Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
dish drier
خشک کننده فروف
Other Matches
utensils
فروف
utensil
فروف
silver vessels
فروف سیمین
flat silver
فروف نقره
china
فروف چینی
porcelain
فروف چینی
enamelware
فروف لعابی
hard ware
فروف فلزی
silver vessels
فروف نقره
crockery
فروف گلی
chinaware
فروف چینی
communicationg vessels
فروف مرتبط
flatware
فروف لب تخت
flatware
فروف مسطح
tinware
فروف حلبی
kitchenware
فروف اشپزخانه
earthenware
فروف سفالی
ironware
فروف سخت
glass ware
فروف شیشه
ironware
فروف اهنی
glassware
فروف شیشه
pottery
فروف سفالی
silverware
فروف نقره
tableware
فروف سفره
pottery
فروف سفالین
glass vessels
فروف شیشهای
cupboard
گنجه فروف غذاوغیره
pewter
مفرغ فروف مفرغی
serviced
یکدست فروف اثاثه
lusterware
فروف سفالین براق
service
یکدست فروف اثاثه
enamelware
فروف میناکاری شده
stemware
فروف پایه دار
cupboards
گنجه فروف غذاوغیره
flatware
فروف نقرهای سر میز
ceramist
سازنده فروف سفالین
ceramicist
سازنده فروف سفالین
highboy
کمدیا اشکاف فروف
earthenware
فروف گلی گل سفالی
kitchen utensils
فروف واسباب اشپزخانه
graniteware
فروف اهنی لعاب داراشپزخانه
mess kit
جعبه فروف سرباز یا مسافر
mess gear
جعبه فروف سرباز یا مسافر
stoneware
فروف سفالین سنگ نما
adhesive for porcelain
چسب برای فروف چینی
bat
لعاب مخصوص فروف سفالی
bats
لعاب مخصوص فروف سفالی
batted
لعاب مخصوص فروف سفالی
sacristy
محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
sacrist
متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
sculleries
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
sacristan
متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
lambrequin
نقوش رنگی حاشیه فروف چینی
scullery
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
kitchen cabinet
اشکاف یا گنجه مخصوص فروف اشپزخانه
sgraffito
تزئینات هنری روی فروف سفالین وغیره
queen's ware
فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند
steel wool
براده فولاد برای صیقل دادن یاپاک کردن فروف
sculleries
اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
scullery
اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
dunnage
کاه وپوشال ومواد سبکی که لای فروف ومال التجاره می گذارند تا از اسیب مصون بماند
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
gadroon
اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
mitigative
کم کننده
bidders
کننده
rebutter
رد کننده
mauler
له کننده
bidder
کننده
refuser
رد کننده
refutative
رد کننده
mitigatory
کم کننده
attacking
تک کننده
hopper
لی لی کننده
benders
خم کننده
bender
خم کننده
ear-splitting
کر کننده
fluxing oil
اب کننده
commulator
یک سو کننده
noncommittal
رد کننده
mumbler
من من کننده
whisperer
پچ پچ کننده
puffer
پف کننده
refutatory
رد کننده
crepitant
خش خش کننده
syncopator
غش کننده
squelcher
له کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com