
skip ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
offense توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
servomechanism مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
gun-loop [دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
to take a pot shot [pot shots] at somebody [something] به کسی [چیزی] مثل دیوانه ها تیر اندازی کردن
pyrography نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
sysop فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
poker work نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
leaching pit چاه جذب کننده چاه فاضلاب
soakaway چاه فاضلاب چاه جذب کننده
air man کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
practice plug وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
compressor bleed air هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
warm boot فرایند فریب دادن کامپیوتر بااین تفکر که برق ان با وجودروشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم
reset سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
resets سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
seam bowler توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
seamer توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
swing bowler توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
To quibble and equivocate. پشت هم اندازی کردن ( طفره رفتن ،دوپهلو صحبت کردن )
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
icos System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
machine کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machined کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machines کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
kilim [glim] گلیم [زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
spin bowler توپ اندازی که به توپ چرخش میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com